📋 در زبان انگلیسی یک root word داریم به اسم vari
📌 این ریشه، معادل "different" و "diverse" می باشد؛ بنابراین کلماتی که این ریشه را در خود داشته باشند، به "different" یا "diverse" مربوط هستند.
📂 مثال:
... [مشاهده متن کامل]
🔘 various: Showing different types or forms
🔘 variety: A number of different types or forms
🔘 variable: Capable of being different or changing
🔘 variance: The fact or quality of being different or diverse
🔘 variant: A form that differs in some respect, showing diversity
🔘 vary: To change or alter, introducing diversity
🔘 variability: The quality of being variable or diverse
🔘 variegate: To mark or streak with different colors, showing diversity
🔘 variform: Having various forms, indicating diversity
🔘 varicolored: Having various colors, showcasing diversity
🔘 varietal: Relating to a particular variety, highlighting differences
🔘 varia: A collection of various items or writings, emphasizing diversity
متغییر ( در متون علمی )
وردا
گردش. دگرش. دگرگونی.
قابل تغییر، مغایر، نوع دیگر، گوناگون، مختلف، متغیر، روانشناسی: گونه، بازرگانی: گزینه
مانند ، بدیل ، نظیر ، شبیه، همسان ،
تغییر مسیر خطوط لوله بر روی نقشه
متنوع adj
گونه ی متنوع n
"وَردا"
Variation یا واریاسیون که به [تغییر کردن، گردیدن] برگردان می شود همان [وردیدن] در زبان پارسیک ( پارسی میانه ) بوده است.
جابجایی واجِ /و/ به /گ/ از پارسی میانه به پارسی نو بسیار فراوان است از آن میان وردیدن به گردیدن.
... [مشاهده متن کامل]
پس می توان از واژه ی وردش به جای واژه ی تازیِ تغییر در برگردان واژه ی variation و نیز از وردا به جای متغیر در برگردان variant بهره گرفت.
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : vary
✅️ اسم ( noun ) : variety / variability / variable / variance / variant / variation / variableness / variousness / varietal / variate
... [مشاهده متن کامل]
✅️ صفت ( adjective ) : variable / variant / various / varied / varying / varietal / variational
✅️ قید ( adverb ) : variably / variously / variedly / varyingly
نوع ، گونه
و در شکل جمع : انواع
هم خوان و یک سان بودن
به فارسی وَرتا: یعنی نسخه یا گونه یی از چیزیی که در برخی جنبه ها باهم فرق دارن.
نمونه: ورتاهای کرونا Omicron, Delta, Alpha . . . اند
اُمیکرون از دیگر ورتاها دارای سرعت شیوع بیشتری و ماندگاری بیشتری به نسب ورتاهای دیگر است.
... [مشاهده متن کامل]
ولی ورتای آلفا، کشندِتر است زیرا دستگاه ایمنی بیمار را از کار می اندازد.
variation: وَرتش
vary: وَرتیدن، ورتاندن
variance: ورتایی
covariance: هَموَرتایی
variational: وَرتشی
variable: وَرتنده، ورتا
Variant گونه نمیشه حالا شاید تو محاوره منظورو برسونه ولی برا کسی که داره علم رو به زبان انگلیسی یاد میگره میتونه باعث سردرگمی بشه.
نسخه دیگر، گونه دیگر
عامل، عنصر، مولفه
سویه
variant ( موسیقی )
واژه مصوب: بدیل
تعریف: 1. اصطلاحی برای روایت های مختلف از یک اثر موسیقایی|||2. تغییر ناگهانی از مقام بزرگ به کوچک یا بر عکس|||3. روایت های مختلف از یک موسیقی مردمی که، با تغییراتی، از یک ناحیه به ناحیۀ دیگر انتقال مییابد
variant ( noun ) = نوع ( متفاوت ) ، گونه، شکل
معانی دیگر ��� داستان ( روایت ) ، نسخه بدل، نوع دیگر
Definition = چیزی که کمی متفاوت از سایر موارد مشابه است/
examples : 1 - The story has many variants
... [مشاهده متن کامل]
این داستان روایتهای بسیاری دارد.
2 - There are four variants of malaria, all transmitted to humans by a particular family of mosquitoes.
چهار نوع مالاریا وجود دارد که همگی توسط خانواده خاصی از پشه ها به انسان منتقل می شوند.
variant ( adj ) = مختلف، گوناگون، متنوع، متفاوت
Definition = ناهمسان
examples:
1 - The dictionary shows "neighbour" with the American variant spelling "neighbor".
فرهنگ لغت "همسایه" را با حروف هجی انگلیسی متفاوت "همسایه" نشان می دهد.
2 - One strategy to improve the immune reaction is to make what are called heteroclitic antigen variants.
یک استراتژی برای بهبود واکنش ایمنی ساخت انواع مختلف آنتی ژن هتروکلیتیک است.
جهش یافته ( در مورد بیماری )
گونه
Iran says local COVID - 19 vaccine effective against UK variant
واریخته ، دگر ریخته ، واگونه ، واریته
New UK variant Has reached Ireland گونه جدیدِ انگلستان به ایرلند هم راه یافت ( رسید )
منظور کوید نوع جدید که در انگلیس شکل گرفت به ایرلند هم رسید
*هم اسمه هم صفت
به عنوان صفت معانیش میشن : مختلف - جور وا جور - متفاوت
... [مشاهده متن کامل]
به عنوان اسم میشه گونه ی متفاوت که هم در رابطه با بیماری بکار میره هم لغت و چی های ازین قبیل. مثل :
Variant words مثل labor و labour یا color یا colour
در رابطه با بیماری یعنی گونه جدید. مثل کوید ۲۰ که از کوید ۱۹ شد ولی فرق داشت باهاش
*میبینیم که در جمله اول variant تنها اومده و اسم هست و نه صفت
دگرگونه، دگرگونه ی
Variant وردا
Invariant ناوردا
فرهنگستان زبان فارسی، وردیدن از ریشه باستانی ورت ( ورتیدن ) ، را بجای فعل to vary برگزیده است و از این فعل مشتقات وردایی ( variance ) ، وردش ( variation ) ، وردا ( variant ) ، هم وردا ( covariant ) ، هم وردایی ( covariance ) ، ناوردا ( invariant ) ، ناوردایی ( invariance ) ، پادوردا ( contravariance ) را برساخته است.
... [مشاهده متن کامل] کدورودی درگوشی همراه
در راهسازی به طرح آغازین مسیرراه گفته میشود
به معنای طرح هم بکار می رود
مثل طرح اول و طرح دوم و. . . .
دگرسان
مشتق
معنی varient بخصوص در برنامه نویسی به معنای متغیر ترکیبی می باشد
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٣١)