verbiage

/ˈvɜːrbiɪdʒ//ˈvɜːbɪɪdʒ/

معنی: لفاظی، اطناب، سخن پردازی، دراز گویی
معانی دیگر: طول کلام، فزون واژی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: more words than necessary; wordiness.
متضاد: concision

جمله های نمونه

1. The speaker lost himself in verbiage.
[ترجمه گوگل]گوینده خود را در پرگویی گم کرد
[ترجمه ترگمان]سخنران himself خود را از دست داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Stripped of their pretentious verbiage, his statements come dangerously close to inviting racial hatred.
[ترجمه گوگل]اظهارات او که از لفظ پرمدعای خود خلع شده اند، به طرز خطرناکی به ایجاد نفرت نژادی نزدیک می شوند
[ترجمه ترگمان]Stripped از لاف و گزاف their، اظهارات او به طور خطرناکی نزدیک به دعوت به نفرت نژادی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. After the first bout of verbiage I disappeared inside my room and slept for a day.
[ترجمه گوگل]بعد از اولین حمله پرحرفی در اتاقم ناپدید شدم و یک روز خوابیدم
[ترجمه ترگمان]پس از نخستین باره of در اتاقم ناپدید شدم و برای یک روز خوابیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We are tyrannized by verbiage and have lost our very soul.
[ترجمه گوگل]ما تحت ظلم افراطی هستیم و روح خود را از دست داده ایم
[ترجمه ترگمان]ما از verbiage tyrannized و روح خود را از دست داده ایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Cut out the excess verbiage.
[ترجمه گوگل]حرف های اضافی را حذف کنید
[ترجمه ترگمان]verbiage اضافی را ببرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It is their medium and utilization of complex verbiage creates essential stimulatory excitation for them.
[ترجمه گوگل]این رسانه آنهاست و استفاده از کلمات پیچیده برای آنها تحریک تحریکی ضروری ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]این محیط کار آن ها است و استفاده از verbiage پیچیده تحریک stimulatory اساسی برای آن ها ایجاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. His report was page after page of empty verbiage, and nobody would like to hear it.
[ترجمه گوگل]گزارش او صفحه به صفحه پر از حرف های خالی بود و هیچ کس دوست ندارد آن را بشنود
[ترجمه ترگمان]گزارش او صفحه ای پس از صفحه verbiage خالی بود و هیچ کس مایل نبود آن را بشنود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The Verbiage of the Post – Dated Check is as per standard issuing Bank's Verbiage.
[ترجمه گوگل]اطالعات چک پستی مطابق استاندارد بانک صادرکننده چک است
[ترجمه ترگمان]The چک لیست پس از Dated به ازای هر استاندارد صادر کننده استاندارد صادر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Verily this vichyssoise of verbiage veers most verbose.
[ترجمه گوگل]به راستی که این ویشیسواز افعال پرمخاطب ترین است
[ترجمه ترگمان]به راستی این vichyssoise of verbiage است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. To sweep away such verbiage should help the victorious prosecution of the War of Resistance.
[ترجمه گوگل]از بین بردن چنین افعالی باید به پیگرد پیروزمندانه جنگ مقاومت کمک کند
[ترجمه ترگمان]بردن چنین verbiage باید به تعقیب پیروز جنگ مقاومت کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Verily, this Vichyssoise of Verbiage Veers most Verbose.
[ترجمه گوگل]در واقع، این Vichyssoise از Verbiage Veers پرمخاطب ترین است
[ترجمه ترگمان]به راستی، این vichyssoise of most است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Because his verbiage is unedited, it is sometimes necessary to read his sentences more than once.
[ترجمه گوگل]چون کلام او ویرایش نشده است، گاهی لازم است جملات او بیش از یک بار خوانده شود
[ترجمه ترگمان]چون verbiage his، گاه لازم است که جملات خود را بیش از یک بار بخواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Lots of verbiage about why your run - time bots won't work on the destination server.
[ترجمه گوگل]صحبت های زیادی در مورد اینکه چرا ربات های زمان اجرا شما روی سرور مقصد کار نمی کنند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از verbiage در مورد این که چرا روبات های هم کار شما بر روی کارگزار مقصد کار نمی کنند، وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Verily, this vichyssoise of verbiage veers most verbose so let me simply add that it's my very good honor to meet you and you may call me V.
[ترجمه گوگل]در واقع، این ویشیسواز پرحرفی پرمخاطب‌تر است، بنابراین اجازه دهید به سادگی اضافه کنم که افتخار بسیار خوبی برای من است که شما را ملاقات کردم و ممکن است من را V صدا کنید
[ترجمه ترگمان]حقیقت این است که این vichyssoise of veers به من اجازه می دهد به سادگی اضافه کنم که این افتخار من است که شما را ملاقات کنم و شما هم مرا V صدا بزنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

لفاظی (اسم)
rhetoric, fustian, verbiage

اطناب (اسم)
redundancy, windiness, verbiage, meiosis, prolixity, redundance, nimiety

سخن پردازی (اسم)
oratory, verbiage

دراز گویی (اسم)
verbiage, verbalization

انگلیسی به انگلیسی

• wordiness; style of verbal expression
verbiage is the use of too many words, which makes something difficult to understand; a formal word.

پیشنهاد کاربران

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: Excessive use of words 📝
🔍 مترادف: Wordiness
✅ مثال: The contract was full of legal verbiage that was difficult to understand.
گزافه گویی

بپرس