1. Colour and lustre ranging from vermeil to dark purple, Compression may also be completely faded.
[ترجمه گوگل]رنگ و درخشندگی از ورمیل تا بنفش تیره، فشرده سازی نیز ممکن است کاملا محو شود
[ترجمه ترگمان]رنگ و درخشش از vermeil تا ارغوانی تیره نیز ممکن است کاملا محو شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Nor age, to blanch thy vermeil hue.
[ترجمه گوگل]نه سن، برای سفید کردن رنگ ورمیل شما
[ترجمه ترگمان]سن تو هم سن و سال تو نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Balmy, berry is vermeil, seed coat has fiber qualitative fine fur.
[ترجمه گوگل]توت موزون ورمیل است، پوشش دانه دارای الیاف خز ظریف با کیفیت است
[ترجمه ترگمان]balmy، berry، coat، fur دارای فیبر کمی کیفی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Next season, says spokesman Lionel Vermeil, another aspect of Balenciaga's history innovative fabrics will emerge.
[ترجمه گوگل]سخنگوی لیونل ورمیل میگوید در فصل آینده، جنبه دیگری از تاریخ پارچههای نوآورانه Balenciaga ظاهر خواهد شد
[ترجمه ترگمان]در فصل بعدی، لیونل Vermeil، سخنگوی \"لیونل Vermeil\"، یکی دیگر از جنبه های تاریخی این شرکت، ظاهر خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Next glossa body is intumescent, show vermeil (pinkish red), at the same time strut of bacterium shape tit, hyperaemia.
[ترجمه گوگل]بدنه گلاسه بعدی متورم است، ورمیل (قرمز مایل به صورتی) را نشان می دهد، در عین حال تیت باکتری شکل، پرخونی
[ترجمه ترگمان]بدن glossa بعدی intumescent است، در همان زمان که از باکتری شکل می گیرد، hyperaemia (قرمز)را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید