verdigris

/ˈvɜːrdɪɡrɪs//ˈvɜːdɪɡrɪs/

معنی: زنگار، زنگار مس، زنگ مس
معانی دیگر: زنگ مس استات مس

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a greenish or bluish patina of copper sulfate or copper chloride that forms on surfaces of copper, brass, or bronze as they are exposed to air or water.

(2) تعریف: copper acetate, used as a pesticide or a pigment.

جمله های نمونه

1. His pockets are full of red lead and verdigris.
[ترجمه گوگل]جیب هایش پر از سرب قرمز و سرخاب است
[ترجمه ترگمان]جیب هایش پر از سرب قرمز و verdigris است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Many displayed the malign green of corruption, the verdigris of spiritual gangrene.
[ترجمه گوگل]بسیاری از آنها رنگ سبز بد فساد و سرگیجه قانقاریا معنوی را به نمایش گذاشتند
[ترجمه ترگمان]بسیاری سبز رنگ از فساد، the of روحی را نمایش دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The bacterium infection strain first place is the verdigris pseudomonad (3 2%), next is pneumonia gram Reber fungus (2 6%) and the epidermis staphylococcus (1 4%).
[ترجمه گوگل]سویه عفونت باکتریایی در جایگاه اول، سودوموناد verdigris (3 2%)، بعد از آن پنومونی گرم قارچ Reber (2 6%) و استافیلوکوک اپیدرم (1 4%) است
[ترجمه ترگمان]شکل اول عفونت باکتری باکتری verdigris pseudomonad (۳ %)است که بعد از آن fungus گرم reber (۲ %)و روپوست staphylococcus (۱ %)است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Encrusted with verdigris, two statues of the "liver bird", the city's symbol, sit atop a riverside building.
[ترجمه گوگل]دو مجسمه از «پرنده جگر»، نماد شهر، پوشیده شده با سرمه ای، بالای ساختمانی در کنار رودخانه قرار دارند
[ترجمه ترگمان]encrusted با verdigris، دو مجسمه \"پرنده کبد\"، نماد شهر، بالای یک ساختمان کنار رودخانه قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Verdigris has spread all over that abandoned copper pot.
[ترجمه گوگل]وردیگریس سراسر آن دیگ مسی متروکه را فرا گرفته است
[ترجمه ترگمان]verdigris همه چیز را در ظرف مس رها شده پخش کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. One recipe to strengthen teeth includes green lead, verdigris, incense, honey and powdered flintstone.
[ترجمه گوگل]یکی از دستور العمل های تقویت دندان ها شامل سرب سبز، سرخاب، بخور، عسل و سنگ چخماق پودری است
[ترجمه ترگمان]یک دستورالعمل برای تقویت دندان شامل سرب سبز، verdigris، بخور، عسل و پودر flintstone است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The latter needed a polish, having become tarnished and covered with verdigris.
[ترجمه گوگل]دومی به پولیش نیاز داشت، زیرا کدر شده بود و با گل سرخ پوشیده شده بود
[ترجمه ترگمان]دومی به برق نیاز داشت، لکه دار شده بود و با verdigris پوشیده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The brass bowl shows its age with a deep green verdigris with mottled surfaces and there are numerous small age checks in the glazing putty.
[ترجمه گوگل]کاسه برنجی سن خود را با سرمه ای سبز تیره با سطوح خالدار نشان می دهد و در بتونه لعاب تعداد زیادی بررسی سنی کوچک وجود دارد
[ترجمه ترگمان]کاسه برنجی زمان خود را با a سبز عمیق با سطوح خالدار نمایش می دهد و در آنجا تعداد زیادی از چک کردن به رنگ شیشه وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Henceforth, it is apt at all roles, it is made suspicious by the counterfeiter, covered with verdigris by the forger, blacked by the soot of the incendiary; and the murderer applies its rouge.
[ترجمه گوگل]از این پس، برای همه نقش‌ها مناسب است، توسط جعل مشکوک می‌شود، توسط جاعل با سرمه‌ای پوشانده می‌شود، توسط دوده آتش‌زا سیاه می‌شود و قاتل رنگ سرخ خود را اعمال می کند
[ترجمه ترگمان]از این پس، به هر حال، به همه نقش ها شک دارد، توسط the، که توسط جاعل، پوشانده شده، و دوده پاک کن، سیاه و سیاه می شود، و قاتل باید سرخاب خود را اعمال کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The latter has neither hens nor chicks, and only thinks of himself and perspires verdigris.
[ترجمه گوگل]این دومی نه مرغ دارد و نه جوجه، و فقط به فکر خودش است و سرخابی عرق می کند
[ترجمه ترگمان]دومی نه مرغ دارد و نه جوجه دارد و فقط به خودش فکر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Yet the alchemists had their triumphs, inventing brilliant new pigments, perfecting the old — red lead oxide, yellow arsenic sulfide, a little copper and vinegar and you've got bright green verdigris.
[ترجمه گوگل]با این حال کیمیاگران پیروز شدند، رنگدانه‌های درخشان جدید اختراع کردند، رنگ‌های قدیمی را به کمال رساندند - اکسید سرب قرمز، سولفید آرسنیک زرد، کمی مس و سرکه
[ترجمه ترگمان]با این وجود، کیمیاگران، پیروزی های خود را به دست آورده بودند و رنگدانه های بسیاری را اختراع می کردند و اکسید سرب قرمز - قرمز، سولفید فلز زرد، یک مس و سرکه کوچک را تکمیل می کردند و verdigris سبز روشن را نیز به دست آورده اید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

زنگار (اسم)
blight, rust, patina, legging, verdigris, galligaskins, patine

زنگار مس (اسم)
verdigris

زنگ مس (اسم)
verdigris

تخصصی

[شیمی] زنگار

انگلیسی به انگلیسی

• green or greenish-blue incrustation that forms on copper and copper alloys due to oxidization

پیشنهاد کاربران

رنگ زنگاری
یا به اصطلاح شیمی، استات مس، نوعی رنگ سبز است که در اثر پوسیدگی فلز مس روی آن ظاهر می شود.

بپرس