vagal


وابسته به عصب دهم مغز، (عصب) ریوی معدی

جمله های نمونه

1. Objective:To study artery supply of the glossopharyngeal and Vagal nerves roots and relationship between the nerves roots and surrounding vessel.
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه تامین شریان ریشه های اعصاب گلوفارنکس و واگ و ارتباط بین ریشه های اعصاب و عروق اطراف آن
[ترجمه ترگمان]هدف: مطالعه تامین رگ ریشه های عصب glossopharyngeal و Vagal و رابطه بین ریشه ها و رگ اطراف آن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Yet on maximal vagal stimulation, both atria and ventricles come to a standstill.
[ترجمه گوگل]با این حال، در حداکثر تحریک واگ، دهلیز و بطن هر دو متوقف می شوند
[ترجمه ترگمان]با این حال در maximal تحریک vagal، هم آتریا و هم ventricles متوقف می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. While this is commonly agreed upon, the vagal innervation of idioventricular pacemakers is not.
[ترجمه گوگل]در حالی که این مورد به طور معمول مورد توافق است، عصب واگ ضربان سازهای قلب بطنی چنین نیست
[ترجمه ترگمان]در حالی که این مورد عموما مورد توافق قرار می گیرد، the innervation of مصنوعی idioventricular مصنوعی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. While the vagal innervate the atrium mainly mediated by the epicardial fat pads(FP), ablation of FP with an endpoint of vagal denevation is becoming a new ablation strategy in treating AF.
[ترجمه گوگل]در حالی که عصب دهی واگ عمدتاً توسط پدهای چربی اپیکارد (FP) انجام می شود، فرسایش FP با نقطه پایانی انحراف واگ در حال تبدیل شدن به یک استراتژی فرسایشی جدید در درمان AF است
[ترجمه ترگمان]در حالی که the innervate، عمدتا توسط لایه های چربی epicardial (FP)هدایت می شود، ablation FP با یک نقطه پایانی از vagal denevation به یک استراتژی ablation جدید در برخورد با AF تبدیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. For glossopharyngeal vagal nerve root, 2 4% contact with vessel (posterior inferior cerebellar artery) surrounding it.
[ترجمه گوگل]برای ریشه عصب واگ گلوسوفارنکس، 2 4% تماس با عروق (شریان مخچه تحتانی خلفی) اطراف آن
[ترجمه ترگمان]برای ریشه عصب glossopharyngeal vagal، ۲ درصد تماس با سرخرگ (سرخرگ inferior posterior)اطراف آن را احاطه کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. These pioneering studies suggested that biliary secretion might be regulated by both vagal and non-vagal neural mechanisms.
[ترجمه گوگل]این مطالعات پیشگام نشان داد که ترشح صفراوی ممکن است توسط مکانیسم‌های عصبی واگ و غیرواگ تنظیم شود
[ترجمه ترگمان]این مطالعات پیشگام نشان دادند که ترشح biliary ممکن است توسط مکانیزم های عصبی vagal و non تنظیم شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It is recently found that the efferent vague nerve inhibits pro-inflammatory cytokine release and protects against IRI and termed this vagal function "the cholinergic anti-inflammatory pathway".
[ترجمه گوگل]اخیراً مشخص شده است که عصب مبهم وابران آزادسازی سیتوکین های پیش التهابی را مهار می کند و در برابر IRI محافظت می کند و به این عملکرد واگ "مسیر ضد التهابی کولینرژیک" می گویند
[ترجمه ترگمان]اخیرا مشخص شده است که عصب مبهم efferent، انتشار سایتوکاین ناشی از التهابی را مهار کرده و در برابر IRI محافظت می کند و این عملکرد vagal را \"مسیر anti cholinergic\" می نامند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Objective To explore the feasibility and the availability of preserving anterior trunk of vagal nerve during portoazygous devascularization (PD).
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی امکان سنجی و در دسترس بودن حفظ تنه قدامی عصب واگ در طول دواسکولاریزاسیون پورتوآزیگوت (PD)
