vascular

/ˈvæskjələr//ˈvæskjʊlə/

معنی: وعایی، رگ دار، اوندی، مجرادار
معانی دیگر: آوندی، سرحال

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: vascularly (adv.), vascularity (n.)
• : تعریف: composed of, containing, or having to do with tubes or ducts that carry a fluid, such as blood or lymph in animals or sap in plants, or with a system of such tubes or ducts.

- the human vascular system
[ترجمه گوگل] سیستم عروقی انسان
[ترجمه ترگمان] سیستم عروقی انسان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. peripheral vascular disorders
اختلالات جلدی وابسته به عروق

2. repeated acute vascular insults
افگارهای شدید و مکرر رگ ها

3. Migraines are a particularly intense kind of vascular headache.
[ترجمه گوگل]میگرن نوع خاصی از سردرد عروقی است
[ترجمه ترگمان]Migraines نوعی سردرد عروقی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The vascular endothelium seems to produce superoxide in the inflamed mucosa, which would exacerbate tissue injury in ulcerative colitis.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد اندوتلیوم عروقی در مخاط ملتهب سوپر اکسید تولید می کند که آسیب بافتی را در کولیت اولسراتیو تشدید می کند
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که اندوتلیوم عروق خونی مخاط را تولید می کند که باعث تشدید آسیب بافت در ulcerative colitis می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Hybridisation signals were also detected in the vascular endothelium of pulmonary arteries, especially those with severe arteriopathy.
[ترجمه گوگل]سیگنال‌های هیبریداسیون نیز در اندوتلیوم عروقی شریان‌های ریوی، به‌ویژه آنهایی که آرتریوپاتی شدید دارند، شناسایی شد
[ترجمه ترگمان]سیگنال های Hybridisation نیز در اندوتلیوم عروق ریوی، به ویژه آن هایی که مبتلا به arteriopathy شدید هستند، شناسایی شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Clinical evidence of vascular disease was found in 3 3 percent of patients and 30 percent were hyperlipidaemic.
[ترجمه گوگل]شواهد بالینی بیماری عروقی در 33 درصد بیماران و 30 درصد هیپرلیپیدمیک یافت شد
[ترجمه ترگمان]مدارک بالینی بیماری آوندی در ۳ درصد بیماران و ۳۰ درصد hyperlipidaemic یافت شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Vascular access may increase the risk of infection but cannulas are not usually colonised by organisms originating in the gut.
[ترجمه گوگل]دسترسی عروقی ممکن است خطر عفونت را افزایش دهد، اما کانول ها معمولاً توسط ارگانیسم های منشاء روده کلونیزه نمی شوند
[ترجمه ترگمان]دسترسی غیر مجاز ممکن است خطر ابتلا به عفونت را افزایش دهد اما معمولا موجودات زنده از دل و روده بیرون می ریزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Through their properties of adherence to vascular or foreign surfaces and their aggregation with other platelets they can initiate haemostasis.
[ترجمه گوگل]آنها از طریق خاصیت چسبندگی به سطوح عروقی یا خارجی و تجمع آنها با سایر پلاکت ها می توانند هموستاز را شروع کنند
[ترجمه ترگمان]از طریق ویژگی های آن ها نسبت به سطوح خارجی یا خارجی و تجمع آن ها با دیگر پلاکت ها، آن ها می توانند haemostasis را آغاز کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Vascular and tension headaches are, by far, those seen most frequently in office practice.
[ترجمه گوگل]سردردهای عروقی و تنشی، تا حد زیادی، آنهایی هستند که اغلب در مطب دیده می شوند
[ترجمه ترگمان]سردردهای عصبی و استرس زا، تا کنون، اغلب در مطب مطب دیده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The pathological features of Dieulafoy's vascular malformation are controversial.
[ترجمه گوگل]ویژگی های پاتولوژیک ناهنجاری عروقی Dieulafoy بحث برانگیز است
[ترجمه ترگمان]ویژگی های pathological ناهنجاری آوندی Dieulafoy بحث برانگیز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. There is now substantial evidence that vascular disruption and focal thrombosis, related to macrophage infiltration, occurs in Crohn's disease.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر شواهد قابل توجهی وجود دارد که نشان می دهد اختلال عروقی و ترومبوز کانونی، مربوط به ارتشاح ماکروفاژها، در بیماری کرون رخ می دهد
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر شواهد قابل توجهی وجود دارد که اختلال عروق و thrombosis کانونی، مربوط به نفوذ macrophage، در بیماری Crohn رخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The L-arginine-NO system exerts various biological actions including vascular smooth muscle relaxation and inhibition of platelet aggregation.
[ترجمه گوگل]سیستم L-arginine-NO اعمال بیولوژیکی مختلفی از جمله شل شدن عضلات صاف عروق و مهار تجمع پلاکتی را انجام می دهد
[ترجمه ترگمان]سیستم L - آرگینین موجود، اعمال زیستی مختلفی از جمله تمدد اعصاب نرم عروقی و مهار تجمع پلاکت اعمال می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Any patient who has vascular disease should be on long-term aspirin.
[ترجمه گوگل]هر بیمار مبتلا به بیماری عروقی باید آسپرین طولانی مدت مصرف کند
[ترجمه ترگمان]هر بیماری که بیماری عروقی داشته باشد باید روی آسپرین بلند مدت باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This contained a list of 690 species, segregates in critical genera and hybrids of vascular plants.
[ترجمه گوگل]این شامل فهرستی از 690 گونه، جداسازی در جنس های حیاتی و هیبریدهای گیاهان آوندی بود
[ترجمه ترگمان]این فهرست شامل ۶۹۰ گونه، segregates در جنس های بحرانی و hybrids از گیاهان آوندی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

وعایی (صفت)
vascular

رگ دار (صفت)
vascular

اوندی (صفت)
vascular

مجرادار (صفت)
vascular

انگلیسی به انگلیسی

• having vessels or ducts; of or pertaining to vessels which carry fluids (i.e. blood, sap, etc.)
vascular is used to describe the channels, veins, and so on through which fluids pass in the bodies of animals and plants; a technical term in biology.

پیشنهاد کاربران

رگ دار
مثال:
i got vascular hand
======================================
dw bro u can say that about ur pp😂😂😂👍
رگی . . . منتسب به رگ
عُروقی
سرحال
عروق
آوندی

بپرس