vapour

/ˈveɪpər//ˈveɪpə/

معنی: دمه، تبخیر کردن یا شدن، چاخان کردن، بخور دادن
معانی دیگر: (انگلیس) رجوع شود به: vapor، vapor بخار

جمله های نمونه

1. The hollow glass tank contains hot mercury vapour.
[ترجمه گوگل]مخزن شیشه ای توخالی حاوی بخار جیوه داغ است
[ترجمه ترگمان]تانک خالی حاوی بخار جیوه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. There was a hissing sound, and clouds of vapour were emitted.
[ترجمه گوگل]صدای خش خش می آمد و ابرهای بخار ساطع می شد
[ترجمه ترگمان]صدای هیس هیس مانندی به گوش رسید و ابری از بخار بیرون آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A cloud is a mass of vapour in the sky.
[ترجمه گوگل]ابر توده ای از بخار در آسمان است
[ترجمه ترگمان]ابری از بخار در آسمان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The hot vapour spouted from a rusted pipe.
[ترجمه گوگل]بخار داغ از یک لوله زنگ زده بیرون می زند
[ترجمه ترگمان]بخار داغ از لوله زنگ زده فوران می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The particles then form a vapour.
[ترجمه گوگل]سپس ذرات بخار تشکیل می دهند
[ترجمه ترگمان]سپس ذرات یک بخار تشکیل می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Clouds are formations of condensed water vapour.
[ترجمه گوگل]ابرها تشکیلاتی از بخار آب متراکم هستند
[ترجمه ترگمان]ابرها formations از بخار آب متراکم هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Heat vapour steamed the desert under the blazing sun.
[ترجمه گوگل]بخار گرما کویر را زیر آفتاب سوزان بخار کرد
[ترجمه ترگمان]بخار حرارت صحرا را در زیر آفتاب سوزان بخار می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The vapour made his eyes prick.
[ترجمه گوگل]بخار چشمانش را تیز کرد
[ترجمه ترگمان]بخار چشمانش را باز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Water vapour condenses to form clouds.
[ترجمه گوگل]بخار آب متراکم می شود و ابرها را تشکیل می دهد
[ترجمه ترگمان]بخار آب به شکل ابرها درآمده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. No paint is impermeable to water vapour.
[ترجمه گوگل]هیچ رنگی در برابر بخار آب نفوذناپذیر نیست
[ترجمه ترگمان]رنگ در بخار آب نفوذ ناپذیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Water vapour in the air condenses into fog.
[ترجمه گوگل]بخار آب موجود در هوا به صورت مه متراکم می شود
[ترجمه ترگمان]بخار آب در هوای مه آلود به مه تبدیل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The swept vapour screen may be best employed for 3-D computer displays and component visualisation.
[ترجمه گوگل]صفحه نمایش بخار جارو شده ممکن است برای نمایشگرهای سه بعدی کامپیوتر و تجسم اجزا به بهترین شکل استفاده شود
[ترجمه ترگمان]صفحه بخار شسته شده ممکن است به بهترین شکل برای نمایش کامپیوتر ۳ بعدی و visualisation جزیی استفاده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Hot, halcyon days of sunshine and vapour trails, butterflies and crammed picnic baskets.
[ترجمه گوگل]روزهای گرم و پر از آفتاب و مسیرهای بخار، پروانه ها و سبدهای پیک نیک فشرده
[ترجمه ترگمان]داغ، روز آرام و آرام، روز آرام خورشید و بخار، پروانه و سبد پیک نیک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. At all vapour pressures and compositions below it, the mixture is a vapour.
[ترجمه گوگل]در تمام فشارهای بخار و ترکیبات زیر آن، مخلوط یک بخار است
[ترجمه ترگمان]در همه فشار بخار و ترکیبات زیر آن، مخلوط یک بخار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Unfortunately, the tunnels were still full of gasoline vapour, which was ignited by the gun's muzzle flash.
[ترجمه گوگل]متأسفانه تونل ها همچنان پر از بخار بنزین بود که با فلاش دهانه تفنگ مشتعل می شد
[ترجمه ترگمان]متاسفانه، تونل ها هنوز پر از بخار بنزین بودند که از دهانه لوله تفنگ آتش زبانه می کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دمه (اسم)
vapor, vapour, steam

تبخیر کردن یا شدن (فعل)
vapor, vapour

چاخان کردن (فعل)
palaver, backslap, vapor, vapour

بخور دادن (فعل)
vapor, vapour, cense

تخصصی

[مهندسی گاز] بخار، تبخیرکردن
[نساجی] بخار - مه
[آب و خاک] بخار

انگلیسی به انگلیسی

• steam, mist (also vapor)
turn to vapor, vaporize, steam; talk pompously, boast, brag (also vapor)
vapour is a mass of tiny drops of water or other liquids in the air, which appear as a mist.

پیشنهاد کاربران

🌐 کلماتی کاربردی برای بیان هوای مرطوب و ابری:
✅️ bank – a large mass of cloud or fog
✅️ billow – a cloud that rises and moves in a large mass
✅️ blizzard – a snowstorm with very strong winds
...
[مشاهده متن کامل]

✅️ cirrocumulus – small round clouds that form lines high in the sky
✅️ cirrostratus – a thin layer of cloud found very high in the sky
✅️ cirrus – a type of thin cloud found very high in the sky
✅️ cloudy – full of clouds
✅️ column – something that rises up into the air in a straight line
✅️ cumulonimbus – a mass of very tall thick cloud that usually brings rain and sometimes thunder
✅️ cumulus – a large low white cloud that is round at the top and flat at the bottom
✅️ dull – when there are a lot of clouds and it is rather dark
✅️ fog – a thick cloud that forms close to the ground or to water and is difficult to see through ( fog is thicker than mist )
✅️ fogbound – not able to operate normally because of thick fog
✅️ foggy – full of fog or covered with fog
✅️ gather – if clouds gather, they start to appear and cover part of the sky
✅️ grey – when it is not very bright, because there is a lot of cloud
✅️ hurricane – a violent storm with very strong winds
✅️ inclement – unpleasantly cold or wet
✅️ lower – if clouds lower, they are very dark, as if a storm is coming
✅️ mist – small drops of liquid in the air
✅️ misty – lots of mist in the air
✅️ nimbus – a dark grey rain cloud
✅️ overcast – a sky completely full of clouds
✅️ pall – cloud that covers an area and makes it darker
✅️ pea souper – thick low cloud that prevents you from seeing anything
✅️ scud – clouds moving quickly
✅️ sea mist – a thin low cloud that comes onto the land from the sea
✅️ steam _ the wet substance that forms on windows and mirrors when wet air suddenly becomes hot or cold
✅️ storm cloud – a very dark cloud
✅️ squall – a sudden violent gust of wind or localized storm, especially one bringing rain, snow, or sleet.
✅️ thundercloud – a storm cloud producing thunder
✅️ tsunami – an extremely large wave in the sea
✅️ typhoon – a violent tropical storm with very strong winds
✅️ vapour – very small drops of water or other liquids in the air that make the air feel wet
✅️ vog – smog that contains dust and gas from volcanoes
منبع: www. writerswrite. co. za

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
فعل ( verb ) : vaporize
اسم ( noun ) : vapor / vaporization
صفت ( adjective ) : vaporous
قید ( adverb ) : _
بخار
بخار شدن

بپرس