دودور. ( اِ ) ( اصطلاح عامیانه ) کنایه از شرمگاه زنان است و در مقام دشنام گویند: فلان به دودور دادارش خندید. ( از فرهنگ لغات عامیانه ) .
دریا . کنایه از شرمگاه زنان. ( از آنندراج ) :
عشق می آرد دل افسرده ما را به شور
مطرب ار طوفان بود دریای لنگردار را.
صائب.
گوهر خود را چو آوردی سلامت برکنار
کشتی تن را به این دریای بی لنگر گذار.
... [مشاهده متن کامل]
صائب ( از آنندراج ) .
کتلها درو چون سرین زنان
که دریا بود از نشیبش عیان.
اشرف ( از آنندراج ) .
واژن. آلت تناسلی زنان. مهبل، نیام، غلاف، مهبلی، قانون فقه: قبل، کانال تولد نوزاد
واژن ( اسم ) : گذرگاهی در دستگاه تناسلی زن بین ورودی رحم، دهانه رحم و فرج که می تواند به اندازه کافی کشیده شود تا نوزاد در هنگام زایمان از آن عبور کند.
هاون . کنایه از فرج زن یعنی موضع جماع ایشان هم هست. فرج زن. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ) . این کلمه در عربی به صورتهای هاوَن و هاوُن و هاوون آمده است.
Eve's custom house
obsolete The vagina. The phrase refers to the Biblical Eve.
حر. [ ح ِرر ] ( ع اِ ) شرم زن. عورت زن. فرج زن. لغتی است از حِر مخففه که در حِرْح مذکور است. ( منتهی الارب ) . رجوع به حرح شود. ج ، احراح :
این هجو را جواب کن ار مرد شاعری
ای تو و شعرت ازدر مخراق و مخرقه
ورنه برو به کون زن خویش پای سای
ای حر مادرت بسر خر محرقه.
سوزنی.
زندگی
گویش تهرانی
عورت:زندگیش پیدا بود!
انقد خجالتی و اخلاق مدار میشید که عارتون میاد واژه برابر فارسی این واژه رو قید کنید شاید فکر می کنید زبان فارسی زبان بی ادب هاست که توی ترجمه این واژه هم از معادل های عربی و انگلیسی استفاده می کنید. فرهنگ
... [مشاهده متن کامل] لغت باید پلی باشه بین زبان ها و فرهنگ ها نه اینکه درست در اینجور مواقع به زبانهای بیگانه اصالت بده. . .
شکر. [ ش َ / ش ِ ] ( ع اِ ) شرم زن یا گوشت آن. ج ، شِکار. ( منتهی الارب ) ( از آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) . شرم زن. ( یادداشت مؤلف ) ( مهذب الاسماء ) ( دهار ) ( غیاث اللغات ) :
بزن دست بر شکر من تک تکک تک
... [مشاهده متن کامل]
چنان چون زغاره برد مهربانو.
؟ ( از لغت فرس اسدی ، نسخه خطی نخجوانی ) .
|| ( اِمص ) جماع. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) . آرمیدن با زن.
[پزشکی] واژن، مهبل، زه راه: لوله عضلانی بین فرج و گردن رحم
abraham’s bosom n.
[punning on the biblical use meaning the ‘abode of the dead’, e. g. at Luke 16:22: ‘The beggar died, and was carried by the angels into Abraham’s bosom. ’ In both SE and sl. senses the implication is of ‘lying on’]
the vagina
open charms ( n. ) ( also open C, wide C )
the vagina
middle kingdom ( n. ) [a pun on SE Middle Kingdom, in ancient Egypt, the 11th and 12th dynasties ( 22–18C BC ) , doubtless a back - handed tribute to the Victorian fascination with things Egyptian]=
the vagina
middle cut ( n. )
( US black ) the vagina
mousehole ( n. )
the vagina
corner cupboard ( n. ) [the ‘corner’ being the fork of the legs]
the vagina
warming pan =
the vagina
nature’s treasury ( n. ) ( also nature’s workshop, treasury of love )
the vagina
golden doughnut ( n. )
the vagina
joy hole ( n. ) [note hole n. 1 ( 1 ) ]
( US ) the vagina
joy box ( n. )
vagina
fruitful vine [it ‘bears flowers’ ( menstruation ) every month]
the vagina
penwiper ( n. )
the vagina
tunnel ( of love ) ( n. )
the vagina
two - leaved book ( n. )
the vagina
bear - garden ( n. )
the vagina
green meadow ( n. ) [greens n. 1 ]
the vagina
wayside ditch n
also wayside fountain
the vagina
way - in
south of the border
( US ) below the waist, usu. referring to the vagina
road to a christening ( n. ) ( also road to heaven, way to heaven ) =
the vagina
beauty spot ( n. )
the vagina; one of a number of terms linking the female genital area with nature.
hairyfordshire n.
