verger

/ˈvɜːrdʒər//ˈvɜːdʒə/

فراش کلیسا، سرایدار کلیسا، خادم کلیسا، متصدی نشان دادن محل جلوس مردم در کلیسا

جمله های نمونه

1. The verger was keeping his eye on the public.
[ترجمه گوگل]ویرگر چشمش را به مردم نگاه می کرد
[ترجمه ترگمان]دربان کلیسا را در نظر گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. What a pity you didn't catch the verger from St Bride's.
[ترجمه گوگل]حیف که از سنت عروس گیر نکردی
[ترجمه ترگمان]حیف که تو کلیسا رو از سنت Bride نگرفتی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. An elderly verger once confided to me that he felt happier at a good funeral than at a wedding.
[ترجمه گوگل]یک بار پیرمردی به من گفت که در یک مراسم تدفین خوب بیشتر از عروسی احساس خوشبختی می کند
[ترجمه ترگمان]دربان پیر یک بار به من گفت که در مراسم تدفین او بیشتر از یک مراسم عروسی احساس خوشبختی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The verger was waiting beside the opened far doors.
[ترجمه گوگل]ورگر در کنار درهای دور باز منتظر بود
[ترجمه ترگمان]کلیسا در کنار دره ای باز ایستاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Led by a verger, a pancake is carried in procession from Westminster Abbey to the school.
[ترجمه گوگل]به رهبری یک ورگر، یک پنکیک در صفوف از کلیسای وست مینستر به مدرسه حمل می شود
[ترجمه ترگمان]یک کلوچه به رهبری یک verger، از وست مینیستر ابی به مدرسه حمل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Verger: You know[sentence dictionary], I thank God for what happened.
[ترجمه گوگل]ورگر: می دانید [فرهنگ جمله ها]، من خدا را به خاطر اتفاقی که افتاد شکر می کنم
[ترجمه ترگمان]Verger: شما [ فرهنگ لغت حکم ] را می شناسید، من از خدا برای آنچه که اتفاق افتاده تشکر می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Mason Verger : You know, I thank God for what happened.
[ترجمه گوگل]میسون ورگر: می‌دانی، من خدا را به خاطر اتفاقی که افتاد شکر می‌کنم
[ترجمه ترگمان]می دونی، من بخاطر اتفاقی که افتاد، خدا رو شکر می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Mason Verger : You know, I impart God for what happened.
[ترجمه گوگل]میسون ورگر: می‌دانی، من آنچه را که اتفاق افتاد به خدا می‌گویم
[ترجمه ترگمان] می دونی، من خدا رو به خاطر اتفاقی که افتاد، تعریف می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Do you mean to say that you've been verger of this church for sixteen years and never learned to read or write?
[ترجمه گوگل]آیا می خواهید بگویید که شانزده سال است که از این کلیسا دور بوده اید و هرگز خواندن و نوشتن را یاد نگرفته اید؟
[ترجمه ترگمان]منظورت این است که شانزده سال در این کلیسا بوده ای و هرگز خواندن و نوشتن یاد نگرفتی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I later contacted the verger at the church closest to Woolsthorpe, who made inquiries through the parish records on my behalf.
[ترجمه گوگل]بعداً با ورگر در نزدیک‌ترین کلیسا به وولستورپ تماس گرفتم که از طرف من از طریق سوابق کلیسا پرس و جو کرد
[ترجمه ترگمان]بعدها با دربان کلیسا که از طرف من اطلاعات کسب کرده بود، تماس گرفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. One of them I knew, I've been introduced to him - by Mr Soames the verger.
[ترجمه گوگل]یکی از آن‌ها را که می‌شناختم، توسط آقای Soames the verger به او معرفی شده‌ام
[ترجمه ترگمان]یکی از آن ها که می شناختم، با آقای دکتر سومز در کلیسا آشنا شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• officer who carries a verge or staff before a bishop; church official

پیشنهاد کاربران

بپرس