vent about

پیشنهاد کاربران

🔸 معادل فارسی:
درد دل کردن / خالی کردن دل / تخلیه ی احساسات منفی
🔸 تعریف:
1. ابراز احساسات منفی ( مثل خشم، ناامیدی یا ناراحتی ) به صورت آزادانه و اغلب با شدت، معمولاً در قالب صحبت کردن با کسی
...
[مشاهده متن کامل]

مثال: She needed to vent about her stressful day at work. لازم داشت درباره ی روز پراسترسش در محل کار درد دل کنه.
2. صحبت کردن برای تخلیه ی فشار روانی یا هیجانی، بدون لزوماً انتظار راه حل
مثال: He vented about his breakup to his best friend. درباره ی جدایی ش با بهترین دوستش درد دل کرد.
🔸 مترادف ها:
rant – complain – unload – pour out – express – let off steam