valiantly

/ˈvæljəntli//ˈvælɪəntli/

معنی: شجاع، دلیرانه، بهادر، دلاورانه
معانی دیگر: valiant دلاور، نیرومند، تهمتن

جمله های نمونه

1. they resisted the enemy valiantly
با دلاوری در برابر دشمن ایستادگی کردند.

2. Many companies have struggled valiantly to use less energy and chuck out less rubbish.
[ترجمه گوگل]بسیاری از شرکت‌ها شجاعانه تلاش کرده‌اند تا انرژی کمتری مصرف کنند و زباله‌های کمتری را دفع کنند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از شرکت ها شجاعانه تلاش کرده اند تا انرژی کمتری مصرف کنند و زباله ها را تخلیه کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Tom tried valiantly to rescue the drowning man.
[ترجمه گوگل]تام شجاعانه تلاش کرد تا مرد غرق شده را نجات دهد
[ترجمه ترگمان]تام با جرات سعی کرد تا آن مرد غرق شده را نجات دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Nothing can shake the Federals, who, at nightfall, valiantly led by Gen.
[ترجمه گوگل]هیچ چیز نمی‌تواند فدرال‌ها را متزلزل کند، فدرال‌هایی که در هنگام شب، شجاعانه توسط ژنرال رهبری می‌شوند
[ترجمه ترگمان]هیچ چیز نمی تواند Federals را تکان دهد، کسی که در هنگام شب، دلیرانه به رهبری ژنرال
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The two of us tried valiantly to sort out the ramifications of living in separate cities.
[ترجمه گوگل]ما دو نفر شجاعانه تلاش کردیم تا عواقب زندگی در شهرهای جداگانه را برطرف کنیم
[ترجمه ترگمان]هر دوی ما با شجاعت سعی کردیم تا پیامدهای زندگی در شهرهای مختلف را ازسر بگیریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Raju had been valiantly trying to translate what was said with limited success.
[ترجمه گوگل]راجو شجاعانه در تلاش بود تا آنچه گفته شد را با موفقیت محدود ترجمه کند
[ترجمه ترگمان]Raju در تلاش بود تا آنچه را که گفته می شد با موفقیت محدود ترجمه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Was this it? thought Richard, valiantly trying to copy Solveig.
[ترجمه گوگل]این بود؟ ریچارد فکر کرد که شجاعانه سعی در کپی برداری از Solveig دارد
[ترجمه ترگمان]همین بود؟ ریچارد در حالی که می کوشید از روی غریزه تقلید کند، باخود گفت:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He tried valiantly to seek for truth.
[ترجمه گوگل]او شجاعانه تلاش کرد تا حقیقت را جستجو کند
[ترجمه ترگمان]می کوشید تا خود را به جستجوی حقیقت برساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Through God we shall do valiantly, And it is He who will tread down our adversaries.
[ترجمه گوگل]به وسیله خدا شجاعت خواهیم کرد و اوست که دشمنان ما را زیر پا می گذارد
[ترجمه ترگمان]از طریق خدا ما باید با شجاعت عمل کنیم و او کسی است که دشمنان ما را زیر پا می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Berenice strove valiantly to retain a serene interest.
[ترجمه گوگل]برنیس شجاعانه تلاش کرد تا علاقه ای آرام داشته باشد
[ترجمه ترگمان]Berenice می کوشید تا خود را با شجاعت حفظ کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. They fought valiantly at Breed's Hill, but they never seemed to have the right coordinates when it came time to track an enemy.
[ترجمه گوگل]آنها شجاعانه در بریدز هیل جنگیدند، اما به نظر می‌رسید هرگز مختصات درستی در زمان ردیابی دشمن نداشتند
[ترجمه ترگمان]آن ها با شجاعت در تپه breed جنگیده بودند، اما به نظر نمی رسید که زمانی که زمان فرا رسیده است، مختصات مناسبی برای پیدا کردن دشمن داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. What it lacks in resources SEPA tries valiantly to regain by appealing to public sentiment.
[ترجمه گوگل]آنچه در منابع کم است SEPA شجاعانه تلاش می کند تا با توسل به احساسات عمومی دوباره به دست آورد
[ترجمه ترگمان]آنچه که در منابع فاقد منابع است، تلاش شجاعانه برای بدست آوردن دوباره آن با توسل به احساسات عمومی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Let us march forward valiantly, braving all difficulties and hardships!
[ترجمه گوگل]بیایید شجاعانه به جلو حرکت کنیم، با شجاعت تمام مشکلات و سختی ها!
[ترجمه ترگمان]با شجاعت جلو برویم، با شجاعت تمام مشکلات و سختی ها را در پیش گیریم!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Through God we shall do valiantly: for he it is that shall tread down our enemies.
[ترجمه گوگل]به وسیله خدا شجاعت خواهیم کرد زیرا اوست که دشمنان ما را زیر پا خواهد گذاشت
[ترجمه ترگمان]خدا را شکر که ما باید با شجاعت خود را به دشمن نشان دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. We reject the destiny which Washington strove so valiantly and so triumphantly to establish.
[ترجمه گوگل]ما سرنوشتی را که واشنگتن چنان شجاعانه و پیروزمندانه برای ایجاد آن تلاش کرد، رد می کنیم
[ترجمه ترگمان]ما سرنوشتی را که واشنگتن دلیرانه جنگید، رد می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شجاع (قید)
valiantly

دلیرانه (قید)
bravely, valiantly, chivalrously, valorously

بهادر (قید)
valiantly

دلاورانه (قید)
valiantly

انگلیسی به انگلیسی

• bravely, courageously, heroically

پیشنهاد کاربران

بهادرانه. [ ب َ دُ ن َ / ن ِ ] ( قید مرکب ) دلیرانه. ( آنندراج ) . متهورانه و دلیرانه. ( ناظم الاطباء ) .
شجاعانه، جسورانه

بپرس