veined

/veɪnd//veɪnd/

رگ دار، وریددار، دارای نقش رگهمانند

جمله های نمونه

1. the plain was veined by railroads
شبکه ای از راه آهن دشت را پوشانده بود.

2. nanneh massoom's hands were wrinkled and veined
دستان ننه معصوم چروکیده و رگ نما بودند.

3. A thin, veined hand lay on the coverlet.
[ترجمه گوگل]دستی نازک و رگدار روی روتختی دراز کشیده بود
[ترجمه ترگمان]دستی نازک و خون آلود روی روانداز قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Helen's hands were thin and veined.
[ترجمه گوگل]دستان هلن نازک و رگدار بود
[ترجمه ترگمان]دستان هلن باریک و رگ های برجسته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He grasped her feeble veined hand.
[ترجمه گوگل]دست ضعیف رگ او را گرفت
[ترجمه ترگمان]دست لرزان او را گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The countryside is veined by new broad highways.
[ترجمه گوگل]حومه شهر توسط بزرگراه های وسیع جدید پوشیده شده است
[ترجمه ترگمان]The از بزرگراه های فراخ جدید بیرون زده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The mirror was veined with gold and misted with the scented steam of the bath from which she'd just emerged.
[ترجمه گوگل]آینه با رگه‌های طلا پوشیده شده بود و بخار معطر حمامی که او از آن بیرون آمده بود، غرق شده بود
[ترجمه ترگمان]آینه مملو از طلا و غبار بود و با بخار عطر وان حمام که تازه از آن بیرون آمده بود، پوشانده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It comes in white, cream and a slightly veined beige.
[ترجمه گوگل]در رنگ های سفید، کرم و بژ کمی رگه دار عرضه می شود
[ترجمه ترگمان]با رگه های سفید و کرم رنگ بژ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. She has also a teething baby, pinched and veined and smelling of milk.
[ترجمه گوگل]او همچنین یک بچه دندان درآورده است، نیشگون گرفته و رگ گرفته و بوی شیر می دهد
[ترجمه ترگمان]او همچنین یک نوزاد نارس، pinched و veined دارد و بوی شیر می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The veined and variegated roots yielded beautiful veneers much prized for ornamental work.
[ترجمه گوگل]ریشه‌های رگه‌دار و رنگارنگ، روکش‌های زیبایی به دست می‌دهد که برای کارهای زینتی بسیار ارزشمند است
[ترجمه ترگمان]ریشه های veined و variegated گل های زیبای veneers را به خاطر کار زینتی به ثمر رساندند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It reminded him of a veined glass marble he had once owned as a boy.
[ترجمه گوگل]او را به یاد سنگ مرمر شیشه‌ای رگه‌دار می‌اندازد که زمانی در کودکی داشت
[ترجمه ترگمان]او را به یاد یک سنگ مرمر که زمانی متعلق به یک پسر بود می انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. January haze, With a veined yolk of sun.
[ترجمه گوگل]مه ژانویه، با زرده رگه دار خورشید
[ترجمه ترگمان]مه ماه ژانویه با نطفه خفه از نور خورشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The walls are veined with rose and polished beryl - An ichor that you don't know how to tap.
[ترجمه گوگل]دیوارها با گل رز و بریل صیقلی پوشیده شده اند - آیکوری که نمی دانید چگونه به آن ضربه بزنید
[ترجمه ترگمان]دیوارها با رگه های گل سرخ و صیقلی پوشانده شده - و یک خون خدایان که تو بلد نیستی چه جوری بهش ضربه بزنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. It is also necessary specifically to select veined material for study, hitherto not a regular practise in traditional carbonate petrography.
[ترجمه گوگل]همچنین انتخاب مواد رگه‌دار برای مطالعه ضروری است، که تاکنون در پتروگرافی کربناته سنتی معمول نبوده است
[ترجمه ترگمان]این کار به طور خاص برای انتخاب مواد veined برای مطالعه الزامی است، که تا به حال یک تمرین منظم در petrography سنتی کربنات نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[عمران و معماری] سنگ رگه دار

انگلیسی به انگلیسی

• patterned with or as if with veins; full of veins; streaked (as if with veins)
veined skin has a lot of veins showing on it.

پیشنهاد کاربران

veined ( adj ) ( veɪnd ) =having or marked with veins or thin lines, e. g. veined marble.
veined

بپرس