venter

/ˈventər//ˈventə/

معنی: بطن، معده
معانی دیگر: (حقوق) زهدان، رحم، (مجازی) زن، (جانورشناسی) شکم، کاواکی، حفره، شکم، گودی

جمله های نمونه

1. children of the first venter
بچه های زن اول

2. J . Craig Venter is chairman of the Craig Venter Institute.
[ترجمه گوگل]جی کریگ ونتر رئیس موسسه کریگ ونتر است
[ترجمه ترگمان]جی کریگ Venter رئیس موسسه کریگ Venter است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In scientific terms, Dr Venter has made two main contributions to gene discovery.
[ترجمه گوگل]از نظر علمی، دکتر ونتر دو سهم اصلی در کشف ژن داشته است
[ترجمه ترگمان]در شرایط علمی، دکتر Venter دو سهم اصلی را به کشف ژن داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Craig Venter said that the discovery would make patents on single genes less useful.
[ترجمه گوگل]کریگ ونتر گفت که این کشف باعث می‌شود پتنت‌ها روی ژن‌های منفرد کمتر مفید واقع شوند
[ترجمه ترگمان]کریگ Venter گفت که این کشف حق امتیاز انحصاری در ژن های تک را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. And then there is the case quoted by Venter.
[ترجمه گوگل]و سپس موردی است که ونتر نقل کرده است
[ترجمه ترگمان]و بعد موردی وجود دارد که توسط Venter نقل قول می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Venter defied his critics and deciphered the human genome with startling speed about eight years ago.
[ترجمه گوگل]ونتر حدود هشت سال پیش منتقدان خود را به چالش کشید و ژنوم انسان را با سرعتی خیره کننده رمزگشایی کرد
[ترجمه ترگمان]Venter critics را نادیده گرفت و ژنوم انسان را با سرعتی شگفت انگیز در حدود هشت سال پیش رمزگشایی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Dr. Venter has moved from sequencing the DNA of humans and other species to assaying genes in entire ecosystems most recently the waters of the Sargasso Sea.
[ترجمه گوگل]دکتر ونتر از تعیین توالی DNA انسان و سایر گونه‌ها به سنجش ژن‌ها در کل اکوسیستم‌ها اخیراً در آب‌های دریای سارگاسو حرکت کرده است
[ترجمه ترگمان]دکتر Venter از توالی DNA انسان ها و دیگر گونه ها به ژن های assaying در کل اکوسیستم های دریای Sargasso منتقل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Craig Venter 's tremendous and brilliant attempt to DNA sequence things in the ocean is great.
[ترجمه گوگل]تلاش فوق العاده و درخشان کریگ ونتر برای تعیین توالی DNA چیزها در اقیانوس عالی است
[ترجمه ترگمان]تلاش شدید و درخشان کریگ Venter برای دنباله DNA در اقیانوس بسیار عالی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. One pioneer of genetic deconstruction Dr. J. Craig Venter agrees with Dr. Raven.
[ترجمه گوگل]یکی از پیشگامان ساختارشکنی ژنتیکی، دکتر جی کریگ ونتر، با دکتر ریون موافق است
[ترجمه ترگمان]یکی از پیشگامان واسازی ژنتیکی، دکتر J کرگ Venter با دکتر Raven موافق است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. According to Dr Venter, the raw materials for those pathways are abundant.
[ترجمه گوگل]به گفته دکتر ونتر، مواد خام برای این مسیرها فراوان است
[ترجمه ترگمان]طبق گفته دکتر Venter، مواد خام برای این مسیرها فراوان هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. But even before yesterday's revelations by Venter, scientists had stopped believing in the gay gene.
[ترجمه گوگل]اما حتی قبل از افشاگری های دیروز توسط ونتر، دانشمندان دیگر به ژن همجنس گرایان اعتقاد نداشتند
[ترجمه ترگمان]اما حتی قبل از افشاگری دیروز by، دانشمندان از باور داشتن ژن همجنس باز خودداری کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Francois Venter is a senior director in the Reproductive Health and HIV Research Unit at the University of Witwatersrand.
[ترجمه گوگل]فرانسوا ونتر مدیر ارشد واحد تحقیقات بهداشت باروری و اچ آی وی در دانشگاه ویتواترزند است
[ترجمه ترگمان]Francois Venter یک مدیر ارشد در واحد تحقیقات بهداشت و درمان ایدز در دانشگاه Witwatersrand است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Two group marrow toxicity resemble, but association venter imus chemotherapy group phlebitis, tractus alimentarius reaction have to lighten obviously.
[ترجمه گوگل]دو گروه سمیت مغز شبیه، اما انجمن venter imus شیمی درمانی گروه فلبیت، واکنش tractus alimentarius باید روشن شود
[ترجمه ترگمان]دو گروه سمیت مغز گروه مشابه هستند، اما گروه شیمی درمانی گروه شیمی درمانی phlebitis imus، واکنش alimentarius alimentarius باید روشن شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Venter The swollen base of an archegonium that contains the egg cell ( oosphere ).
[ترجمه گوگل]Venter قاعده متورم یک آرکگونیوم که حاوی سلول تخم (اووسفر) است
[ترجمه ترگمان]Venter The swollen که شامل سلول تخم (oosphere)است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بطن (اسم)
abdomen, womb, ventricle, stomach, venter

معده (اسم)
belly, tummy, stomach, venter, breadbasket

تخصصی

[زمین شناسی] کاواک، حفره - در دیرین شناسی - الف) بخش بیرونی و محدب صدف یک سفالوپود یا گاستروپود خمیده یا پیچیده یا دیواره محیطی یک پیچ سفالوپود که از بخشی از صدف را تشکیل می دهد که بطور شعاعی از پروتوکوزک در دورترین فاصله قرار دارد. طرف زیرین یک نوتیلوئید و صدفش که معمولاً توسط سینوس اصلی دهانه و عموماً توسط شیار صدفی، تمییز داده می شود. (1964). - ب) قسمت میانی صدف یک براکیوپود پروداکتید، که بین سطوح کفه بر روی هر کدام از طرفهای بخش میانی صدف، قرار گرفته است. (1965). - ج) ناحیه شکمی با بخش زیرین لاک یک استراکود. مقایسه شود با: پشت. - در گیاه شناسی، در گامتوفیت ماده در بعضی از گیاهان خاص، قاعده بزرگ شده یک مادگی که حاوی تخم است.

انگلیسی به انگلیسی

• abdomen, belly (anatomy, zoology); uterus of a woman (law)

پیشنهاد کاربران

دمنده
power venter for the kitchen: هواکش برقی برای آشپزخانه

بپرس