verdurous

/ˈvɜːdʒərəs//ˈvɜːdʒərəs/

معنی: سرسبز
معانی دیگر: پرگیاه، پوشیده از گیاه، سبز و خرم، شکوفا

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: covered with, rich in, or consisting of verdure; verdant.
مشابه: green

جمله های نمونه

1. Through verdurous glooms and winding mossy ways.
[ترجمه گوگل]از میان تاریکی های سرسبز و راه های خزه ای پر پیچ و خم
[ترجمه ترگمان]از میان تاریکی و راه های پرپیچ و خمی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The verdurous mulberries remember the first time she went picking mulberry leaves.
[ترجمه گوگل]توت های سرسبز اولین باری را که او برای چیدن برگ توت رفت به یاد می آورند
[ترجمه ترگمان]توت وحشی اولین باری که رفت و برگ توت انتخاب کرد را به یاد آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A verdurous snake wreathing in a puddle of unknown green liquid above the ground.
[ترجمه گوگل]یک مار سرسبز که در گودالی از مایع سبز ناشناخته بالای زمین حلقه زده است
[ترجمه ترگمان]مار verdurous در گودالی از مایع سبز رنگ در بالای زمین قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. And the valley is very fertile, verdurous, magnificent.
[ترجمه گوگل]و دره بسیار حاصلخیز، سرسبز، باشکوه است
[ترجمه ترگمان]و دره بسیار حاصلخیز، verdurous، باشکوه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. If observed with a perceptive eye, every inch of the walls and corners adorned with moss and ivy becomes a verdurous poem, which, neither elegant nor powerful, represents plain and simple happiness.
[ترجمه گوگل]اگر با چشمی فهیم به آن نگاه کنیم، هر وجب از دیوارها و گوشه های مزین به خزه و پیچک به شعری سرسبز تبدیل می شود که نه ظریف و نه قدرتمند، نشان دهنده شادی ساده و ساده است
[ترجمه ترگمان]اگر با چشم هوشمند مشاهده شود، هر اینچ از دیوارها و گوشه های مزین به خزه و پاپیتال به یک شعر verdurous تبدیل می شود که نه برازنده و نه قدرتمند، نمایانگر خوشبختی ساده و ساده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. But here there is no light, Save what from heaven is with the breezes blown Through verdurous glooms and winding mossy ways.
[ترجمه گوگل]اما اینجا هیچ نوری نیست، جز آنچه از بهشت ​​است با نسیم های وزیده در تاریکی های سرسبز و راه های پر پیچ و خم خزه
[ترجمه ترگمان]اما اینجا هیچ نوری وجود ندارد، آنچه را که از آسمان می وزد، از آن است که نسیم از میان تاریکی می وزید و راه های پرپیچ و خمی را باز کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The puma's twisted face continues to look at the blue sky with sightless eyes, Ah sweet divine and indescribable verdurous paradise planted in mid-air!
[ترجمه گوگل]چهره پیچ خورده پوما همچنان با چشمانی بی بصیر به آسمان آبی می نگرد، آه بهشت ​​سرسبز شیرین الهی و وصف ناپذیر کاشته شده در هوا!
[ترجمه ترگمان]چهره درهم کشیده یوزپلنگ همچنان به آسمان آبی با چشمان روشن نگاه می کند، آه شیرین آسمانی و بهشت indescribable که در میان آسمان کاشته شده است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سرسبز (صفت)
prosperous, flourishing, verdurous

پیشنهاد کاربران

بپرس