vanilla

/vəˈnɪlə//vəˈnɪlə/

معنی: ثعلب، وانیل، وانیلی، درخت وانیل
معانی دیگر: (ماده ای که از تخم وانیل می گیرند و به خوراک طعم می دهد) وانیل، (گیاه شناسی) وانیل (جنس vanilla - ارکیده ی بالارو نواحی استوایی امریکا)، تخم وانیل (vanilla bean هم می گویند)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: any of several tropical orchids whose fruit contains a fragrant flavoring agent.

(2) تعریف: the podlike fruit of this plant, used as a flavoring or extracted for flavoring or fragrance; vanilla bean.

(3) تعریف: the extract of this fruit dissolved in alcohol and used as a flavoring or in perfume.

- The cookie recipe called for two teaspoons of vanilla.
[ترجمه گوگل] در دستور پخت کوکی دو قاشق چایخوری وانیل نیاز بود
[ترجمه ترگمان] دستور العمل کلوچه، دو قاشق چای خوری وانیل را داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
صفت ( adjective )
• : تعریف: flavored with vanilla.

- Vanilla ice cream is very popular.
[ترجمه گوگل] بستنی وانیلی بسیار محبوب است
[ترجمه ترگمان] بستنی وانیلی بسیار مشهور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. vanilla extract
عصاره ی وانیل

2. vanilla ice cream
بستنی وانیلی

3. cinnamon, vanilla and other flavors
دارچین و وانیل و سایر چاشنی ها

4. the cake had alternate layers of chocolate and vanilla
کیک یک در میان از لایه های شکلات و وانیل درست شده بود.

5. Which flavor do you want - chocolate or vanilla?
[ترجمه گوگل]کدام طعم را می خواهید - شکلاتی یا وانیلی؟
[ترجمه ترگمان]کدوم مزه می خوای؟ شکلات یا وانیل؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Add a few drops of vanilla essence.
[ترجمه گوگل]چند قطره اسانس وانیل اضافه کنید
[ترجمه ترگمان]چند قطره از عصاره وانیل را اضافه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The pudding was delicately flavoured with vanilla.
[ترجمه گوگل]پودینگ به طرز ظریفی با وانیل طعم دار شده بود
[ترجمه ترگمان]دسر با طعم وانیل با طعم وانیل به مشام می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This is only the vanilla version of the software.
[ترجمه پیمان] این فقط یک نسخه اولیه و ساده از نرم افزار است. ( در آینده ویژگیهای بیشتری اضافه خواهد شد )
|
[ترجمه گوگل]این فقط نسخه وانیلی نرم افزار است
[ترجمه ترگمان]این تنها نسخه وانیل از نرم افزار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. What do you want - chocolate or vanilla?
[ترجمه گوگل]چه چیزی می خواهید - شکلات یا وانیل؟
[ترجمه ترگمان]شکلات و وانیلی چی میخوای؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He used to love milk flavoured with vanilla.
[ترجمه گوگل]او قبلاً عاشق شیر با طعم وانیل بود
[ترجمه ترگمان]او با عطر وانیل دوست داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Add one teaspoon of vanilla extract.
[ترجمه گوگل]یک قاشق چایخوری عصاره وانیل اضافه کنید
[ترجمه ترگمان]یک قاشق چای خوری عصاره وانیل را اضافه بکنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Add a little more vanilla, to give the flavor a boost .
[ترجمه گوگل]کمی بیشتر وانیل اضافه کنید تا طعم آن بهتر شود
[ترجمه ترگمان]یک وانیل بیشتر هم اضافه کنید تا طعم آن را بالا ببرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. There are no plans for an inexpensive vanilla version of the software.
[ترجمه پیمان] برنامه ای برای ارائه نسخه محدودتر و ساده تر و ارزان تر این نرم افزار وجود ندارد.
|
[ترجمه گوگل]هیچ برنامه ای برای نسخه ارزان وانیلی نرم افزار وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]هیچ برنامه ای برای نسخه ارزان وانیل از این نرم افزار وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Add two teaspoons of vanilla and stir.
[ترجمه گوگل]دو قاشق چایخوری وانیل را اضافه کنید و هم بزنید
[ترجمه ترگمان]دو قاشق چای خوری وانیل را اضافه بکنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Add vanilla extract and beat until mixture thickens and loses its gloss.
[ترجمه گوگل]عصاره وانیل را اضافه کنید و هم بزنید تا مخلوط غلیظ شود و براقیت خود را از دست بدهد
[ترجمه ترگمان]عصاره وانیل را اضافه کنید و آنقدر بزنید تا مخلوط سفت شود و برق آن را از دست بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ثعلب (اسم)
salep, saloop, orchid, vanilla

وانیل (اسم)
vanilla

وانیلی (اسم)
vanilla

درخت وانیل (اسم)
vanilla

تخصصی

[کامپیوتر] ساده - ( اصطلاحی عامیانه) ساده، بدون ویژگیهای اضافی ،مثلاً ممکن است فردی در مورد« ویندوز 95 ساده» در مقابل ویندزو 95 با ویژگی Active Desktop صحبت کند. این واژه حاصل سوء تفاهم رایجی است که درباره ی نامطلوب بودن بستنی وانیلی وجود دارد. اگر علامت بستنی خوب قفط به رنگ آن مربوط بود نه به طعم آن، این قضاوت ممکن بود درست باشد.

انگلیسی به انگلیسی

• type of vine cultivated for its seed pods from which a popular flavor is extracted; seed pod of the vanilla plant; flavor extracted from the vanilla plant, any synthetically produced flavor resembling the vanilla flavoring
vanilla is a flavouring used in ice cream and other sweet food.

پیشنهاد کاربران

1. وانیل 2. بستنی وانیلی 3. عادی. معمولی. بی بو و خاصیت
مثال:
a scoop of vanilla ice cream
یک قاشق بستنی وانیلی
دست نخورده، بکر
خالص
به معنی دست نخورده، دستکاری نشده
به آدم پاستوریزه هم میگن
( slang ) : معمولی، ساده، عادی
پایه ای ترین فرم هر چیز و بدون تغییرات اضافی. این اصطلاح بخصوص در رابطه با نرم افزار ها بکار میره مثلا در بازی هایی که بعدها مود ها و اتچمنت های زیادی روشون نصب میشه، به بازی اصلی ای که هیچکدوم از اینا رو نداشته باشه نسخه وانیلا میگن
به آدم سرد و نچسب میگن
معنی زیبایی
Slang = Ordinary / Boring
پودر وانیل که در اکثر کیک ها و شیرینی ها به کار می رود. 😉
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس