vaporous

/ˈveɪpərəs//ˈveɪpərəs/

معنی: پوچ، بی اساس، بخاردار، مانند بخار
معانی دیگر: بخارساز، بخارافشان، بخارافکن، پربخار، پر دمه، مه آلود، بخارآلود، پر دود و دمه، بخارمانند، دمه مانند، بخارسان، میغ سان، مه دار

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: vaporosity (n.), vaporousness (n.)
(1) تعریف: diffused as small particles in air, as smoke or mist.
مشابه: misty

(2) تعریف: abounding in or obscured by vapor; foggy; hazy.
مشابه: misty

(3) تعریف: producing or emitting vapor; volatile.
مشابه: volatile

(4) تعریف: lacking matter or substance; airy; ethereal.

- a vaporous image
[ترجمه گوگل] یک تصویر بخار
[ترجمه ترگمان] یک تصویر خیالی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(5) تعریف: fanciful or inflated; lacking evidence.

- a vaporous theory
[ترجمه گوگل] یک نظریه بخار
[ترجمه ترگمان] یک نظریه تخیلی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. water in a vaporous state
آب به شکل بخار

2. It rolled towards High Brook in thin, vaporous strands, giving the house a spectral aspect.
[ترجمه گوگل]در رشته های نازک و بخاری به سمت های بروک غلتید و به خانه جنبه طیفی داد
[ترجمه ترگمان]این جریان به سمت بروک در رشته های لرزان مانند جریان داشت و منظره شبح وار خانه را به صورت شبح مانندی در می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The air was warm with a vaporous warmth, and the stillness was unBroken.
[ترجمه گوگل]هوا با گرمای بخاری گرم بود و سکون ناگسستنی بود
[ترجمه ترگمان]هوا از گرما اهریمنی گرم بود و سکون هم unbroken بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Result: Vaporous atomization has a great antiinflammatory effect on swelling caused by.
[ترجمه گوگل]نتیجه: اتمیزاسیون بخار اثر ضد التهابی زیادی بر تورم ناشی از
[ترجمه ترگمان]نتیجه: atomization شدن vaporous یک اثر منفی بزرگ بر تورم ناشی از آن دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Having the nature of vapor vaporous.
[ترجمه گوگل]داشتن ماهیت بخار بخار
[ترجمه ترگمان]با داشتن طبیعت مالیخولیایی بخار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. An allusion to the vaporous state of water the Cloud the functional support of the Museum.
[ترجمه گوگل]کنایه از حالت بخار آب ابر پشتیبانی عملکردی موزه
[ترجمه ترگمان]اشاره به حالت مالیخولیایی آب، پشتیبانی کاربردی موزه را در ذهن تداعی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Exhaust vaporous wastes through a pipe.
[ترجمه گوگل]ضایعات بخار را از طریق لوله تخلیه کنید
[ترجمه ترگمان]اگزوز Exhaust از درون یک لوله عبور می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The vaporous cryogen creates a reinforcing vapor that slows the expansion rate of the expanding gas, localizing the expanding gas over the metal surface.
[ترجمه گوگل]کرایوژن بخار یک بخار تقویت کننده ایجاد می کند که سرعت انبساط گاز در حال انبساط را کاهش می دهد و گاز در حال انبساط را روی سطح فلز قرار می دهد
[ترجمه ترگمان]The مالیخولیایی یک بخار تقویت کننده را ایجاد می کند که سرعت انبساط گاز در حال گسترش را کاهش می دهد، و گاز را در سطح فلزی مکان یابی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The system not onlyimproves the vaporous quality, also is more suitable to combustible and explosive materials.
[ترجمه گوگل]این سیستم نه تنها کیفیت بخار را بهبود می بخشد، بلکه برای مواد قابل احتراق و انفجار مناسب تر است
[ترجمه ترگمان]این سیستم با کیفیت مالیخولیایی سازگار نیست، همچنین برای مواد قابل اشتعال و مواد منفجره مناسب تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Originally Delphi manifested the Goddess of Prophecy in a vaporous cave where fumes induced visionary trances.
[ترجمه گوگل]در ابتدا دلفی الهه نبوت را در غاری بخارآلود نشان داد که در آن بخارات خلسه های رویایی را القا می کردند
[ترجمه ترگمان]در ابتدا، دلفی، الهه پیشگویی را در یک غار موهوم ظاهر کرد که در آن گازها trances خیالی را القا می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Cylinder plate method was used to test the antiblastic effect of vaporous atomization to46groups bacteria in vitro.
[ترجمه گوگل]از روش صفحه سیلندر برای آزمایش اثر ضد بلاستیک اتمیزه شدن بخار بر روی باکتری های 46 گروهی در شرایط آزمایشگاهی استفاده شد
[ترجمه ترگمان]روش صفحه استوانه برای آزمایش اثر antiblastic of vaporous to۴۶groups در آزمایشگاه مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The lance has a hood that directs both a flow of liquid cryogen and a flow of vaporous gas toward the metal surface.
[ترجمه گوگل]لنس دارای یک هود است که هم جریان برودتی مایع و هم جریان گاز بخار را به سمت سطح فلز هدایت می کند
[ترجمه ترگمان]نیزه دارای hood است که هر دو جریان of مایع و جریان گاز مالیخولیایی به سوی سطح فلز را هدایت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. But the thing that gets you hooked on the whole vaporous cocktail is nicotine.
[ترجمه گوگل]اما چیزی که شما را جذب کل کوکتل بخار می کند نیکوتین است
[ترجمه ترگمان]اما چیزی که شما را به یک کوکتل مالیخولیایی جذب می کند نیکوتین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پوچ (صفت)
absurd, futile, void, inoperative, null, empty, hollow, vain, trifling, vacuous, airy, aeriform, invalid, vaporous, frivolous, blank, inane, chaffy, unmeaning, nugatory

بی اساس (صفت)
delusive, unsubstantial, baseless, unfounded, groundless, idle, insubstantial, vaporous, fragile

بخاردار (صفت)
humid, vaporous, fumy, vapoury

مانند بخار (صفت)
vaporous

انگلیسی به انگلیسی

• resembling vapor; producing vapor; imaginary; lacking substance

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
فعل ( verb ) : vaporize
اسم ( noun ) : vapor / vaporization
صفت ( adjective ) : vaporous
قید ( adverb ) : _
ظرافت
رویایی

بپرس