valuer

/ˈvæljuːər//ˈvæljuːə/

معنی: قیمت گذار، ارزش قائل شونده
معانی دیگر: ارزش قائل شونده، قیمت گذار

جمله های نمونه

1. Not an estate agent, a valuer, a lawyer or a property slump in sight.
[ترجمه گوگل]نه یک مشاور املاک، یک ارزش گذار، یک وکیل یا یک رکود ملک در چشم
[ترجمه ترگمان]یک بنگاه معاملات ملکی، یک وکیل، یک وکیل، یک وکیل یا یک ملک که در دیدرس نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The performance of his task by the employed valuer is the performance of his contract of employment.
[ترجمه گوگل]انجام وظیفه او توسط ارزش‌گذار شاغل، اجرای قرارداد کار اوست
[ترجمه ترگمان]عملکرد او با استفاده از valuer به کار گرفته شده، عملکرد قرارداد او برای اشتغال است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The same valuer will also produce a basic valuation for the purposes of section
[ترجمه گوگل]همان ارزش‌گذار برای اهداف بخش، یک ارزش‌گذاری پایه را نیز تولید می‌کند
[ترجمه ترگمان]همین valuer نیز یک ارزیابی پایه برای اهداف بخش تولید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The House of Lords held that the valuer could be liable in negligence.
[ترجمه گوگل]مجلس اعیان معتقد بود که ارزش‌گذار ممکن است در قبال سهل انگاری مسئول باشد
[ترجمه ترگمان]مجلس اعیان اعلام داشت که valuer ممکن است به سهل انگاری متهم شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A valuer who knows what he is doing will value on the basis of one key criterion: available future cash flow.
[ترجمه گوگل]ارزش‌گذاری‌کننده‌ای که می‌داند چه کاری انجام می‌دهد، بر اساس یک معیار کلیدی ارزش گذاری می‌کند: جریان نقدی موجود در آینده
[ترجمه ترگمان]A که می داند انجام می دهد بر مبنای یک معیار کلیدی ارزش دارد: جریان نقدی آتی موجود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Certified Public Valuer(CPV)Cpv are those people who obtain cpv's certificate and accept request so that to do evaluate and estimate the assets.
[ترجمه گوگل]Certified Public Valuer (CPV)Cpv افرادی هستند که گواهی cpv را دریافت کرده و درخواست را می پذیرند تا به ارزیابی و برآورد دارایی ها بپردازند
[ترجمه ترگمان]valuer عمومی رسمی (CPV)افرادی هستند که گواهی نامه cpv را دریافت می کنند و درخواست را می پذیرند تا دارایی ها را ارزیابی کرده و ارزیابی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Focus full-time registered real estate valuer inspection.
[ترجمه گوگل]بر بازرسی ارزش گذار املاک ثبت شده تمام وقت تمرکز کنید
[ترجمه ترگمان]Focus تمام وقت ثبت شده برای بازرسی املاک و مستغلات
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Why do you valuer your failures more then your success?
[ترجمه گوگل]چرا شکست هایتان را بیشتر از موفقیتتان ارزش قائل هستید؟
[ترجمه ترگمان]چرا شما شکست های خود را بیشتر از موفقیت انجام داده اید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Valuation report should be obtained from a reputed valuer.
[ترجمه گوگل]گزارش ارزش گذاری باید از یک ارزش گذار معتبر تهیه شود
[ترجمه ترگمان]گزارش Valuation باید از یک valuer مشهور به دست آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The government instructed the valuer to assume that the business would have -otherwise gone into administration, meaning that the shares would be worthless.
[ترجمه گوگل]دولت به ارزش‌گذار دستور داد که فرض کند کسب‌وکار در غیر این صورت مدیریت می‌شد، به این معنی که سهام بی‌ارزش می‌شد
[ترجمه ترگمان]دولت به the دستور داد که فرض کنند که این کار در غیر این صورت به اداره دولت رفته و به این معنی است که این سهام بی ارزش خواهند بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Certified Public Valuer (CPV) are those people who obtain cpv's certificate and accept request so that to do evaluate and estimate the assets.
[ترجمه گوگل]ارزش گذار عمومی گواهی شده (CPV) افرادی هستند که گواهی cpv را دریافت می کنند و درخواست را می پذیرند تا به ارزیابی و برآورد دارایی ها بپردازند
[ترجمه ترگمان]valuer عمومی رسمی (CPV)افرادی هستند که گواهی نامه cpv را دریافت می کنند و درخواست را می پذیرند تا دارایی ها را ارزیابی کرده و ارزیابی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The qualification examination of CPV (Certified Public Valuer) isan important composition of the practical qualification system of CPV, and themanagement of the valuation industry as well.
[ترجمه گوگل]آزمون صلاحیت CPV (ارزش دهنده عمومی گواهی شده) ترکیب مهمی از سیستم صلاحیت عملی CPV و همچنین مدیریت صنعت ارزیابی است
[ترجمه ترگمان]بررسی صلاحیت of (valuer عمومی رسمی)ترکیب مهمی از سیستم صلاحیت عملی of و themanagement از صنعت ارزش گذاری را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. They sent a valuer to assess the value of the house.
[ترجمه گوگل]آنها یک ارزنده فرستادند تا ارزش خانه را ارزیابی کند
[ترجمه ترگمان]آن ها یک valuer فرستادند تا ارزش این خانه را ارزیابی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The valuer put the value of the stock at $ 2000.
[ترجمه گوگل]ارزش گذار ارزش سهام را 2000 دلار اعلام کرد
[ترجمه ترگمان]The ارزش سهام را در ۲۰۰۰ دلار اعلام کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The price is invariably agreed on the basis of figures submitted by an independent licensed property valuer.
[ترجمه گوگل]قیمت همواره بر اساس ارقام ارائه شده توسط ارزش‌گذار دارای مجوز مستقل مورد توافق قرار می‌گیرد
[ترجمه ترگمان]قیمت همواره براساس آمار ارائه شده توسط یک شرکت مستقل دارای مجوز مستقل مورد توافق قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

قیمت گذار (اسم)
valuer

ارزش قائل شونده (اسم)
valuer

انگلیسی به انگلیسی

• one who values, appraiser
a valuer is someone whose job is to decide how much money things are worth.

پیشنهاد کاربران

بپرس