vat

/ˈvæt//væt/

معنی: خمره
معانی دیگر: کنور، تغار، تبنگو، پاتیل، محلول حاوی رنگیزه، در خمره نهادن

بررسی کلمه

اختصار ( abbreviation )
• : تعریف: abbreviation of "value-added tax," a sales tax paid on the value added to products and services at each stage of manufacturing and distribution.

جمله های نمونه

1. a dying vat
خم رنگرزی

2. Certain charities are exempt from VAT registration.
[ترجمه گوگل]برخی از موسسات خیریه از ثبت نام مالیات بر ارزش افزوده معاف هستند
[ترجمه ترگمان]موسسات خیریه خاص از ثبت مالیات بر ارزش افزوده معاف هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. VAT may be extended to cover books.
[ترجمه گوگل]مالیات بر ارزش افزوده ممکن است برای پوشش کتابها افزایش یابد
[ترجمه ترگمان]مالیات بر ارزش افزوده ممکن است برای پوشش دادن به کتاب ها تمدید شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A five-course meal including coffee, service and VAT is £30.
[ترجمه گوگل]یک وعده غذایی پنج وعده شامل قهوه، خدمات و مالیات بر ارزش افزوده 30 پوند است
[ترجمه ترگمان]یک وعده پنج دوره شامل قهوه، خدمات و مالیات بر ارزش افزوده ۳۰ پوند است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It is available at £10 including VAT and delivery.
[ترجمه گوگل]با قیمت 10 پوند شامل مالیات بر ارزش افزوده و تحویل در دسترس است
[ترجمه ترگمان]آن در ۱۰ پوند از جمله مالیات بر ارزش افزوده و تحویل موجود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Dishonest importers would be able to pocket the VAT collected from customers.
[ترجمه گوگل]واردکنندگان غیر صادق می توانند مالیات بر ارزش افزوده جمع آوری شده از مشتریان را به جیب بزنند
[ترجمه ترگمان]وارد کنندگان Dishonest قادر خواهند بود مالیات بر ارزش افزوده جمع آوری شده از مشتریان را پرداخت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A pensioner will become eligible to pay VAT on any income above £5 15 per week.
[ترجمه گوگل]یک مستمری بگیر واجد شرایط پرداخت مالیات بر ارزش افزوده برای هر درآمدی بالاتر از 5 15 پوند در هفته خواهد بود
[ترجمه ترگمان]یک بازنشستگان واجد شرایط پرداخت مالیات بر ارزش افزوده در هر درآمد بیش از ۵ پوند در هفته خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Alan climbed down into the vat and began handing the parts to him.
[ترجمه گوگل]آلن داخل خمره پایین رفت و شروع کرد به دادن قطعات به او
[ترجمه ترگمان]الن به درون خمره رفت و شروع به دست دادن به او کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The Chairman emphasized that VAT is a very serious problem which is being tackled with vigour.
[ترجمه گوگل]رئیس هیئت مدیره تاکید کرد که مالیات بر ارزش افزوده یک مشکل بسیار جدی است که با جدیت در حال رسیدگی است
[ترجمه ترگمان]رئیس تاکید کرد که مالیات بر ارزش افزوده یک مشکل جدی است که با قدرت مقابله می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The price is £1 500 ex VAT.
[ترجمه گوگل]قیمت 1500 پوند بدون مالیات بر ارزش افزوده است
[ترجمه ترگمان]این قیمت یک ۵۰۰ پوند مالیات بر ارزش افزوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Firstly, the VAT registration threshold is to be increased from £3600 to £3600.
[ترجمه گوگل]اولاً، آستانه ثبت نام مالیات بر ارزش افزوده از 3600 پوند به 3600 پوند افزایش می یابد
[ترجمه ترگمان]در درجه اول، قیمت ثبت مالیات بر ارزش افزوده از ۳۶۰۰ پوند به ۳۶۰۰ پوند افزایش خواهد یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A business claims back VAT on the goods and services used by the business.
[ترجمه گوگل]یک کسب و کار مالیات بر ارزش افزوده کالاها و خدمات استفاده شده توسط کسب و کار را مطالبه می کند
[ترجمه ترگمان]یک کسب وکار شامل مالیات بر ارزش افزوده بر روی کالاها و خدمات مورد استفاده کسب وکار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The vat can be used as a hot solution reservoir for other activities or used for soaking other equipment.
[ترجمه گوگل]خمره می تواند به عنوان یک مخزن محلول داغ برای فعالیت های دیگر یا برای خیساندن تجهیزات دیگر استفاده شود
[ترجمه ترگمان]مالیات بر ارزش افزوده را می توان به عنوان یک مخزن محلول داغ برای فعالیت های دیگر یا استفاده برای جذب تجهیزات دیگر مورد استفاده قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Internal sizes are mixed into the vat with all the other ingredients at the pulp stage of the papermaking process.
[ترجمه گوگل]اندازه‌های داخلی در مرحله خمیر فرآیند کاغذسازی با تمام مواد دیگر در خمره مخلوط می‌شوند
[ترجمه ترگمان]اندازه های داخلی با مواد دیگری که در مرحله خمیری فرآیند papermaking قرار دارند، با هم مخلوط می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خمره (اسم)
tun, crock, vat

