vaporization

/vepərəˈzeɪʃn̩//ˌveɪpəraɪˈzeɪʃn̩/

معنی: تبخیر، بخارسازی، تبدیل به بخار
معانی دیگر: تبخیر، بخارسازی، تبدیل به بخار

جمله های نمونه

1. Laser vaporization in a heated tube provides a means for synthesizing fullerenes by carbon condensation under controlled conditions.
[ترجمه گوگل]تبخیر لیزری در یک لوله گرم شده وسیله ای برای سنتز فولرن ها با تراکم کربن در شرایط کنترل شده فراهم می کند
[ترجمه ترگمان]تبخیر لیزری در لوله داغ وسیله ای برای سنتز fullerenes با چگالش کربن تحت شرایط کنترل شده فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. On vaporization it reduces the bulk density of upflowing mixture and promotes the circulation of catalyst.
[ترجمه گوگل]هنگام تبخیر، چگالی ظاهری مخلوط در حال جریان را کاهش می دهد و گردش کاتالیزور را بهبود می بخشد
[ترجمه ترگمان]در تبخیر، تراکم توده مخلوط upflowing را کاهش داده و گردش کاتالیست را افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Conclusion Transurethral resection or vaporization is a microlesion surgical technique for the treatment of lower urinary tract diseases.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری رزکسیون یا تبخیر از طریق پیشابراه یک تکنیک جراحی ریز ضایعه برای درمان بیماری های دستگاه ادراری تحتانی است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری Transurethral resection یا تبخیر یک تکنیک جراحی microlesion برای درمان بیماری های دستگاه ادراری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Heating from the arc cause vaporization of the small amount of mercury contained in the sealed tube. The mercury when vaporized becomes ionized and in the electric arc gives off UV radiation.
[ترجمه گوگل]گرمایش از قوس باعث تبخیر مقدار کمی جیوه موجود در لوله مهر و موم شده می شود جیوه هنگامی که تبخیر می شود یونیزه می شود و در قوس الکتریکی اشعه UV ساطع می کند
[ترجمه ترگمان]گرمایش از قوس ناشی از تبخیر مقدار کمی جیوه موجود در لوله آب بندی شده است جیوه وقتی یونیزه می شود و در قوس الکتریکی تابش UV را کاهش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Traditionalists wring their hands about the "vaporization of value" and "demonetization" of entire industries.
[ترجمه گوگل]سنت گرایان دست خود را در مورد "تبخیر شدن ارزش" و "ارز زدایی" کل صنایع به هم می زنند
[ترجمه ترگمان]Traditionalists در مورد \"تبخیر ارزش\" و \"demonetization\" کل صنایع دست خود را به هم wring
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Three factors affect ignition, fuel vaporization, sparkplug location and spark energy.
[ترجمه گوگل]سه عامل بر اشتعال، تبخیر سوخت، محل شمع و انرژی جرقه تاثیر می گذارد
[ترجمه ترگمان]سه عامل بر اشتعال، تبخیر سوخت، مکان sparkplug و جرقه انرژی تاثیر می گذارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The high heat of vaporization also prevents water sources in the tropics from getting evaporated quickly.
[ترجمه گوگل]گرمای زیاد تبخیر همچنین از تبخیر سریع منابع آب در مناطق استوایی جلوگیری می کند
[ترجمه ترگمان]گرمای بالای گرمای نهان تبخیر منابع آب در مناطق استوایی را از تبخیر شدن سریع تبخیر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The oil is heated, and partial vaporization occurs.
[ترجمه گوگل]روغن گرم می شود و تبخیر جزئی رخ می دهد
[ترجمه ترگمان]روغن داغ است و گرمای نسبی رخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The effects of vaporization under the HVEF are the linear superposition of the vaporizing effects in non-electric field and of the vaporizing effects in only having the electric field.
[ترجمه گوگل]اثرات تبخیر تحت HVEF برهم نهی خطی اثرات تبخیر در میدان غیر الکتریکی و اثرات تبخیر تنها در داشتن میدان الکتریکی است
[ترجمه ترگمان]اثرات تبخیر تحت HVEF، برهم نهی خطی اثرات vaporizing در میدان الکتریکی و اثرات مخرب تن ها در داشتن میدان الکتریکی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Vaporization gas furnace, furnace section of dehydration, heat treatment furnace sales and installation.
[ترجمه گوگل]کوره گازی تبخیر، قسمت کوره آبگیری، فروش و نصب کوره عملیات حرارتی
[ترجمه ترگمان]کوره گاز Vaporization، بخش کوره dehydration، کوره داغ داغ، فروش و نصب کوره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Distillation Vaporization of a liquid and subsequent condensation of the gas Back to liquid form.
[ترجمه گوگل]تقطیر تبخیر مایع و تراکم متعاقب آن گاز بازگشت به حالت مایع
[ترجمه ترگمان]Distillation Vaporization از مایع و چگالش پس از آن گاز به شکل مایع
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The effects of moisture vaporization and organic matter pyrolysis on crown fire spreading are discussed, and the characteristic curves are obtained by numerical calculation.
[ترجمه گوگل]اثرات تبخیر رطوبت و تجزیه در اثر حرارت مواد آلی بر گسترش آتش تاج مورد بحث قرار می‌گیرد و منحنی‌های مشخصه با محاسبه عددی به‌دست می‌آیند
[ترجمه ترگمان]اثرات تبخیر رطوبت و ماده آلی ماده آلی بر روی انتشار آتش مورد بحث قرار می گیرند و منحنی های مشخصه از طریق محاسبه عددی به دست می آیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Photoselective potassium titanyl phosphate (KTP) laser vaporization versus transurethral resection of the prostate for prostates larger than 70 mL: a short-term prospective randomized trial.
[ترجمه گوگل]تبخیر لیزری تیتانیل فسفات پتاسیم فتوسکتیو (KTP) در مقابل برداشتن پروستات از طریق پیشابراه برای پروستات های بزرگتر از 70 میلی لیتر: یک کارآزمایی تصادفی آینده نگر کوتاه مدت
[ترجمه ترگمان]Photoselective potassium پتاسیم (KTP)vaporization laser در مقابل transurethral resection از پروستات برای prostates بزرگ تر از ۷۰ میلی لیتر: یک کارآزمایی کنترل شده تصادفی کوتاه مدت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The heat of vaporization of pure Kb A, this is K sub b up here.
[ترجمه گوگل]گرمای تبخیر Kb A خالص، در اینجا K sub b است
[ترجمه ترگمان]گرمای نهان تبخیر یک Kb خالص، اینجا K sub است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تبخیر (اسم)
evaporation, vaporization

بخار سازی (اسم)
vaporization

تبدیل به بخار (اسم)
vaporization

تخصصی

[شیمی] تبخیر
[نساجی] تبخیر- بخارسازی
[آب و خاک] بخار شدن

انگلیسی به انگلیسی

• process by which something is changed into vapor

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
فعل ( verb ) : vaporize
اسم ( noun ) : vapor / vaporization
صفت ( adjective ) : vaporous
قید ( adverb ) : _
vaporization ( شیمی )
واژه مصوب: تبخیر
تعریف: تبدیل شدن مایع به گاز یا بخار، براثر افزایش دما یا کاهش فشار محیط یا ترکیبی از این دو فرایند

بپرس