vermilion

/vərˈmɪljən//vəˈmɪlɪən/

معنی: شنگرف، شنجرف، قرمز
معانی دیگر: رنگیزه ی شنگرفی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a bright red to reddish orange color.

(2) تعریف: a bright red pigment made of mercuric sulfide.

جمله های نمونه

1. The furniture on it is glossy vermilion.
[ترجمه گوگل]مبلمان روی آن سرخابی براق است
[ترجمه ترگمان]مبلمان روی آن رنگ براق است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She was wearing a jacket of bright vermilion.
[ترجمه گوگل]او یک ژاکت از سرخابی روشن پوشیده بود
[ترجمه ترگمان]اون ژاکت قرمز رنگی پوشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Her vermilion Mohican projected from her shaved dome.
[ترجمه گوگل]موهیکان سرخ رنگ او از گنبد تراشیده اش بیرون زده بود
[ترجمه ترگمان]صورت vermilion Mohican را که از گنبد تراشیده شده بود، به او نشان می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. There were squares, oblongs, and triangles of crimson, vermilion, chartreuse, ocher, magenta, and canary.
[ترجمه گوگل]مربع ها، مستطیلی ها و مثلث های زرشکی، سرخابی، چارتری، اخرایی، سرخابی و قناری بود
[ترجمه ترگمان]There، oblongs و مثلث های قرمز، vermilion، chartreuse، ocher و قناری بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Bill yellow tipped red, legs short, black: vermilion orbital ring round eye.
[ترجمه گوگل]بیل زرد نوک قرمز، پاها کوتاه، مشکی: قرمز قرمز حلقه ای چشم گرد
[ترجمه ترگمان]بیل زرد قرمز، پاهایش را کوتاه و سیاه کرد و چشم حلقه دور چشم حلقه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Vermilion, cobalt and acid yellow melt across a sofa, a wall, a windowsill.
[ترجمه گوگل]سرخس، کبالت و زرد اسیدی روی مبل، دیوار، طاقچه ذوب می شوند
[ترجمه ترگمان]Vermilion، کبالت و اسید زرد اسیدی روی یک کاناپه، یک دیوار، لبه پنجره قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The man's cheeks were tattooed with little vermilion chalices brimming with gore.
[ترجمه گوگل]گونه‌های مرد با جام‌های سرخابی خالکوبی شده بود
[ترجمه ترگمان]گونه های مرد پر از خون سرخ بود و پر از خون بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Window frames painted a vermilion red and decorated with colored glass were polished over and over.
[ترجمه گوگل]قاب‌های پنجره‌ای که به رنگ قرمز قرمز رنگ شده و با شیشه‌های رنگی تزئین شده‌اند، بارها و بارها جلا داده می‌شوند
[ترجمه ترگمان]قاب های پنجره سرخی قرمز و تزیین شده با شیشه های رنگی را رنگ و رو کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It was a fine warm evening, vermilion streaks of sunset even reaching this eastern skyline.
[ترجمه گوگل]یک عصر گرم خوب بود، رگه‌های سرخابی از غروب خورشید حتی به این خط افق شرقی می‌رسید
[ترجمه ترگمان]آن شب گرم و گرم و قرمز غروب بود، حتی به این خط ساحلی شرقی می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The spectacular vermilion orange span of the Golden Gate Bridge.
[ترجمه گوگل]دهانه نارنجی رنگ و تماشایی پل گلدن گیت
[ترجمه ترگمان]دهانه تماشایی و نارنجی رنگ پل گلدن گیت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Iroquois county is surrounded by Kankakee, Ford, Vermilion counties.
[ترجمه گوگل]شهرستان Iroquois توسط شهرستان های Kankakee، Ford، Vermilion احاطه شده است
[ترجمه ترگمان]شهرستان Iroquois توسط Kankakee، فورد، Vermilion احاطه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. East Indian tree bearing a profusion of intense vermilion velvet-textured blooms and yielding a yellow dye.
[ترجمه گوگل]درخت هند شرقی با شکوفه‌های انبوه سرخابی با بافت مخملی و رنگ زرد
[ترجمه ترگمان]درخت هند شرقی مقدار زیادی از شکوفه های با بافت قرمز پررنگ و رنگ زرد را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Objective To investigate the reconstruction of the secondary vermilion tubercle deformity of bilateral cleft lip.
[ترجمه گوگل]هدف بررسی بازسازی تغییر شکل سل ثانویه شکاف لب دو طرفه
[ترجمه ترگمان]هدف تحقیق در مورد بازسازی بدشکلی دو جانبه دیواره های دو جانبه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I always think that vermilion and black are classic colors of lacquer.
[ترجمه گوگل]من همیشه فکر می کنم که سرخابی و مشکی رنگ های کلاسیک لاک هستند
[ترجمه ترگمان]من همیشه فکر می کنم که قرمز و سیاه رنگ های کلاسیک لاک الکل هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The fugacious past destined to be my single vermilion mark.
[ترجمه گوگل]گذشته ی گریزان مقدر شده بود که نشانه ی سرخ رنگ من باشد
[ترجمه ترگمان]به نظر میاد گذشته \"fugacious\" تنها علامت قرمز من باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شنگرف (اسم)
vermilion, vermeil, cinnabar, minium, vermillion

شنجرف (اسم)
vermilion, cinnabar, vermillion

قرمز (صفت)
bloodshot, sanguinary, sanguineous, vinaceous, bloody, red, vermilion, coralline, vermeil, gules, vine-colored, vine-coloured

تخصصی

[شیمی] شنگرف

انگلیسی به انگلیسی

• scarlet color; bright red pigment made from a chemical reaction between mercury and sulfur
something that is vermilion in colour is bright red.

پیشنهاد کاربران

رنگدانه ای که از سولفید جیوه یا Cinnabar می گیرند.
رنگ وِرمیلیون
نوعی قرمز روشن مایل به نارنجی است. شاید بتوان گفت همان رنگ قرمز گوجه ای است که قدیم تر ها در پیکان جوانان شاهد آن بودیم.
نارنجی آتشین ( نارنجی به اضافه قرمز ) .

بپرس