vending

جمله های نمونه

1. a cigarette vending machine
ماشین فروش سیگار

2. He had his street vending licence taken away.
[ترجمه گوگل]مجوز فروش خیابانی از او گرفته شد
[ترجمه ترگمان]اون کارت اعتباری اون رو ازت گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The vending machine in the office dispenses really tasteless coffee.
[ترجمه گوگل]دستگاه فروش خودکار در دفتر قهوه واقعاً بی مزه پخش می کند
[ترجمه ترگمان]این دستگاه پخش خوراکی در دفتر توزیع قهوه بسیار بی مزه را می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I got some chocolate from a vending machine.
[ترجمه گوگل]من مقداری شکلات از یک دستگاه خودکار گرفتم
[ترجمه ترگمان] یه کم شکلات از یه دستگاه خودپرداز گرفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. At that time he lived by vending cigarettes in the street.
[ترجمه گوگل]در آن زمان او با فروش سیگار در خیابان زندگی می کرد
[ترجمه ترگمان]در آن زمان با فروش سیگار در خیابان زندگی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Needless to say, cigarette vending machines in the United States dispense packs of 20.
[ترجمه گوگل]نیازی به گفتن نیست که دستگاه های فروش سیگار در ایالات متحده بسته های 20 تایی را توزیع می کنند
[ترجمه ترگمان]نیازی به گفتن نیست که ماشین های خودکار فروش سیگار در ایالات متحده بسته های ۲۰ تایی را به خود اختصاص می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. But the catering is also heavily dependent on vending machines, which operate 24 hours a day, 7 days a week.
[ترجمه گوگل]اما کترینگ نیز به شدت به ماشین های فروش خودکار وابسته است که 24 ساعت شبانه روز و 7 روز هفته کار می کنند
[ترجمه ترگمان]اما غذا به شدت وابسته به ماشین های خودکار فروش است که ۲۴ ساعت در روز، ۷ روز در هفته کار می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. There used to be a rickety vending machine at Manchester and Vermont that held a Socialist Workers newspaper.
[ترجمه گوگل]قبلاً در منچستر و ورمونت یک دستگاه فروش خودکار وجود داشت که روزنامه کارگران سوسیالیست را در اختیار داشت
[ترجمه ترگمان]یک ماشین فروش اتوماتیک در منچستر و ورمونت وجود داشت که یک روزنامه کارگران سوسیالیست را در اختیار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Although small shops and food stalls exist, vending machines filled with cookies, crackers and chips are rare.
[ترجمه گوگل]اگرچه مغازه‌های کوچک و غرفه‌های مواد غذایی وجود دارند، اما ماشین‌های خودکار پر از کلوچه، کراکر و چیپس نادر هستند
[ترجمه ترگمان]اگرچه فروشگاه های کوچک و غرفه های مواد غذایی وجود دارند، دستگاه های پخش خوراکی مملو از کوکی، ترقه و تراشه بسیار نادر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A different form of vending machine is that providing a service.
[ترجمه گوگل]شکل متفاوتی از دستگاه فروش خودکار ارائه خدمات است
[ترجمه ترگمان]یک دستگاه متفاوت از دستگاه خودکار فروش این است که یک سرویس را تامین می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Yes Cashpoints, tills and vending machines will all have to be changed or simply bought anew.
[ترجمه گوگل]بله، صندوق‌های نقدی، صندوق‌ها و ماشین‌های فروش باید عوض شوند یا به سادگی دوباره خریداری شوند
[ترجمه ترگمان]بله، همه چیز باید عوض شود و یا به سادگی از نو خریداری شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Foam attack: Thieves broke into vending machines at Teesdale's new sports centre at Barnard Castle to steal £100 cash.
[ترجمه گوگل]حمله فوم: دزدان برای سرقت 100 پوند پول نقد به ماشین‌های خودکار در مرکز ورزشی جدید Teesdale در قلعه بارنارد نفوذ کردند
[ترجمه ترگمان]حمله فوم: دزدان به ماشین های خودکار فروش در مرکز ورزش های جدید Teesdale در برنارد Castle دستبرد زدند تا ۱۰۰ پوند پول نقد بدزدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Even the glasses on top of the cigarette vending machine quivered in time to the music.
[ترجمه گوگل]حتی لیوان‌های بالای دستگاه فروش سیگار به موقع به صدای موسیقی می‌لرزیدند
[ترجمه ترگمان]حتی عینکش که روی دستگاه خودپرداز بود به موقع به موسیقی می لرزید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. We would encourage all restaurants, cafeterias, delicatessens, food vending services and convenience stores to do the same.
[ترجمه گوگل]ما همه رستوران ها، کافه تریاها، اغذیه فروشی ها، خدمات فروش مواد غذایی و فروشگاه های رفاه را تشویق می کنیم که همین کار را انجام دهند
[ترجمه ترگمان]ما همه رستوران ها، cafeterias، delicatessens، خدمات فروش غذا و تسهیلات رفاهی را تشویق می کنیم تا این کار را انجام دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• area in a hotel or motel where vending machines are located

پیشنهاد کاربران

دوستان واژه " vending " به تنهایی معنی دستگاهِ فروشِ تنقلات نمیده
"Vending" در تمامی دیکشنری های معتبر به معنای " فروش" ترجمه شده است.
که از ریشه آن گرفته شده که فعلِ "vend" بوده به معنای "فروختن" یا "داد و ستد کردن"
...
[مشاهده متن کامل]

من عینا ترجمه آکسفورد را براتون میذارم :
"Venfing" اسم است و به معنای "فروش" یا " فروشِ کالا"
The selling of goods
و اما فرمایش دوستان که منظورشون از دستگاه بود؛
Vending machine میشه "دستگاهِ فروشِ تنقلات"

* vending and plastics industry
در اینجا منظور از وندینگ، یه چیز تومایه های نون خشکی خودمونه ومنظور از این صنعت و چرخه در واقع صنعت جمع آوری مواد زاید وپلاستیک و بازیافت اونهاست.
دستگاه سکه ای خوراکی
دستگاه خودکار
به معنی دستگاه یا ماشین هایی که سکه د آن میندازیم وان دستگاه به شما یک خوراکی میدهد خوراکی هایی مثل چیپس و نوشابه و پاستیل این گونه دستگاه ها در ایران بسیار کم میباشد
*با تشکر از دیکشنری آنلاین آبادیس*

بپرس