valorous

/ˈvælərəs//ˈvælərəs/

معنی: دلیر، با ارزش، شجاع، دلاور
معانی دیگر: بی باک، پردل، متهور، گرد، دلیرانه

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: valorously (adv.)
• : تعریف: having or showing bravery; valiant; courageous.
متضاد: pusillanimous
مشابه: brave, courageous, gallant, heroic, intrepid, mettlesome, valiant

جمله های نمونه

1. The discoverer of the Pacific walked " valorous and serene " into the public square and was beheaded.
[ترجمه گوگل]کاشف اقیانوس آرام "شجاعانه و آرام" به میدان عمومی رفت و سرش را بریدند
[ترجمه ترگمان]کاشف اقیانوس آرام \"دلیرانه و serene\" وارد میدان عمومی شد و سرش بریده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Valorous as a Hector, he knows no danger.
[ترجمه گوگل]او که مانند هکتور شجاع است، هیچ خطری نمی شناسد
[ترجمه ترگمان]، چون \"هکتور\" به عنوان \"هکتور\" میدونه خطری در کار نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. And he put the valorous captains in all the fortified cities in Judah.
[ترجمه گوگل]و فرماندهان شجاع را در تمامی شهرهای مستحکم یهودا قرار داد
[ترجمه ترگمان]و این فرماندهان دلاور را در همه شهرهای مستحکم یهودا نهاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The valorous Order of Marr knew its power and quickly hid it far from the empires of man in a secluded fortress called Marr.
[ترجمه گوگل]فرقه شجاع مار قدرت خود را می دانست و به سرعت آن را به دور از امپراتوری های انسان در قلعه ای منزوی به نام مار پنهان کرد
[ترجمه ترگمان]نیروی اراده مار، قدرت خود را می دانست و به سرعت آن را از the مردی که در یک قلعه دورافتاده به نام مار بود پنهان کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Griffin - Sets forth the property of a valorous soldier whose magnanimity is such that he will dare all dangers, and even death itself, rather than become captive.
[ترجمه گوگل]گریفین - دارایی یک سرباز شجاع را معرفی می کند که بزرگواری او به حدی است که به جای اسیر شدن، جرأت تمام خطرات و حتی خود مرگ را دارد
[ترجمه ترگمان]گ - - ری - - ف - - ری - - ف - - ری - - ف - - ری - - ف - - ن - - ری - - ف - - ن - - ری - - ف - - ن - - ری - - ف - - ن - - ری - - ف - - ن - - ن - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The repeated springs show the tiger's mighty and valorous looks.
[ترجمه گوگل]چشمه های مکرر، نگاه قدرتمند و شجاعانه ببر را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]فنر ثابت کننده و نیرومند ببر را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The warriors were very valorous in the battle.
[ترجمه گوگل]رزمندگان در جنگ بسیار شجاع بودند
[ترجمه ترگمان]جنگجوها در این جنگ خیلی شجاع بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Liana, spirited and valorous, fought for her possession until she was found at her last gasp, an antelope leg tightly held in mouth.
[ترجمه گوگل]لیانا، با روحیه و شجاع، برای تصاحب خود جنگید تا اینکه در آخرین نفسش پیدا شد، پای آنتلوپی که محکم در دهان گرفته شده بود
[ترجمه ترگمان]با دلی شاد و شجاع، با آخرین نفس خود مبارزه کرد، تا آن که سرانجام او را در آخرین نفس خود یافت، یک پایش را محکم در دهان نگه داشته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In that extremity I bore me well, A true gentleman, valorous in arms, Disinterested and honourable.
[ترجمه گوگل]در آن افراط، من را به خوبی خسته کردم، یک جنتلمن واقعی، شجاع در اسلحه، بی علاقه و شرافتمند
[ترجمه ترگمان]در این وضع مرا بسیار خوب، یک جنتلمن واقعی، شجاع و شجاع در آغوش داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Seed your tears deep in your heart, it will grow up to valorous flowers.
[ترجمه گوگل]اشک های خود را در اعماق قلب خود بکارید تا به گل های دلیر تبدیل شود
[ترجمه ترگمان]اشک های تو در قلب تو فرو خواهد ریخت و این گل را در دل خود فرو خواهد آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Its movements are short and small, but fast and valorous, and have the forceful and imposing manner.
[ترجمه گوگل]حرکات آن کوتاه و کوچک، اما سریع و شجاعانه است و شیوه ای نیرومند و با ابهت دارد
[ترجمه ترگمان]حرکات آن کوتاه و کوچک است، اما چابک و دلاور، و رفتار تند و imposing دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Throughout the coming years, he would commit great and valorous deeds.
[ترجمه گوگل]در طول سالهای آینده، او کارهای بزرگ و با ارزشی انجام داد
[ترجمه ترگمان]در طی سال های آینده او اعمال قهرمانانه و بزرگی را مرتکب می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Located in Chungcheng Park, this museum was built in 1988 as a memorial to the long weeks of the artillery war. Its displays are designed to give a sense of the valorous events of that period.
[ترجمه گوگل]این موزه که در پارک چانگ چنگ قرار دارد، در سال 1988 به عنوان یادبود هفته های طولانی جنگ توپخانه ساخته شد نمایشگرهای آن به گونه‌ای طراحی شده‌اند که حسی از وقایع ارزشمند آن دوره ارائه دهند
[ترجمه ترگمان]این موزه که در پارک Chungcheng واقع شده است، در سال ۱۹۸۸ به عنوان یادگاری تا چند هفته جنگ توپخانه ساخته شد نمایش های آن به گونه ای طراحی شده اند که به درکی از رویداده ای مهم آن دوره دست یابند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دلیر (صفت)
adventurous, brave, courageous, plucky, gallant, bold, chivalric, hardy, intrepid, valorous, doughty, stout-hearted, lion-hearted, manful, pushing

با ارزش (صفت)
noteworthy, big-ticket, valuable, worth, valorous, chi-chi, chichi

شجاع (صفت)
brave, courageous, gallant, stark, intrepid, valorous, valiant, manful

دلاور (صفت)
brave, gallant, valorous, valiant

انگلیسی به انگلیسی

• brave, courageous

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : valorize
✅️ اسم ( noun ) : valor ( valour ) / valorization
✅️ صفت ( adjective ) : valorous
✅️ قید ( adverb ) : valorously

بپرس