vaginal

/vəˈdʒaɪnl̩//vəˈdʒaɪnl̩/

معنی: مهبلی، غلاف دار
معانی دیگر: وابسته به مهبل، نیامی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: vaginally (adv.)
• : تعریف: of or relating to the vagina.

جمله های نمونه

1. The creams have been used to reduce vaginal infections.
[ترجمه گوگل]از این کرم ها برای کاهش عفونت های واژن استفاده شده است
[ترجمه ترگمان]کرم برای کاهش آلودگی های واژینال استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Vaginal discharge Vaginal discharge is one of the commonest female complaints and one that is in general poorly understood and looked after.
[ترجمه گوگل]ترشحات واژن ترشحات واژن یکی از شایع ترین شکایات زنانه است که به طور کلی درک و مراقبت ضعیفی از آن وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]دبی تخلیه تخلیه بار یکی از رایج ترین شکایات زن و یکی از رایج ترین شکایات زنان است که به طور کلی قابل درک است و به دنبال آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Recurrent oral and vaginal yeast infections occurred in two patients receiving cyclosporin and oral thrush occurred in one patient receiving placebo.
[ترجمه گوگل]عفونت های قارچی مکرر دهان و واژن در دو بیمار دریافت کننده سیکلوسپورین و برفک دهان در یک بیمار دریافت کننده دارونما رخ داد
[ترجمه ترگمان]عفونت های قارچی دهان و واژینال مخمر در دو بیمار که cyclosporin و thrush شفاهی را دریافت می کردند، در یک بیمار که دارونما را دریافت کرده بودند رخ داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This treatment can reduce hot flushes and vaginal thinning and is also highly effective against osteoporosis.
[ترجمه گوگل]این درمان می تواند گرگرفتگی و نازک شدن واژن را کاهش دهد و همچنین در برابر پوکی استخوان بسیار موثر است
[ترجمه ترگمان]این درمان می تواند باعث کاهش قرمز و غلیظ شود و افزایش بسیار موثر در برابر پوکی استخوان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Sometimes there may be a vaginal wart.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات ممکن است زگیل واژن وجود داشته باشد
[ترجمه ترگمان]بعضی وقتا ممکنه یه زگیل واژن بشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Semen Cerebrospinal, vaginal, synovial, pleural, pericardial, peritoneal and amniotic fluids.
[ترجمه گوگل]منی مایعات مغزی نخاعی، واژن، سینوویال، پلورال، پریکارد، صفاقی و آمنیوتیک
[ترجمه ترگمان]Semen cerebrospinal، مهبل، synovial، غشای ریه اش، مایع peritoneal و مایع amniotic
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. To what extent is vaginal candidiasis a sexually transmitted disease?
[ترجمه گوگل]کاندیدیازیس واژن تا چه حد یک بیماری مقاربتی است؟
[ترجمه ترگمان]آیا واژن تا چه حد از یک بیماری مقاربتی ناشی می شود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Foreign bodies A small proportion of vaginal discharges are due to foreign bodies.
[ترجمه گوگل]اجسام خارجی بخش کوچکی از ترشحات واژن ناشی از اجسام خارجی است
[ترجمه ترگمان]بدنه های خارجی: بخش کوچکی از تخلیه واژینال به خاطر بدنه های خارجی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The rate and amount of vaginal lubrication does decrease with age.
[ترجمه گوگل]میزان و میزان روانکاری واژن با افزایش سن کاهش می یابد
[ترجمه ترگمان]میزان و میزان روغن اکالیپتوس با افزایش سن کاهش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The work provided the foundation for the vaginal use of gels containing organic mercurial compounds as aids to contraception.
[ترجمه گوگل]این کار پایه و اساس استفاده واژینال از ژل های حاوی ترکیبات جیوه آلی را به عنوان کمکی برای پیشگیری از بارداری فراهم کرد
[ترجمه ترگمان]این کار پایه و اساس استفاده از ژل آلوئه ورا حاوی ترکیبات mercurial آلی را به عنوان کمک به جلوگیری از بارداری فراهم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In women, chronic use of alcohol reduces vaginal response, and it can cause irregular menstruation and induce premature menopause.
[ترجمه گوگل]در زنان، مصرف مزمن الکل پاسخ واژن را کاهش می دهد و می تواند باعث قاعدگی نامنظم و یائسگی زودرس شود
[ترجمه ترگمان]در زنان، استفاده مزمن از الکل واکنش واژینال را کاهش می دهد و می تواند باعث ایجاد قاعدگی غیر عادی و ایجاد قاعدگی زودرس شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Any uncharacteristic vaginal discharge, especially if accompanied by lower abdominal pain or fever.
[ترجمه گوگل]هر گونه ترشح غیر مشخص از واژن، به خصوص اگر همراه با درد یا تب در قسمت پایین شکم باشد
[ترجمه ترگمان]هر گونه تخلیه واژینال، به خصوص اگر با درد شکمی کم تر و یا تب همراه باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Three exceptions to this pattern were low pouch vaginal or pouch perineal fistulas that developed 4-6 months after restorative proctocolectomy.
[ترجمه گوگل]سه استثناء برای این الگو، فیستولهای واژینال با کیسه کم یا کیسه پرینه بود که 4-6 ماه پس از پروکتوکولکتومی ترمیمی ایجاد شد
[ترجمه ترگمان]سه استثنا برای این الگو حاوی کیسه low واژینال یا pouch perineal بود که ۴ - ۶ ماه پس از proctocolectomy ترمیمی ایجاد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. She feels some vaginal itching.
[ترجمه گوگل]او کمی خارش واژن را احساس می کند
[ترجمه ترگمان]احساس خارش شدیدی می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مهبلی (صفت)
pertaining to vagina, vaginal

غلاف دار (صفت)
shelled, vaginal, podded, sheathed

انگلیسی به انگلیسی

• pertaining to the vagina; pertaining to or resembling a sheath
vaginal means relating to or involving the vagina.

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : vagina
✅️ صفت ( adjective ) : vaginal
✅️ قید ( adverb ) : vaginally
vaginal ( زیست‏شناسی )
واژه مصوب: زِهراهی
تعریف: مربوط به زِهراه|||متـ . زهدان‏راهی

بپرس