vaginitis


(پزشکی) مهبل افروختگی، مهبل تبسی، التهاب مهبل، اماس یا ورم مهبل

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: inflammation of the vagina.

جمله های نمونه

1. Management of noninfectious vaginitis includes identifying and eliminating the offending agent.
[ترجمه گوگل]مدیریت واژینیت غیر عفونی شامل شناسایی و از بین بردن عامل متخلف است
[ترجمه ترگمان]مدیریت noninfectious vaginitis شامل شناسایی و حذف عامل ارتکاب جرم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Patented Vaginitis Self Test Card provide free of charge can be used for genital health cheek.
[ترجمه گوگل]کارت ثبت اختراع واژینیت خود تست ارائه رایگان می تواند برای سلامت گونه تناسلی استفاده شود
[ترجمه ترگمان] Patented Test Vaginitis Test provide free of can can for for health health health used used used used used used be be be be be be be be be be be be be be be genital genital genital genital genital genital genital genital genital genital genital genital genital genital genital genital genital genital
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Conclusion:It should extend application to treat trichomonal vaginitis b. . .
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: برای درمان واژینیت تریکومونال باید کاربرد آن را گسترش داد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: باید درخواست برای درمان trichomonal vaginitis b را گسترش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Objective:To study the effect of Jieeryin to trichomonas vaginitis, fungal vaginitis, senile vaginitis, nonspecific vaginitis and vulvitis.
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه اثر Jieeryin بر واژینیت تریکوموناس، واژینیت قارچی، واژینیت پیری، واژینیت غیراختصاصی و ولویت انجام شد
[ترجمه ترگمان]هدف: برای مطالعه اثر of به trichomonas vaginitis، vaginitis قارچی، vaginitis senile، vaginitis nonspecific و vulvitis
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Clinical effect of intravaginal estriol suppository on senile vaginitis in 90 postmenopausal women.
[ترجمه گوگل]اثر بالینی شیاف استریول داخل واژینال بر واژینیت پیری 90 زن یائسه
[ترجمه ترگمان]اثر بالینی of estriol suppository در vaginitis senile در ۹۰ زن postmenopausal
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Different types of vaginitis leucorrhea different traits can be used as the basis for identification.
[ترجمه گوگل]انواع مختلف لوکوره واژینیت صفات مختلف را می توان به عنوان مبنایی برای شناسایی استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]انواع مختلف vaginitis ویژگی های مختلف می توانند به عنوان اساس شناسایی استفاده شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. How to treat the infusorium vaginitis?
[ترجمه گوگل]چگونه واژینیت انفوزوریوم را درمان کنیم؟
[ترجمه ترگمان]چطور با \"infusorium vaginitis\" برخورد کنیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Suffer from vaginitis, should be treated to those hospitals?
[ترجمه گوگل]از واژینیت رنج می برند، آیا باید به آن بیمارستان ها درمان شوند؟
[ترجمه ترگمان]در رنج بردن از vaginitis باید به آن بیمارستان ها درمان شود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A. Trichomoniasis, the third most common cause of vaginitis, is caused by the flagellated protozoan, Trichomonas vaginalis. The disorder is virtually always sexually transmitted.
[ترجمه گوگل]الف) تریکومونیازیس، سومین علت شایع واژینیت، توسط تک یاخته تاژکدار، تریکوموناس واژینالیس ایجاد می شود این اختلال تقریباً همیشه از طریق جنسی منتقل می شود
[ترجمه ترگمان]A, سومین عامل متداول of، ناشی از flagellated protozoan، Trichomonas vaginalis است این اختلال در واقع همیشه از طریق جنسی منتقل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Trichomonas vaginitis due to cross - infection is very high, it can easily relapse.
[ترجمه گوگل]واژینیت تریکوموناس به دلیل عفونت متقاطع بسیار زیاد است، به راحتی می تواند عود کند
[ترجمه ترگمان]Trichomonas vaginitis به خاطر ابتلا به عفونت، بسیار بالا است و به راحتی می تواند عود کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Objective To observe the curative effect of the treatment to monilial vaginitis by taking Itraconazole Capsule.
[ترجمه گوگل]هدف: مشاهده اثر درمانی درمان واژینیت مونیلیال با مصرف کپسول ایتراکونازول
[ترجمه ترگمان]هدف مشاهده اثر علاج بخش درمان به monilial vaginitis با استفاده از Itraconazole Capsule
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In more benign form the condition may be one associated with abscesses, omphalitis, arthritis, endocarditis, dermatitis, enteritis, metritis, vaginitis, and abortion.
[ترجمه گوگل]در شکل خوش خیم تر، این بیماری ممکن است با آبسه، امفالیت، آرتریت، اندوکاردیت، درماتیت، انتریت، متریت، واژینیت و سقط جنین همراه باشد
[ترجمه ترگمان]در حالت خوب، شرایط ممکن است یکی از abscesses، omphalitis، ورم مفاصل، endocarditis، درماتیت، enteritis، metritis، vaginitis، vaginitis و سقط جنین باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In addition, the female still can cooperate external use of suppository of armour saltpetre Zun to be able to heighten curative effect to vaginitis, prevent to have a relapse.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، ماده هنوز می تواند با استفاده خارجی از شیاف نمك زره زره همکاری كند تا بتواند اثر درمانی واژینیت را افزایش دهد، از عود بیماری جلوگیری كند
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، ماده هنوز می تواند با استفاده خارجی از suppository armour و Zun، هم کاری خارجی داشته باشد تا بتواند اثر درمانی را به vaginitis افزایش دهد و مانع بازگشت آن شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. To study the clinical effect of traditional Chinese medicine lotion combined with microwave therapy on mycotic vaginitis.
[ترجمه گوگل]بررسی اثر بالینی لوسیون طب سنتی چینی همراه با مایکروویو درمانی بر واژینیت قارچی
[ترجمه ترگمان]مطالعه تاثیر بالینی lotion داروی سنتی چینی با درمان مایکروویو بر روی mycotic vaginitis
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Methods: 2038 cases of vaginal secretions of patients with suspected vaginitis were collected and detected by normal saline smear method and Gram stain microscopy.
[ترجمه گوگل]روش کار: 2038 مورد ترشحات واژینال بیماران مشکوک به واژینیت جمع آوری و با روش اسمیر نرمال سالین و میکروسکوپ رنگ آمیزی گرم شناسایی شد
[ترجمه ترگمان]روش ها: ۲۰۳۸ مورد از ترشحات واژینال یا بیمارانی با vaginitis مشکوک جمع آوری شده و با روش normal نمکی و میکروسکوپ گرم لکه تشخیص داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[علوم دامی] ورم واژن

انگلیسی به انگلیسی

• inflammation of the vagina

پیشنهاد کاربران

التهاب واژن
vaginitis ( زیست‏شناسی )
واژه مصوب: زِهراه‏آماس
تعریف: التهاب زِهراه|||متـ . زهدان‏راه‏آماس

بپرس