کلمات اختصاری

عبارت کامل: Value Added Tax
موضوع: عمومی
مالیات بر ارزش افزوده VAT، (نام این مالیات مستقیما از زبان آلمانی و انگلیسی اقتباس شده). امروزه در اروپا این مالیات را «مالیات بر فروش» مینامند. مالیات بر ارزش افزوده «مالیات غیر مستقیم» است که مصرف کننده (خریدار) آن را به همراه بهای خرید میپردازد و دریافت کننده (فروشنده) موظف است مقدار مالیات دریافتی را به خزانه دولت واریز کند. از آنجا که خود فروشنده نیز ضمن خرید اولیه چنین مالیاتی را پرداخته ولی مصرف کننده محسوب نمیشود، اینست که او حق دارد کل «مالیات بر ارزش افزوده» پرداختی خود را از کل «مالیات بر ارزش افزوده» های دریافتی کسر کرده و مابه تفاوت را به دولت بپردازد.

نمونه معروف چرخش: تاجر یا کشاورز جنگلدار یک کیلوگرم چوب درخت را به بهای ۱۰ ریال به کارخانه کاغذسازی میفروشد و ۱ ریال مالیات بر ارزش افزوده کسب میکند. کاغذ تولید شده از دست دهها تولیدکننده و بازرگان عبور میکند تا در انتها به شکل یک کتاب با قیمت فروش ۵۰۰۰۰ ریال (با مالیات نهفته ۱۰ درصدی = ۴۵۴۵ ریال) به دست مصرف کننده برسد. در این بین خزانه دولت شاید ده ها یا صد ها بار مالیات بر ارزش افزوده کسب کرده و باید کل مبالغ تفاوت ارزش های افزوده دریافتی را به پرداخت کننده ها یعنی همه «ارزش افزا ها» که در تبدیل چوب به کتاب سهیم بوده اند، از جمله: جنگل دار تا کاغذ ساز، شرکت های باربری و ترابری، شرکت برق، شرکت آب، شرکت دفع زباله، رنگ کاغذ ساز، رنگ چاپ ساز، رنگ کاغذ فروش، رنگ چاپ فروش، عمده فروش ها، چاپخانه کتاب، شرکت های تبلیغات و تک فروش کتاب بازگرداند، زیرا مالیات بر ارزش افزوده حقیقی را فقط باید مصرف کننده انتهایی بپردازد. این امر کار اداره های مالیات را بسیار سنگین میکند. به همین خاطر گهگاهی بحث آن شروع میشود که بهتر است این مالیات را از داد و ستد های بین تولید کننده گان حذف کنند.

تخصصی

[نساجی] خم رنگرزی - حمام رنگرزی - ظرف ویژه رنگرزی - ظرف مخصوص عمل کردن رنگهای خمی عملیات احیاء و محلول نمودن رنگ خمی جهت رنگرزی

انگلیسی به انگلیسی

• tax that is added on to the value of a product when it is manufactured and is paid by the customer at the time of purchase
large container, tank, tub
a vat is a large barrel or tank for storing liquids.
vat is a tax that is added to the price of goods or services. vat is an abbreviation for `value added tax'.

پیشنهاد کاربران

خمره. خم
مثال:
a vat of liquid
یک خمره {حاوی} مایع
در اشپزی به معنای ظرف های بسیار بزرگی هستند که در انها چیز هایی مانند خمیر می ریزند
دیگ، بشکه، مخزن، خمره
خُمره ( که معمولا از جنس سفال هستند )
بیشتر درزمان های قدیم کاربرد داشته
vat
value - added tax ( VAT )
مالیات بر ارزش افزوده ( انگلیس ) => حتی قبوض انرژی مانند گاز ، آب و برق
چربی احشایی
VAT با حروف کاپیتال بیان کننده ارزش افزوده
Vat وَت : مخزن یا ظرف بزرگ جهت نگهداری مایعات
VAT وی ای تی: مالیات بر ارزش افزوده
جریان
value added tax
مالیات بر ارزش افزوده
مالیات
مخزن ( مخازن دست ساز جهت نگهداشت میعانات )
بشکه

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)

بپرس