venal

/ˈviːnəl//ˈviːnəl/

معنی: قابل فروش، خود فروش، پولی
معانی دیگر: پولکی، رشوه بگیر، تطمیع شدنی، آزاندنی، رشوه خوار، رشوه آمیز، آز آمیز، فسادآمیز، (نادر) پولی، در برابر مزد، پول بگیر، پست، فروتن

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: venally (adv.), venality (n.)
(1) تعریف: capable of acting dishonestly or wrongly in return for money or the like; open to accepting bribes; corrupt.
مترادف: bribable, corrupt, corruptible
متضاد: honest, incorruptible
مشابه: crooked, dishonest, shady, unprincipled, unscrupulous, untrustworthy

- They'd taken him for a venal official but found that he was honest and couldn't be bribed.
[ترجمه گوگل] آنها او را به دنبال یک مقام رسمی برده بودند، اما متوجه شدند که او صادق است و نمی توان به او رشوه داد
[ترجمه ترگمان] او را به عنوان یک کارمند مزدور دستگیر کرده بودند، اما دریافت که او صادق است و نمی تواند رشوه بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: associated with or done in response to a bribe.
مشابه: corrupt, shady

- Voting in favor of relaxing the industry regulations was a venal act.
[ترجمه گوگل] رای دادن به نفع تسهیل مقررات صنعت، اقدامی توهین آمیز بود
[ترجمه ترگمان] رای دادن به نفع آسوده کردن مقررات صنعتی، یک عمل venal بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: able to be obtained with a bribe or other corrupt means.

- The gangster was released through a venal pardon.
[ترجمه گوگل] این گانگستر با عفو کتبی آزاد شد
[ترجمه ترگمان] این تبهکار از طریق یک عفو عمومی آزاد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. venal service
خدمت در مقابل اجرت

2. a venal bargain
معامله ی همراه با رشوه

3. a venal judge
قاضی اهل حق و حساب

4. They are accused of being involved in venal practices.
[ترجمه گوگل]آنها متهم به دست داشتن در اعمال شرور هستند
[ترجمه ترگمان]آن ها متهم به دخالت در شیوه های فساد مالی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Ian Trimmer is corrupt and thoroughly venal.
[ترجمه گوگل]ایان تریمر فاسد و کاملاً بدجنس است
[ترجمه ترگمان]یان Trimmer فاسد و thoroughly است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. All politics is venal, and the more so in a poor backwater state like Arkansas.
[ترجمه گوگل]همه سیاست‌ها در یک ایالت فقیرآب مانند آرکانزاس بسیار بد است
[ترجمه ترگمان]همه سیاست مادی است، و در کشوری دورافتاده و دورافتاده مثل آرکانزاس
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The law courts are venal and can take decades to decide a case.
[ترجمه گوگل]دادگاه های حقوقی متخلف هستند و ممکن است دهه ها طول بکشد تا یک پرونده تصمیم گیری کند
[ترجمه ترگمان]دادگاه ها فاسد هستند و می توانند چند دهه طول بکشند تا درباره یک پرونده تصمیم گیری کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The fifth chapter, our country governs the commercial venal practices the countermeasure research.
[ترجمه گوگل]فصل پنجم، کشور ما بر شیوه‌های تجاری تجاری رگ‌ها و تحقیقات اقدامات متقابل حاکم است
[ترجمه ترگمان]در فصل پنجم، کشور ما اداره فساد مالی تحقیقات countermeasure را اداره می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Ellis was a venal, sly man.
[ترجمه گوگل]الیس مردی بدجنس و حیله گر بود
[ترجمه ترگمان]الیس یه آدم متقلب و موذی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A venal moving - van company had revealed her address.
[ترجمه گوگل]یک شرکت ون متحرک آدرس او را فاش کرده بود
[ترجمه ترگمان]یک شرکت venal - آدرس خود را آشکار کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In Ghana and Cameroon this has allowed venal village chiefs to steal logging revenues.
[ترجمه گوگل]این امر در غنا و کامرون به رؤسای دهکده‌های صحرایی اجازه داده است که درآمدهای چوب‌برداری را بدزدند
[ترجمه ترگمان]در غنا و کامرون، این به روسای دهات فروخته می شود تا درآمده ای قطع درختان را بدزدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Crowded Haiti has long suffered from squabbling and venal politicians, extreme inequality and ecological stress.
[ترجمه گوگل]هائیتی شلوغ مدت‌هاست که از نزاع و تنبیه سیاستمداران، نابرابری شدید و استرس زیست‌محیطی رنج می‌برد
[ترجمه ترگمان]Crowded هائیتی مدت زیادی است که از نزاع و سیاستمداران venal، نابرابری شدید و استرس اکولوژیک رنج برده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. But three recent cases are piquing our interest, and analysts say they may signal new and more venal form of corruption.
[ترجمه گوگل]اما سه مورد اخیر توجه ما را برانگیخته است و تحلیلگران می گویند که ممکن است نشان دهنده شکل جدیدی از فساد باشد
[ترجمه ترگمان]اما سه مورد اخیر مورد توجه ما نیستند، و تحلیلگران می گویند که آن ها ممکن است به فساد مالی جدید و فساد مالی بیشتری اشاره کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Ezra can be mistaken - more thoroughly mistaken than most people - but he has never been venal.
[ترجمه گوگل]عزرا ممکن است اشتباه کند - کاملاً از بسیاری از مردم اشتباه می شود - اما او هرگز بداخلاق نبوده است
[ترجمه ترگمان]ازرا ممکنه اشتباه کرده باشه - بیشتر از بقیه اشتباه می کنه - اما هیچ وقت دزدی نکرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

