اسم ( noun )
مشتقات: variational (adj.)
مشتقات: variational (adj.)
• (1) تعریف: the act or process of varying, or the state or condition of being varied; change; changeability.
• مترادف: change, changeability, vicissitude
• مشابه: alteration, amendment, change, fluctuation, variance, variety
• مترادف: change, changeability, vicissitude
• مشابه: alteration, amendment, change, fluctuation, variance, variety
- During the spring, there is a great deal of variation in the temperature.
[ترجمه شقایق بستوه] در فصل بهار، تغییرات زیادی در دما وجود دارد|
[ترجمه گوگل] در فصل بهار، تغییرات دما بسیار زیاد است[ترجمه ترگمان] در طول بهار، تنوع زیادی در دما وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: a slightly different form or version of something, such as an artistic work.
• مترادف: adaptation
• مشابه: alteration, conversion, modification, variant, version
• مترادف: adaptation
• مشابه: alteration, conversion, modification, variant, version
- This story is a variation of a well-known folk tale.
[ترجمه گوگل] این داستان نسخه ای از یک داستان عامیانه شناخته شده است
[ترجمه ترگمان] این داستان یک تغییر از یک داستان معروف محلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] این داستان یک تغییر از یک داستان معروف محلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (3) تعریف: the degree to which something varies; amount of change or difference.