[pun on English county Herefordshire and the pubic hair n. ( 1 ) ]
the vagina.
hairburger ( n. ) =
( US ) the female genitals
fuckhole ( n. ) [hole n. 1 ( 1b ) ]
the vagina; the female genitals
fuck funnel ( n. )
( US ) the vagina
mother of all souls ( n. ) [a blasphemous joke]=
the vagina
dead - end street ( n. ) [synon. for cul - de - sac; there is in dead an extra implication of passivity on the woman’s part]=
the vagina
Miss Brown ( n. ) ( also brown madam, Madam Brown ) [joc. /euph. use of proper name; Grose’s ms text makes it clear that Farmer ( 1896 ) is a misreading]
the vagina
Venus’s mark n. =
the vagina
Venus’s glove n
the vagina
c. 1602 [UK] Shakespeare Troilus and Cressida IV v: Your quondam wife swears still by Venus’ glove
dark hole ( n. ) = the vagina
Venus’s highway n.
also Venus’s anvil, . . . court, …cradle, . . . cup, . . . field, . . . hall, . . . honeypot, . . . mark, . . . wrinkle, garden of Venus, grove of…, gulf of. . . , hill of. . . , mount of…, mouth of…, shrine of. . . , temple of…=
[lit. euph. ]
the vagina
garden of Eden ( n. ) ( also garden of Venus ) [play on SE]=
the vagina
garden of delight ( n. ) [play on SE]=
the vagina
garden n.
also garden stuff=
1. the vagina, thus garden hedge, the female pubic hair.
2. pubic hair
rose n.
[literary euph. ]=
the vagina, esp. of a virgin; thus pluck a rose, to deflower
flower - pot ( n. )
the vagina.
lock of ( all ) locks ( n. )
the vagina
keyhole n.
[SE/key n. 1 hole n. 1 ( 1b ) ]
the vagina.
gatehouse n. =
the vagina
watermill ( n. )
the vagina
water - kettle ( n. )
( mid - 17C ) the vagina
waterbox ( n. ) ( also watercourse, watergap , watergate ) [note D’Urfey, Pills to Purge Melancholy ( 1719 ) : ‘She knew him for a Workman that had the ready skill / To open well her Water - gate, and best supply her Mill’]=
the vagina
love lane n.
the vagina.
love’s paradise ( n. )
the vagina.
love hole ( n. )
( US ) the vagina
love flesh ( n. )
the vagina
love crack
love canal ( n. ) [play on SE pun on 1993 ecological abuse of the Love Canal, New York]
( US ) the vagina
love box ( n. ) [box n. 1 ( 1a ) /SE box]
( US ) the female genitals
Irish fortune ( n. )
the vagina
cockshire ( n. ) =
the vagina
cock inn ( n. ) [a pun on the fictitious public house]
the vagina.
cock holder ( n. )
the vagina.
toothless gibbon ( n. )
the vagina
pleasure boat ( n. ) ( also pleasure conduit, . . . girth, . . . pit, . . . place )
the vagina
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : vagina
✅️ صفت ( adjective ) : vaginal
✅️ قید ( adverb ) : vaginally
cock socket
Childbirth organsTo the most beautiful and delicate place, which is one of the organs of the female body that leads the uterus to the superficial part of the female body. It is called Nazina & Beauty to consider it very sacred.
... [مشاهده متن کامل]
اندام بچه زایی ( تناسلی: ایجاد نسل )
به زیباترین و لطیف ترین جا که یکی از اندام های بدن جنس ماده است که رحم را به بخش سطحی بدن جنس ماده می رساند.
برای مقدس شماری بسیار و احترام گذاشتن فراوان به آن نام های ناناز و نازینه را به آن داده اند.
vagina ( زیستشناسی )
واژه مصوب: زِهراه
تعریف: مجرای ماهیچهای با پوشش مخاطی در پستانداران ماده که زهدان را به خارج متصل میکند|||متـ . زهدانراه
آتز ( آلت تانسلی زن )
واژن ، آلت تناسلی زن،
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٧٤)