قابل فروش (صفت)
alienable, salable, marketable, mercenary, venal, vendible

خود فروش (صفت)
purulent, ostentatious, venal, prostitute, bribable, hireling, rotten-hearted, swollen-headed, top-lofty

پولی (صفت)
venal, pocket, pecuniary, monetary

انگلیسی به انگلیسی

• characterized by bribery; corrupt; able to be purchased (especially in an illegal way)
someone who is venal is prepared to do almost anything in return for money, even things which are dishonest or immoral.

پیشنهاد کاربران

رشوه پذیر
✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: Capable of being bought or bribed; corruptible 💰😈
🔍 مترادف: Corruptible
✅ مثال: The venal official accepted bribes in exchange for political favors.
در دیکشنری های مختلف از جمله کالینز که لینکش در زیر داده شده است دو تا سه تعریف برای این کلمه وجود دارد:
1. characterized by corruption
ذاتاً فاسد؛ تباه؛ منحط؛ ناسالم؛ ناپاک
Example 1: 👇
It’s a venal civilization.
...
[مشاهده متن کامل]

این یک تمدن منحط است.
Example 2: 👇
The law courts are venal and can take decades to decide a case.
دادگاه های حقوقی ناپاک و ناسالم هستند و ممکن است دهه ها طول بکشد تا در مورد یک پرونده تصمیم گیری شود.
Example w: 👇
In Ghana and Cameroon this has allowed venal village chiefs to steal logging revenues.
این امر در غنا و کامرون به رؤسای فاسد دهکده های صحرایی اجازه داده است تا درآمدهای چوب برداری را بدزدند.
🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰
2. easily bribed; mercenary.
رشوه گیر؛ مزدور؛ پولکی؛ خود فروش؛ تطمیع شدنی
Example 1: 👇
He is a venal magistrate.
او یک قاضی رشوه بگیر است.
Example 2: 👇
The venal policeman accepted the bribe.
پلیسِ پولکی رشوه را پذیرفت.
Example 3: 👇
WALTER: We Have had to coerce you because the laws which should have guided you are made by venal, self - serving politicians who invariably do the easy thing.
* Keely and Du - a play by Jane Martin
والتر: ما چاره ای نداشتیم بجز اینکه شما را مجبور به اینکار کنیم زیرا قوانینی که باید شما را راهنمایی می کردند، توسط سیاستمداران رشوه بگیر و سودجو وضع شده اند که همیشه بدنبال راه آسان تر می گردند.
* متن انتخابی: از نمایشنامه ی #کیلی و دوو، # اثر جِین مارتین

venal
منابع• https://www.collinsdictionary.com/dictionary/english/venal
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : venality
✅️ صفت ( adjective ) : venal
✅️ قید ( adverb ) : venally
فاسد، رشوه گیر
The definition of venal is corrupt or willing to take bribes.
An example of someone venal is a policeman who will take bribes

بپرس