veiny

/ˈveɪniː//ˈveɪnɪ/

معنی: رگه رگه، رگه دار
معانی دیگر: رگ دار، رگ نما، پر رگ و ریشه، پر از رگه

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
حالات: veinier, veiniest
• : تعریف: having or showing veins; full of veins.

- a veiny marble
[ترجمه گوگل] یک سنگ مرمر رگه ای
[ترجمه ترگمان] یک تیله سنگی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- veiny hands
[ترجمه گوگل] دست های رگدار
[ترجمه ترگمان] دست هایش را به هم مالید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

رگه رگه (صفت)
mottle, veiny

رگه دار (صفت)
streaky, veiny

انگلیسی به انگلیسی

• of veins, of blood vessels; resembling veins, like veins

پیشنهاد کاربران

با رگ های برآمده
رگ ار، رگی، پر رگ
Veiny Arm or for example 🤣

بپرس