1. property valuation for the purpose of taxation
ارزشیابی ملک به منظور تعیین مالیات
2. inventory valuation
ارزش گذاری موجودی
3. Surveyors carried out a valuation on / of our house.
[ترجمه گوگل]نقشه برداران یک ارزیابی در / از خانه ما انجام دادند
[ترجمه ترگمان]surveyors در خانه ما ارزیابی و ارزیابی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The valuation becomes a benchmark against which to judge other prices.
[ترجمه گوگل]ارزش گذاری به معیاری برای قضاوت در مورد سایر قیمت ها تبدیل می شود
[ترجمه ترگمان]این ارزیابی به یک معیار تبدیل می شود که در آن قیمت سایر قیمت ها مورد بررسی قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Experts put / set a high valuation on the painting.
[ترجمه گوگل]کارشناسان ارزش گذاری بالایی بر روی نقاشی گذاشتند / تعیین کردند
[ترجمه ترگمان]متخصصان ارزیابی بالایی را بر روی این نقاشی قرار دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. She puts a high valuation on trust between colleagues.
[ترجمه گوگل]او برای اعتماد بین همکاران ارزش زیادی قائل است
[ترجمه ترگمان]او ارزیابی بالایی از اعتماد بین همکاران خود قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. After valuation, properties will be banded in groups of £20,000 or more.
[ترجمه گوگل]پس از ارزیابی، دارایی ها در گروه های 20000 پوند یا بیشتر دسته بندی می شوند
[ترجمه ترگمان]پس از ارزش گذاری، اموال در گروه های ۲۰۰۰۰ پوند یا بیشتر جمع خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Experts set a high valuation on the painting.
[ترجمه گوگل]کارشناسان ارزش بالایی برای نقاشی تعیین کردند
[ترجمه ترگمان]متخصصان ارزیابی بالایی را بر روی این نقاشی وضع کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The property has a valuation of $ 6 billion.
[ترجمه گوگل]ارزش ملک 6 میلیارد دلار است
[ترجمه ترگمان]ارزش این اموال بالغ بر ۶ میلیارد دلار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The analysis and valuation of a claim often requires a very thorough knowledge of labour, plant and materials use with time.
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل و ارزیابی یک ادعا اغلب نیاز به دانش بسیار کامل از کار، کارخانه و مواد مصرفی با گذشت زمان دارد
[ترجمه ترگمان]تحلیل و ارزیابی یک ادعا اغلب نیازمند دانش بسیار جامع از کار، کارخانه و مواد با زمان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The deal comes with free valuation, no arrangement fee or extended redemption penalties.
[ترجمه گوگل]این معامله با ارزش گذاری رایگان، بدون هزینه ترتیب یا جریمه بازخرید تمدید شده همراه است
[ترجمه ترگمان]این معامله با ارزیابی رایگان، بدون پرداخت هزینه و یا penalties تمدید می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. An independent valuation of the estimated purchase price of the existing house in the new location will be carried out.
[ترجمه گوگل]یک ارزیابی مستقل از قیمت تخمینی خرید خانه موجود در مکان جدید انجام خواهد شد
[ترجمه ترگمان]یک ارزیابی مستقل از قیمت خرید تخمینی خانه موجود در محل جدید انجام خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. If the valuation officer himself makes an alteration for whatever reason, for example, a renewed right exists.
[ترجمه گوگل]اگر خود افسر ارزشیابی به هر دلیلی تغییری ایجاد کند، مثلاً حق تجدید شده وجود دارد
[ترجمه ترگمان]اگر خود مامور ارزیابی به هر دلیلی تغییر کند، برای مثال، یک حق جدید وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Consultants undertook the highways valuation on a depreciated replacement cost basis.
[ترجمه گوگل]مشاوران ارزیابی بزرگراه ها را بر اساس هزینه جایگزینی مستهلک شده انجام دادند
[ترجمه ترگمان]مشاوران ارزیابی بزرگراه ها را بر پایه هزینه جایگزین با ارزش پایین انجام دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید