veer

/ˈvɪr//vɪə/

معنی: گشت، تغییر جهت دادن
معانی دیگر: ویراژ دادن، کژ سو کردن یا شدن، یک وری رفتن، (به راست یا چپ) رفتن، تغییر عقیده دادن، تغییر کردن، عدول کردن، برگشتن، (هواشناسی - باد) در جهت عقربه ی ساعت حرکت کردن (در برابر: مخالف جهت عقربه ی ساعت وزیدن back)، (با چرخاندن پاشنه ی کشتی به طرف باد) تغییر مسیر دادن (wear هم می نویسند)، (معمولا با: out - کشتیرانی) طناب یا زنجیر بیرون دادن، (طناب و غیره) شل کردن، انحراف، تغییر مسیر

بررسی کلمه

فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: veers, veering, veered
• : تعریف: to turn aside or away from a particular course; change direction; swerve.
مشابه: bend, chop, deviate, dodge, sheer, swerve, tack, turn, wrench

- The car veered to the right to avoid hitting the deer.
[ترجمه گوگل] ماشین برای جلوگیری از برخورد با آهو به سمت راست منحرف شد
[ترجمه ترگمان] ماشین سمت راست منحرف شد تا از برخورد با گوزن جلوگیری کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- She veered from the subject of politics as she knew the conversation would soon become an argument.
[ترجمه گوگل] او از موضوع سیاست منحرف شد زیرا می دانست که این گفتگو به زودی به بحث تبدیل خواهد شد
[ترجمه ترگمان] او از موضوع سیاست تغییر جهت داد، زیرا می دانست که گفتگو به زودی تبدیل به یک بحث خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل گذرا ( transitive verb )
• : تعریف: to change the direction or course of; turn.
مشابه: deviate, dodge, swerve, turn
اسم ( noun )
مشتقات: veeringly (adv.)
• : تعریف: a change in direction, course, or the like.
مشابه: swerve, turn

جمله های نمونه

1. he is unlikely to veer from his wife's views
بعید است که او از عقاید زنش عدول کند.

2. I love you more than you'll veer know.
[ترجمه گوگل]من تو را بیشتر از آن چیزی که می دانی دوست دارم
[ترجمه ترگمان]من تو رو بیشتر از اونی که تغییر جهت بدی دوست دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Follow the path and veer left after 400m.
[ترجمه گوگل]مسیر را دنبال کنید و بعد از 400 متر به چپ بروید
[ترجمه ترگمان]مسیر را دنبال کنید و مسیر را بعد از ۴۰۰ متر تغییر دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He is unlikely to veer from his boss's strongly held views.
[ترجمه گوگل]بعید است که او از دیدگاه های قوی رئیس خود منحرف شود
[ترجمه ترگمان]بعید به نظر می رسد که او نظرات جدی رئیس خود را تغییر دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Glancing sideways, he saw Collymore veer off, roll and gracefully arch like a porpoise, and go down again.
[ترجمه گوگل]با نگاهی به پهلو، کالیمور را دید که از آن خارج شد، غلت زد و مانند گراز دریایی به زیبایی قوس داد و دوباره پایین رفت
[ترجمه ترگمان]به پهلو نگاهی انداخت و دید که Collymore مانند گراز ماهی به قوس و قوس می رود و دوباره پایین می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. By adolescence, they veer into selflessness and fear the criticism of peers.
[ترجمه گوگل]در سنین نوجوانی، آنها به سمت از خودگذشتگی می روند و از انتقاد همسالان می ترسند
[ترجمه ترگمان]در سنین بلوغ، آن ها به خود گذشتگی می رسند و از انتقاد همسالان خود می ترسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. But he doesn't veer to the same extremes as Prince Charles.
[ترجمه گوگل]اما او به همان افراط و تفریط پرنس چارلز منحرف نمی شود
[ترجمه ترگمان]اما او به همان اندازه که شاهزاده چارلز است تغییر جهت نمی دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. That is, they should veer in that direction.
[ترجمه گوگل]یعنی باید به آن سمت منحرف شوند
[ترجمه ترگمان]به این معنی است که آن ها باید جهت گیری در جهت خود را تغییر دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She was about to veer in a different direction when she felt an arm like steel round her waist.
[ترجمه گوگل]می خواست به سمت دیگری منحرف شود که بازویی مانند فولاد را دور کمرش احساس کرد
[ترجمه ترگمان]می خواست تغییر جهت دهد که احساس کرد دستش به دور کمر او حلقه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I hope that he will veer away from that argument and say why legislative change is needed.
[ترجمه گوگل]من امیدوارم که او از این بحث دور شود و بگوید چرا نیاز به تغییر قانون است
[ترجمه ترگمان]امیدوارم که او از این بحث منحرف شود و بگوید که چرا تغییر قانون مورد نیاز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Veer left and left again, passing the road that leads into Fish Canyon.
[ترجمه گوگل]ویر چپ و دوباره چپ، عبور از جاده ای که به دره ماهی منتهی می شود
[ترجمه ترگمان]Veer چپ و راست حرکت می کنند و از جاده ای که به دره کانیون منتهی می شود عبور می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It would weave towards us then veer away crazily.
[ترجمه گوگل]به سمت ما گره می خورد و دیوانه وار منحرف می شد
[ترجمه ترگمان]آن وقت به طرف ما متمایل می شد و دیوانه وار خود را تغییر می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Thus, the person may rapidly and unpredictably veer from one extreme of a symptom to the other.
[ترجمه گوگل]بنابراین، فرد ممکن است به سرعت و به طور غیرقابل پیش بینی از یک علامت به دیگری منحرف شود
[ترجمه ترگمان]از این رو، فرد ممکن است به سرعت و غیرقابل پیش بینی از یک جهت به دیگری تغییر جهت دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. But it's funny about lasses nowadays, they all veer towards much older men.
[ترجمه گوگل]اما امروزه در مورد دختر خانم ها خنده دار است، همه آنها به سمت مردان بسیار مسن تر منحرف می شوند
[ترجمه ترگمان]اما امروزه در این زمان حال دختران به مراتب از مردان قدیمی تر تغییر جهت می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

گشت (اسم)
excursion, tour, patrol, veer

تغییر جهت دادن (فعل)
shunt, turn, put about, veer, quirk

تخصصی

[ریاضیات] تغییر مسیر، تغییر جهت دادن، انحراف، برگشت

انگلیسی به انگلیسی

• change direction, swerve, turn about, alter one's course
if something that is moving veers in a particular direction, it suddenly starts moving in that direction.

پیشنهاد کاربران

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: To change direction suddenly; to swerve 🚗
🔍 مترادف: Swerve
✅ مثال: The car veered off the road to avoid hitting the deer.
تغییر جهت دادن. تغییر کردن
مثال:
a car veered into her path
یک ماشین به مسیر او تغییر جهت داد.
در نوسان بودن
به طور ناگهانی تغییر مسیر دادن
To veer is to make a sudden turn, like when a driver veers off the pavement or a pleasant conversation veers off in a troubling direction. When you make any quick change of direction you veer
تغییر جهت دادن
an oil tanker that had veered off course

بپرس