vacuole

/ˈvækjuoʊl//ˈvækjuəʊl/

(زیست شناسی) کریچه، واکوئل

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a membranous enclosure within a cell that contains substances isolated from the protoplasm, such as dissolved acids.

(2) تعریف: any small vesicle or cavity in organic tissue.

جمله های نمونه

1. The contractile vacuole expands and eventually discharges the water it contains to the exterior through the cell membrane.
[ترجمه گوگل]واکوئل انقباضی منبسط می شود و در نهایت آب موجود در آن را از طریق غشای سلولی به بیرون تخلیه می کند
[ترجمه ترگمان]حفره انقباضی گسترش می یابد و در نهایت آب را تخلیه می کند که شامل خارج از غشا سلولی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A vacuole is surrounded by a thin layer of cytoplasm which acts as a semi-permeable membrane.
[ترجمه گوگل]یک واکوئل توسط یک لایه نازک از سیتوپلاسم احاطه شده است که به عنوان یک غشای نیمه تراوا عمل می کند
[ترجمه ترگمان]این حفره توسط یک لایه نازک از سیتوپلاسم احاطه شده است که به عنوان غشا نفوذ پذیر عمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Plant cells contain liquid in spaces called vacuoles.
[ترجمه گوگل]سلول های گیاهی حاوی مایع در فضاهایی به نام واکوئل هستند
[ترجمه ترگمان]سلول های گیاهی حاوی مایع در فضاهای به نام vacuoles هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The microspore lacks a large central vacuole.
[ترجمه گوگل]میکروسپور فاقد واکوئل مرکزی بزرگ است
[ترجمه ترگمان]microspore فاقد یک حفره مرکزی بزرگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The central vacuole began to disappear, and cytoplasm with abundant organelle accumulated starch in some of microspores having embryogenic ability on transfer to culture.
[ترجمه گوگل]واکوئل مرکزی شروع به ناپدید شدن کرد و سیتوپلاسم با اندامک‌های فراوان نشاسته را در برخی از میکروسپورهایی که توانایی جنین‌زایی در انتقال به کشت دارند، انباشته کرد
[ترجمه ترگمان]این حفره مرکزی شروع به ناپدید شدن کرد و سیتوپلاسم با اندامک فراوان، در برخی از microspores که قابلیت انتقال به فرهنگ را داشت، جمع شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Tonoplast The membrane that surrounds the large central vacuole of plant cells.
[ترجمه گوگل]تونوپلاست غشایی که واکوئل مرکزی بزرگ سلول های گیاهی را احاطه کرده است
[ترجمه ترگمان]غشا سلولی که the مرکزی بزرگ سلول های گیاهی را احاطه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Vesicle A small vacuole of variable origin and shape.
[ترجمه گوگل]وزیکول یک واکوئل کوچک با منشا و شکل متغیر
[ترجمه ترگمان]vesicle یک حفره کوچک از مبدا و شکل متغیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Objective: A new method is introduced to extract vacuole nucleus in the lymphoma pathologic image automatically.
[ترجمه گوگل]هدف: روش جدیدی برای استخراج خودکار هسته واکوئل در تصویر پاتولوژیک لنفوم معرفی شده است
[ترجمه ترگمان]هدف: یک روش جدید برای استخراج حفره در the pathologic به صورت خودکار معرفی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. During the development of nectariferous tissue, both the vacuole and starch grains changed regularly.
[ترجمه گوگل]در طول توسعه بافت شهد، هر دو واکوئل و دانه های نشاسته به طور منظم تغییر کردند
[ترجمه ترگمان]در طول توسعه بافت nectariferous، هم حفره و هم دانه های نشاسته به طور منظم تعویض شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In the meantime, restore and connect broken vacuole nucleuses with approximately nearest connection algorithm.
[ترجمه گوگل]در همین حال، هسته‌های واکوئل شکسته را با تقریباً نزدیک‌ترین الگوریتم اتصال بازیابی و متصل کنید
[ترجمه ترگمان]در این میان vacuole شکسته شده را با نزدیک به نزدیک ترین الگوریتم اتصال برقرار و اتصال می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Carcinous bronchiologram, vacuole and nodule sign were major internal features.
[ترجمه گوگل]برونشیوگرام سرطانی، علامت واکوئل و ندول از ویژگی های اصلی داخلی بودند
[ترجمه ترگمان]Carcinous bronchiologram، vacuole و nodule دارای ویژگی های درونی عمده ای بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The liquid contents of a plant cell vacuole.
[ترجمه گوگل]محتویات مایع یک واکوئل سلولی گیاهی
[ترجمه ترگمان]محتوای مایع یک حفره سلول گیاهی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The cytoplasmic membrane that surrounds a vacuole of a plant cell.
[ترجمه گوگل]غشای سیتوپلاسمی که یک واکوئل یک سلول گیاهی را احاطه کرده است
[ترجمه ترگمان]The cytoplasmic که a یک سلول گیاهی را احاطه کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Single contractile vacuole situated near ventral wall of infundibulum. 28-33 pellicular striations from peristome to aboral trochal band and 5-8 from aboral trochal band to scopula.
[ترجمه گوگل]تک واکوئل انقباضی که در نزدیکی دیواره شکمی اینفاندیبولوم قرار دارد 28-33 رگه های پلیکولار از پریستوم تا نوار تروکال ابورال و 8-5 از نوار تروکال ابورال تا اسکوپول
[ترجمه ترگمان]این حفره انقباضی در نزدیکی دیواره شکمی of قرار دارد ۲۸ pellicular striations از peristome تا aboral باند trochal و ۵ - ۸ از گروه aboral trochal گرفته تا scopula
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Vacuole degeneration was found in epithelium cells and brush border of lumen surface fell off and reduced with pyknotic nucleus in proximal convoluted tubules of arsenism rats.
[ترجمه گوگل]دژنراسیون واکوئل در سلول‌های اپیتلیوم مشاهده شد و مرز برس سطح لومن افتاد و با هسته پیکنوتیک در لوله‌های پیچیده پروگزیمال موش‌های آرسنیسم کاهش یافت
[ترجمه ترگمان]انحطاط vacuole در سلول های بافت پوششی یافت شد و مرز brush سطح لومن به تدریج کاهش یافت و با هسته های pyknotic در tubules proximal به rats arsenism کاهش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[علوم دامی] واکوئل ؛ بخشی از سلول

