1. The bombastic, vainglorious Nivelle had virtually announced to the world his grandiose expectations, making the dreadful defeat doubly damaging.
[ترجمه گوگل]نیول غرورآفرین و غرورآفرین عملاً انتظارات بزرگ خود را به جهانیان اعلام کرده بود و این شکست هولناک را مضاعف می کرد
[ترجمه ترگمان]The، لاف و گزاف، عملا انتظارات grandiose را به جهانیان اعلام کرده بود، و این شکست وحشتناک را مضاعف می ساختند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The vainglorious presence of Marilyn Monroe is placed alongside the subdued countenance of Mother Theresa, Che Guevara glares vehemently in opposition to the pacifistic visage of Mahatma Gandhi.
[ترجمه گوگل]حضور پرشکوه مرلین مونرو در کنار قیافه رام مادر ترزا قرار می گیرد، چه گوارا در مخالفت با چهره صلح طلبانه مهاتما گاندی به شدت خیره می شود
[ترجمه ترگمان]حضور vainglorious مرلین مونرو در کنار چهره آرام مادر ترزا قرار داده می شود، چه چه گوارا به شدت به مخالفت با چهره pacifistic ماهاتما گاندی نگاه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The tone here should be uniformly vainglorious so that it is impossible to tell whether the award is prestigious or not. It does not matter if the award was received a while back.
[ترجمه گوگل]لحن در اینجا باید به طور یکنواخت غرورآفرین باشد تا نتوان تشخیص داد که آیا جایزه معتبر است یا خیر مهم نیست که این جایزه مدتی قبل دریافت شده باشد
[ترجمه ترگمان]لحن اینجا باید به طور یکنواخت vainglorious باشد تا مشخص شود که آیا این جایزه معتبر است یا خیر مهم نیست که این جایزه به هنگام بازگشت دریافت شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He was rather vainglorious about his own war record.
[ترجمه گوگل]او نسبت به سوابق جنگی خود نسبتاً مغرور بود
[ترجمه ترگمان]او در مورد سابقه جنگی خودش لاف می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Possible, sometimes, a strong and vainglorious player may wish to give points, in order that his victory may be the more notable. But I do not think that even this is the true explanation.
[ترجمه گوگل]ممکن است، گاهی اوقات، یک بازیکن قوی و مغرور بخواهد امتیاز بدهد تا پیروزی او بیشتر قابل توجه باشد اما من فکر نمی کنم که حتی این توضیح واقعی باشد
[ترجمه ترگمان]ممکن است بعضی اوقات یک بازیکن قوی و با لاف ممکن است به شما امتیاز بدهد تا پیروزی او برجسته تر شود اما من فکر نمی کنم که حتی این توضیح واقعی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Gal. 5:26 Let us not become vainglorious, provoking one another, envying one another.
[ترجمه گوگل]گال 5:26 غرور نكنيم و يكديگر را تحريك نكنيم و به يكديگر حسادت نكنيم
[ترجمه ترگمان]گال ۵- اجازه دهید به لاف زدن و دامن زدن به یکدیگر نباشیم، به یکدیگر رشک ببریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. It is very vainglorious of you to think that the truth is on your side.
[ترجمه گوگل]این بسیار غرورآفرین است که فکر می کنید حقیقت با شماست
[ترجمه ترگمان]خیلی به شما فکر می کنند که حقیقت در طرف شما قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Make no vainglorious boasts, I beg you.
[ترجمه گوگل]من از شما خواهش می کنم که هیچ فخر فروشی نکنید
[ترجمه ترگمان]به خودت زحمت نده، من از تو خواهش می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. She is a vainglorious woman.
10. Thus, with each page, she becomes increasingly unattractive and vainglorious - brains and spirit corrupted by driving ambition.
[ترجمه گوگل]بنابراین، با هر صفحه، او به طور فزاینده ای غیرجذاب و مغرور می شود - مغز و روح با جاه طلبی های رانندگی خراب می شوند
[ترجمه ترگمان]از این رو، با هر صفحه، او به طور فزاینده ای غیر جذاب و vainglorious - مغز و روح فاسد شده از جاه طلبی رانندگی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. In the fifth hotel the complimentary stationery carried the most vainglorious letterhead I have ever seen.
[ترجمه گوگل]در هتل پنجم، لوازم التحریر رایگان، بیهودهترین سربرگی را که تا به حال دیدهام، حمل میکرد
[ترجمه ترگمان]در هتل پنجم the complimentary the بود که تا به حال دیده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. You'd surely go for his first-rate brain, though you might pass on what his detractors consider the vainglorious temperament that comes bundled with it.
[ترجمه گوگل]شما مطمئناً به سراغ مغز درجه یک او می روید، اگرچه ممکن است آنچه را که مخالفان او در نظر می گیرند، خلق و خوی وحشیانه ای که همراه با آن است، منتقل کنید
[ترجمه ترگمان]به هر حال، با وجود این که ممکن است بد خلق و خوی his در مورد خلق و خوی و خوی vainglorious که با آن وارد شده باشد، عبور کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Last week, exultant rebels in Tripoli clambered on Gaddafi's vainglorious statue of an American warplane in the grip of a mighty Libyan fist.
[ترجمه گوگل]هفته گذشته، شورشیان سرخوش در طرابلس بر روی مجسمه پرشکوه قذافی از یک هواپیمای جنگی آمریکایی در چنگال یک مشت قدرتمند لیبیایی بالا رفتند
[ترجمه ترگمان]هفته گذشته، شورشیان exultant در طرابلس به مجسمه vainglorious از قذافی در چنگال یک مشت قدرتمند لیبی دست یافتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Behind the words, at once self - pitying and vainglorious, the merits of the case were overwhelming.
[ترجمه گوگل]پشت این کلمات، یکباره خود ترحم آمیز و غرورآفرین، محاسن پرونده بسیار زیاد بود
[ترجمه ترگمان]پشت این کلمات، بی درنگ، ترحم و vainglorious، شایستگی های این پرونده طاقت فرسا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید