venerable

/ˈvenərəbl̩//ˈvenərəbl̩/

معنی: ارجمند، مقدس، محترم، قابل احترام
معانی دیگر: معزز، دارای سابقه ی تاریخی، تاریخی، پرارزش، قدیمی و پرارزش، (کلیسای انگلیکان - عنوان سرشماس) حضرت کشیش

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: venerably (adv.), venerability (n.), venerableness (n.)
(1) تعریف: deserving honor, respect, or reverence because of advanced age, noble character, or dignified position.
مترادف: august, matriarchal, patriarchal
مشابه: admirable, distinguished, eminent, noble, respectable, sacred

- She was a venerable woman who helped thousands of people through her work.
[ترجمه گوگل] او زنی ارجمند بود که با کار خود به هزاران نفر کمک کرد
[ترجمه ترگمان] او زن محترمی بود که به هزاران نفر کمک کرد تا از کارش بگذرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: deserving respect or attention because of historical or religious importance.
مترادف: hallowed, sacred
مشابه: historic, holy, sacrosanct, time-honored

- a venerable church
[ترجمه گوگل] یک کلیسای محترم
[ترجمه ترگمان] کلیسای محترم،
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. a venerable monument
یک عمارت قدیمی و پرارزش

2. a venerable old teacher
یک معلم پیر درخور احترام

3. The cathedral is a venerable building.
[ترجمه گوگل]کلیسای جامع یک ساختمان ارجمند است
[ترجمه ترگمان]کلیسای جامع یک ساختمان مشهور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Columbia was a young city compared to venerable Charleston.
[ترجمه گوگل]کلمبیا در مقایسه با چارلستون ارجمند شهری جوان بود
[ترجمه ترگمان]کلمبیا در مقایسه با چارلزتون معروف یک شهر کوچک بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We plan to visit the venerable ruins of the abbey.
[ترجمه گوگل]قصد داریم از خرابه های ارجمند صومعه بازدید کنیم
[ترجمه ترگمان]ما قصد داریم به خرابه های باستانی عمارت برویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. May Day has become a venerable institution.
[ترجمه گوگل]اول ماه مه به نهادی ارجمند تبدیل شده است
[ترجمه ترگمان]روز ماه مه به یک موسسه مشهور تبدیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The battle was the venerable one of pure, formalist art versus art with a social function.
[ترجمه گوگل]نبرد ارجمند هنر ناب و فرمالیستی در مقابل هنر با کارکرد اجتماعی بود
[ترجمه ترگمان]این نبرد، یک هنر زیبا و زیبا در برابر هنر با یک تابع اجتماعی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In December 199 for example, the venerable retailer had a same-store sales increase of 3 percent.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، در دسامبر 199، خرده فروش محترم 3 درصد افزایش فروش در همان فروشگاه داشت
[ترجمه ترگمان]برای مثال، در ماه دسامبر ۱۹۹ به عنوان یک خرده فروش معروف رشد فروش مشابه ۳ درصد را داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He celebrated three venerable Cleveland institutions.
[ترجمه گوگل]او سه موسسه ارجمند کلیولند را جشن گرفت
[ترجمه ترگمان]سه موسسه محترم کلیولند را جشن گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He duly appeared before three or four venerable gentlemen who lectured him on how to behave in the Far East.
[ترجمه گوگل]او به درستی در برابر سه یا چهار آقای بزرگوار حاضر شد که به او در مورد چگونگی رفتار در شرق دور سخنرانی کردند
[ترجمه ترگمان]قبل از سه یا چهار مرد محترم که او را به طرز رفتار در خاور دور سخنرانی می کردند، ظاهر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. But now the venerable types are going their own separate ways.
[ترجمه گوگل]اما اکنون انواع ارجمند راه خود را می روند
[ترجمه ترگمان]اما اکنون انواع محترم به روش های جداگانه خود می روند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Until that day this venerable charter, like a kidnapped virgin, will be jealously guarded by those who have signed it.
[ترجمه گوگل]تا آن روز این منشور ارجمند، مانند یک باکره ربوده شده، توسط کسانی که آن را امضا کرده اند، با حسادت محافظت می کنند
[ترجمه ترگمان]تا آن روز این قانون محترم، مانند یک باکره ربوده، از کسانی که آن را امضا کرده اند محافظت خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Heck, even the venerable New York Times devoted substantial ink to the whole overblown affair.
[ترجمه گوگل]هک، حتی نیویورک تایمز ارجمند جوهر قابل توجهی را به کل ماجرای بیش از حد غرق شده اختصاص داد
[ترجمه ترگمان]به نظر من، حتی آن روزنامه محترم جدید نیویورک، جوهر حقیقی و بزرگی را برای تمام ماجرای overblown به وجود آورده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. As for Deanes, there's an old and venerable tradition of the holy fool.
[ترجمه گوگل]در مورد دینز، یک سنت قدیمی و قابل احترام از احمق مقدس وجود دارد
[ترجمه ترگمان]اما در مورد Deanes، سنت قدیمی و محترم این احمق مقدس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Breakspear was both more venerable and less ostentatious than most colleges.
[ترجمه گوگل]Breakspear هم ارجمندتر و هم کمتر خودنمایی نسبت به بسیاری از کالج ها بود
[ترجمه ترگمان]Breakspear هم بسیار محترم و less از most دانشگاه ها بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ارجمند (صفت)
good, lofty, venerable

مقدس (صفت)
virtuous, holy, saint, innocent, sacred, numinous, pious, venerable, sacrosanct

محترم (صفت)
honorable, worshipful, respectable, honourable, venerable, reverend

قابل احترام (صفت)
respectable, venerable

انگلیسی به انگلیسی

• worthy of honor and esteem (because of age, achievement, or position); deserving reverence and respect (because of historical or religious status)
venerable people are people who are entitled to respect because they are old and wise; a formal word.

پیشنهاد کاربران

بسیار محترم ( به سبب کهولت سن، خردمندی، پختگی و تجربیات زندگی و شخصیت )
لایق احترام ( بابت عمر، موقعیت والا، ارزش تاریخی و مذهبی )
🔴 old and respected : valued and respected because of old age, long use, etc // deserving respect because of age, high position, or religious or historical importance ( صفت ) ( رسمی )
...
[مشاهده متن کامل]

◀️ a venerable tradition/institution
◀️ the family's venerable leader
◀️ a venerable old hotel
◀️ a venerable statesman
◀️ She has worked at such venerable institutions as Boston's Museum of Fine Arts and the Metropolitan Art Museum in New York.
◀️ a venerable tradition/company/family
◀️ The venerable American jeweler, Tiffany & Company, appointed a new president.

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : venerate
✅️ اسم ( noun ) : veneration
✅️ صفت ( adjective ) : venerable
✅️ قید ( adverb ) : _
معظم درمورد روحانیت
قدیمی ( درمورد بنا ها )
قابل احترام
ارجمند
قدیمی ، پیر

بپرس