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی امکان پذیر بودن و قابلیت دسترسی تنه جلویی عصب vagal در طی portoazygous devascularization (PD)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Anticholinergics act by blocking muscarinic receptors in the smooth muscle of the airways and inhibiting vagal tone.
[ترجمه گوگل]آنتی کولینرژیک ها با مسدود کردن گیرنده های موسکارینی در ماهیچه صاف راه های هوایی و مهار تون واگ عمل می کنند
[ترجمه ترگمان]anticholinergics با مسدود کردن گیرنده های muscarinic در ماهیچه های نرم مجاری هوایی و مهار لحن vagal عمل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Peristalsis in the body of the esophagus is under vagal control.
[ترجمه گوگل]پریستالسیس در بدن مری تحت کنترل واگ است
[ترجمه ترگمان]مری در بدن مری تحت کنترل vagal است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Results: T-588 administration successfully prevented motoneuron loss and ameliorated the choline acetyltransferase immunoreactivity in the ipsilateral nucleus ambiguus after vagal nerve avulsion.
[ترجمه گوگل]یافته‌ها: تجویز T-588 با موفقیت از از دست دادن نورون حرکتی جلوگیری کرد و رنگ‌پذیری کولین استیل ترانسفراز را در ابهام هسته همان طرف پس از برداشتن عصب واگ بهبود بخشید
[ترجمه ترگمان]نتایج: دولت ۵۸۸ با موفقیت مانع از شکست motoneuron شد و ameliorated acetyltransferase immunoreactivity immunoreactivity را در هسته ipsilateral بعد از avulsion عصبی vagal مهار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Objective To study the blood pressure changes resulted from intracranial vagal neurovascular compression, and explore the true mechanism of neurogenic hypertension.
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه تغییرات فشار خون ناشی از فشرده سازی عصبی عروقی واگ داخل جمجمه ای و کشف مکانیسم واقعی فشار خون عصبی
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه تغییرات فشار خون ناشی از فشرده سازی neurovascular vagal neurovascular و بررسی مکانیسم واقعی فشار خون neurogenic است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The stimuli believed to be responsible for secretion are vagal and humoral.
[ترجمه گوگل]محرک هایی که تصور می شود مسئول ترشح هستند واگ و هومورال هستند
[ترجمه ترگمان]محرک های بر این باورند که محرک ترشح vagal و humoral است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Gastroesophageal reflux GER has a close association with asthma through vagal nerve.
[ترجمه گوگل]رفلاکس معده به مری GER ارتباط نزدیکی با آسم از طریق عصب واگ دارد
[ترجمه ترگمان]gastroesophageal reflux ger، ارتباط نزدیکی با آسم از طریق عصب vagal دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Changes in antral motility induced by pentagastrin (G microinjected into the dor-sal vagal complex (DVC) were investigated in fasting conscious rats.
[ترجمه گوگل]تغییرات در تحرک آنترال ناشی از پنتاگاسترین (G microinjected به مجتمع dor-sal vagal (DVC) در موش‌های آگاه روزه‌دار مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]تغییرات در حرکت antral در حرکت القا شده توسط pentagastrin (G microinjected به مجتمع dor sal - (DVC)در موش های آگاه روزه مورد بررسی قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• of the vagus nerves, pertaining to the tenth pair of nerves that relay signals to the brain

پیشنهاد کاربران

عصب واگ یا واگوس
طولانی ترین عصب مغزی و دهمین زوج اعصاب مغزی از ۱۲ جفت عصب مغز است که در بلعیدن غذا، صحبت کردن، فعالیت های پاراسمپاتیک و گوارش نقش دارد.
vagal ( زیست‏شناسی )
واژه مصوب: واجی 2
تعریف: مربوط به عصب واج

بپرس