1. Vernix caseosa a white cheesy substance has formed over the baby's skin to protect it from its watery environment and to help ease her through the birth canal.
[ترجمه گوگل]Vernix caseosa یک ماده پنیر سفید رنگ روی پوست کودک تشکیل شده است تا از آن در برابر محیط آبکی محافظت کند و به راحتی او از طریق کانال زایمان کمک کند
[ترجمه ترگمان]Vernix یک ماده سفید و پنیری است که روی پوست بچه شکل می گیرد تا آن را از محیط آبکی آن محافظت کند و کمک کند تا از طریق مجرای تولد به او کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Vernix یک ماده سفید و پنیری است که روی پوست بچه شکل می گیرد تا آن را از محیط آبکی آن محافظت کند و کمک کند تا از طریق مجرای تولد به او کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. At seven months, a protective greasy substance ( vernix caseosa ) covers the reddish, wrinkled skin.
[ترجمه گوگل]در هفت ماهگی، یک ماده چرب محافظ (ورنیکس کازئوزا) پوست قرمز و چروکیده را می پوشاند
[ترجمه ترگمان]در هفت ماه، یک ماده چرب و چرب (vernix caseosa)، پوست چروکیده و چروکیده را می پوشاند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در هفت ماه، یک ماده چرب و چرب (vernix caseosa)، پوست چروکیده و چروکیده را می پوشاند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Soon after the baby is born, the vernix is washed off.
[ترجمه گوگل]بلافاصله پس از تولد نوزاد، ورنیکس شسته می شود
[ترجمه ترگمان]کمی بعد از اینکه نوزاد به دنیا آمد، vernix شسته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کمی بعد از اینکه نوزاد به دنیا آمد، vernix شسته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Fetal squames, lanugo hair, vernix, and mucin can embolize to small pulmonary arteries.
[ترجمه گوگل]اسکوام های جنینی، موهای لانوگو، ورنیکس و موسین می توانند به شریان های کوچک ریوی آمبولی شوند
[ترجمه ترگمان]Fetal squames، مو lanugo، vernix و mucin می توانند به شریان های ریوی کوچک تبدیل شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Fetal squames، مو lanugo، vernix و mucin می توانند به شریان های ریوی کوچک تبدیل شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. By now, your little guy is getting ready for the outside world by shedding most of the lanugo hair and creamy vernix.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، پسر کوچک شما با ریختن بیشتر موهای لانوگو و ورنیکس خامهای برای دنیای بیرون آماده میشود
[ترجمه ترگمان]تا به حال، این فرد کوچک شما با ریختن بیشتر موهای lanugo و vernix خامه ای برای دنیای بیرون آماده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تا به حال، این فرد کوچک شما با ریختن بیشتر موهای lanugo و vernix خامه ای برای دنیای بیرون آماده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The white stuff on the baby's eyebrows is called vernix.
[ترجمه گوگل]مواد سفید روی ابروهای نوزاد ورنیکس نامیده می شود
[ترجمه ترگمان]ماده سفید روی ابروانش vernix نامیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ماده سفید روی ابروانش vernix نامیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. While "unidentifiable" debris is often found, documented cases of AFE frequently detect mucin, vernix, lanugo hairs, and squamous and trophoblastic cells.
[ترجمه گوگل]در حالی که زباله های "غیرقابل شناسایی" اغلب یافت می شوند، موارد مستند AFE اغلب موسین، ورنیکس، موهای لانوگو و سلول های سنگفرشی و تروفوبلاستیک را شناسایی می کنند
[ترجمه ترگمان]در حالی که زباله \"unidentifiable\" اغلب پیدا می شود، موارد مستند of اغلب mucin، vernix، lanugo، و سلول های squamous و trophoblastic را شناسایی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در حالی که زباله \"unidentifiable\" اغلب پیدا می شود، موارد مستند of اغلب mucin، vernix، lanugo، و سلول های squamous و trophoblastic را شناسایی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید