vermiform

/ˈvɜːrmɪfɔːrm//ˈvɜːmɪfɔːm/

معنی: کرم مانند، کرمی، شبیه کرم، کرم وار
معانی دیگر: کرم دیس، به شکل کرم یا کرمک، کرم سان، کرم ریخت

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: shaped like a worm; long, slender, and sinuous.

مترادف ها

کرم مانند (صفت)
wormy, vermicular, vermiform

کرمی (صفت)
vermicular, vermiform

شبیه کرم (صفت)
vermiform

کرم وار (صفت)
vermiform

تخصصی

[زمین شناسی] کرم شکل، کرم مانند - کرمی شکل یا دارای شکل و ظاهر یک کرم. مثلاً پروبلستیکای کرمی شکل که از لوله های طویل باریک و کمابیش استوانه ای ساخته شده است.

انگلیسی به انگلیسی

• like a worm in shape or form

پیشنهاد کاربران

بپرس