1. the veracity of his claim
درستی ادعای او
2. a man of veracity
مردی با صداقت
3. there was no question of his veracity
تردیدی در راست گویی او نبود.
4. I can speak to his veracity.
[ترجمه گوگل]من می توانم با صحت او صحبت کنم
[ترجمه ترگمان]من می تونم با صداقت اون حرف بزنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The chairman disallowed the veracity of his report.
[ترجمه گوگل]رئیس صحت گزارش خود را رد کرد
[ترجمه ترگمان]رئیس صحت گزارش خود را تکذیب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Has anyone checked the veracity of these allegations?
[ترجمه گوگل]آیا کسی صحت این ادعاها را بررسی کرده است؟
[ترجمه ترگمان]آیا کسی صحت این ادعاها را بررسی کرده است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. We have total confidence in the veracity of our research.
[ترجمه گوگل]ما به صحت تحقیق خود اطمینان کامل داریم
[ترجمه ترگمان]ما به درستی تحقیقات خود اعتماد کامل داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The Secretary's letter questions my veracity and impugns my motives.
[ترجمه گوگل]نامه وزیر صحت من را زیر سوال می برد و انگیزه های من را به چالش می کشد
[ترجمه ترگمان]نامه دبیر صحت مرا مورد سوال قرار داده و انگیزه های من را تایید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. There is no reason to doubt the veracity of the evidence.
[ترجمه گوگل]دلیلی برای شک در صحت شواهد وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]دلیلی ندارد که به صحت صحت شواهد موجود شک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. A further piece of veracity lay in the fact that Imelda could not embrace the concept of life without a husband.
[ترجمه گوگل]بخش دیگری از صحت در این واقعیت نهفته است که ایملدا نمی تواند مفهوم زندگی بدون شوهر را بپذیرد
[ترجمه ترگمان]یک piece دیگر در این حقیقت نهفته است که Imelda نمی تواند مفهوم زندگی را بدون شوهر در آغوش بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. It's impolite to challenge their integrity, the veracity of their self-expression.
[ترجمه گوگل]به چالش کشیدن صداقت آنها، صحت ابراز وجودشان، بی ادبانه است
[ترجمه ترگمان]آن بی نزاکت است که تمامیت شان را به چالش بکشید، درستی بیان خود را به چالش بکشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. They questioned the veracity of her story.
[ترجمه گوگل]آنها صحت داستان او را زیر سوال بردند
[ترجمه ترگمان]آن ها صحت داستان خود را زیر سوال بردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The results from experiment verify the veracity of the inverse iteration and weighted form finding method.
[ترجمه گوگل]نتایج آزمایش صحت تکرار معکوس و روش یافتن فرم وزنی را تأیید می کند
[ترجمه ترگمان]نتایج آزمایش صحت تکرار معکوس و روش پیدا کردن روش یافته وزنی را تایید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. He tried to assess the veracity of the three legislators.
[ترجمه گوگل]او سعی کرد صحت سه قانونگذار را ارزیابی کند
[ترجمه ترگمان]او سعی کرد صحت سه قانون گذار را ارزیابی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید