1. You will never enjoy the world aright, till he sea itself floweth in your vein, till you are clothed with the heavens, and crowned with the stars.
[ترجمه گوگل]هرگز از دنیا لذت نخواهی برد، تا زمانی که خود دریا در رگ تو جاری شود، تا زمانی که ملبس به آسمان ها و تاج ستارگان شوی
[ترجمه ترگمان]تو هرگز از این دنیا خوب لذت نخواهی برد، تا وقتی که خود را در رگه ای تو فرو برد، تا اینکه با آسمان clothed و تاجی از ستاره ها بر سر داری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The vein at his temple throbbed angrily.
[ترجمه گوگل]رگ شقیقه اش با عصبانیت می تپید
[ترجمه ترگمان]رگی در شقیقه اش خشمناک بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The function of the veins is to carry blood to the heart.
[ترجمه گوگل]وظیفه وریدها انتقال خون به قلب است
[ترجمه ترگمان]وظیفه of، حمل خون به قلب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. A blue vein throbbed in his forehead.
[ترجمه گوگل]رگ آبی در پیشانی اش می کوبید
[ترجمه ترگمان]رگ های آبی در پیشانی اش می تپید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He could have died after developing deep vein thrombosis during a flight to Sydney.
[ترجمه گوگل]او ممکن است پس از ابتلا به ترومبوز ورید عمقی در طول پرواز به سیدنی جان خود را از دست بدهد
[ترجمه ترگمان]او می توانست بعد از این که در حین پرواز با سیدنی به سیدنی می رفت، مرده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The nurse was having trouble finding a vein in his arm.
[ترجمه گوگل]پرستار برای پیدا کردن رگ بازویش مشکل داشت
[ترجمه ترگمان]پرستار مشکل پیدا کردن رگی در دستش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. She has written her description of him in a mildly humorous vein.
[ترجمه گوگل]او توصیف خود را از او با لحنی ملایم طنز نوشته است
[ترجمه ترگمان]او شرح و توصیف او را با یک رگ نسبتا خنده دار بیان کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The doctor injected glucose into his patient's veins.
[ترجمه گوگل]دکتر گلوکز را به رگ های بیمارش تزریق کرد
[ترجمه ترگمان]دکتر گلوکز را به رگ های بیمارش تزریق کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. She felt the blood racing through her veins as they kissed.
[ترجمه گوگل]او احساس کرد که خون در رگهایش در حال بوسیدن است
[ترجمه ترگمان]وقتی همدیگر را بوسیدند خون در رگ هایش جریان پیدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. A thin, veined hand lay on the coverlet.
[ترجمه گوگل]دستی نازک و رگدار روی روتختی دراز کشیده بود
[ترجمه ترگمان]دستی نازک و خون آلود روی روانداز قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. I doubt if I have a single drop of aristocratic blood in my veins.
[ترجمه گوگل]شک دارم که یک قطره خون اشرافی در رگهایم باشد
[ترجمه ترگمان]شک دارم که یک قطره خون اشرافی در رگ هایم جریان داشته باشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. She has pure gypsy blood in her veins.
[ترجمه گوگل]خون پاک کولی در رگ هایش است
[ترجمه ترگمان]خون کولی خالص در رگ هایش دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The girl is not in the vein for singing today.
[ترجمه گوگل]دختر امروز دلش برای آواز خواندن نیست
[ترجمه ترگمان]دختر امروز برای آواز خواندن در رگه نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. I could see the veins in his neck pulsating.
[ترجمه گوگل]می توانستم رگ های گردنش را ببینم که می تپد
[ترجمه ترگمان]می توانستم رگ های گردنش را ببینم که به تپش افتاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Surgical waiting lists were reduced by the simple expedient of striking off all patients awaiting varicose vein operations.
[ترجمه گوگل]لیست انتظار جراحی با یک مصلحت ساده حذف همه بیمارانی که منتظر عمل واریس بودند کاهش یافت
[ترجمه ترگمان]لیست های انتظار جراحی به روش ساده هجوم به تمام بیمارانی که انتظار عملیات های رگ را دارند، کاهش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید