venereal

/vəˈnɪriəl//vəˈnɪərɪəl/

معنی: مقاربتی
معانی دیگر: آمیزشی، زهروی، مرزشی، وابسته به بیماری های مرزشی، شهوت انگیز (phrooisiac)

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: of, relating to, or being a disease that is transmitted by sexual intercourse.

(2) تعریف: of or relating to sexual desire or intercourse.

جمله های نمونه

1. a venereal clinic
درمانگاه بیماری های مقاربتی

2. a venereal disease
بیماری مقاربتی

3. syphilis infection is chiefly venereal
ابتلای به سفلیس بیشتر مقاربتی است.

4. By 1980, venereal disease was widespread-and four out of every five of the patients were homosexual men.
[ترجمه گوگل]تا سال 1980، بیماری مقاربتی بسیار گسترده بود و از هر پنج بیمار، چهار نفر مرد همجنس‌گرا بودند
[ترجمه ترگمان]تا سال ۱۹۸۰ بیماری مقاربتی شیوع پیدا کرد و چهار نفر از هر پنج نفر از این بیماران همجنس گرا بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He told me he had had so many venereal diseases at this point that he knew to wash up immediately afterward.
[ترجمه گوگل]او به من گفت که در این مرحله به قدری بیماری مقاربتی داشته است که می‌دانست بلافاصله بعد از آن شستشو دهد
[ترجمه ترگمان]به من گفت که در این مرحله بیماری مقاربتی دارد که بعد از آن باید بلافاصله آن را تمیز کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In 1942 and 194the rate of venereal disease in San Francisco rose by more than 75 percent.
[ترجمه گوگل]در سال های 1942 و 194 میزان بیماری های مقاربتی در سانفرانسیسکو بیش از 75 درصد افزایش یافت
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۴۲ و ۱۹۴ درجه بیماری مقاربتی در سان فرانسیسکو با بیش از ۷۵ درصد افزایش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Precisely the same is true where a venereal disease is communicated or pregnancy ensues.
[ترجمه گوگل]دقیقاً در مواردی که یک بیماری مقاربتی منتقل می شود یا بارداری رخ می دهد، همین امر صادق است
[ترجمه ترگمان]دقیقا همان چیزی است که در آن یک بیماری مقاربتی در جریان است و یا بارداری پیش می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Unlike venereal disease, leprosy came to Western attention relatively late.
[ترجمه گوگل]بر خلاف بیماری مقاربتی، جذام نسبتاً دیر مورد توجه غرب قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]بر خلاف امراض مقاربتی، جذام نسبتا دیر به کانون توجه غرب آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Officially reported cases of gonorrhoea, syphilis and other venereal diseases now number more than 37000, which surely understates things.
[ترجمه گوگل]موارد گزارش شده رسمی از سوزاک، سفلیس و سایر بیماری های مقاربتی در حال حاضر بیش از 37000 نفر است که مطمئناً چیزها را دست کم می گیرد
[ترجمه ترگمان]به طور رسمی موارد گزارش شده of، سیفیلیس و دیگر بیماری های مقاربتی، به طور رسمی تعداد بیشتری از ۳۷۰۰۰ ها را گزارش کرده اند که مطمئنا understates است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. They could also lead to unwanted pregnancies and venereal disease, both on the increase among young people.
[ترجمه گوگل]آنها همچنین می توانند منجر به بارداری ناخواسته و بیماری های مقاربتی شوند که هر دو در بین جوانان افزایش می یابد
[ترجمه ترگمان]آن ها همچنین می توانند منجر به بارداری ناخواسته و امراض مقاربتی شوند که هر دو در میان جوانان افزایش پیدا می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Moreover, prostitution and venereal disease, supposedly eliminated under Mao, are once again flourishing.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، فحشا و بیماری های مقاربتی، که ظاهراً در دوران مائو حذف شده بودند، بار دیگر در حال رشد هستند
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، فحشا و امراض مقاربتی، که ظاهرا تحت مدیریت مایو حذف شده اند، بار دیگر در حال شکوفایی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Rumour has it that he contracted a venereal disease at some point and sought medical treatment.
[ترجمه گوگل]شایعات حاکی از آن است که او در مقطعی به یک بیماری مقاربتی مبتلا شده و به دنبال درمان است
[ترجمه ترگمان]شایعه شده است که وی در برخی موارد مبتلا به امراض مقاربتی شده است و تحت درمان پزشکی قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Chinese centre for disease control and prevention, Venereal disease and AIDS control and prevention centre.
[ترجمه گوگل]مرکز کنترل و پیشگیری بیماری چین، مرکز کنترل و پیشگیری بیماری های مقاربتی و ایدز
[ترجمه ترگمان]مرکز چین برای کنترل بیماری ها و پیش گیری، بیماری venereal و کنترل ایدز و مرکز پیش گیری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Objective To summarize the treatment and nursing of venereal neurosis.
[ترجمه گوگل]هدف: خلاصه کردن درمان و پرستاری روان رنجور جنسی
[ترجمه ترگمان]هدف از این کار خلاصه کردن درمان و پرستاری از روان نژندی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. To sicken for mental disorder, Hansen's disease, venereal disease, pulmonary tuberculosis or any other infectious disease and etc.
[ترجمه گوگل]برای بیماری اختلالات روانی، بیماری هانسن، بیماری های مقاربتی، سل ریوی یا هر بیماری عفونی دیگر و غیره
[ترجمه ترگمان]برای بیماری اختلال ذهنی، بیماری هانسن، بیماری مقاربتی، بیماری ریوی، یا هر بیماری عفونی دیگر و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مقاربتی (صفت)
coital, venereal, sexual

انگلیسی به انگلیسی

• pertaining to sexual intercourse; resulting from sexual intercourse; pertaining or associated with venereal disease; of or pertaining to the genitals

پیشنهاد کاربران

مقاربتی/ آمیزشی ( صفت ) : 1. مربوط به اعمال جنسی یا میل جنسی 2. مربوط به اندام تناسلی 3. مربوط به عفونت یا بیماری است که از طریق رابطه جنسی منتقل می شود.

بپرس