انگلیسی به انگلیسی

• cavity filled with fluid in the cytoplasm of a cell; cavity in the tissue

پیشنهاد کاربران

vacuole
vacuole : vac uole
این آمیزواژه ی لاتینی که نخست به فرانسوی و سپس انگلیسی درآمده و هر دو بخش اش از زبان هند و اروپایی که زبان پارسی از شاخه ی خاوری آن می باشد از دو بخش vac و uole - برساخته شده است :
...
[مشاهده متن کامل]

vac همریشه با va اوستایی به مینه ی " - بی ، بدون ، نبود ، نَدار ، ناداشت ، فاقد ، فقدان" و :
wang یا weng پارسی به مونه ی " تُهی ، پوک ، پوچ ، خالی ، توخالی " است.
پسوند uole - همتراز با پسوند - اوله پارسی در " کوتوله ، زَنگوله" یا - آله در " بُزغاله ، گوساله " است که برای کوچک سازی یا تصغیر به کار می رود.
گرته برداری از vacuole : وَنگوله ، وِنگوله ، وَنگاله ، وِنگاله ، وَگوله ، وِگوله ، وَگاله ، وِگاله
فرهنگستان نوواژه ی " کُریچه " را برساخته و برگُزیده است.

a space that contains air or liquid inside a living cell, often storing an important chemical or food substance
واکوئول یا کُریچه از اندامک های درون یاخته موجودات زنده است. کریچه ها در درون برخی یاخته های یوکاریوتی و اغلب یاخته های گیاهی وجود دارند. پژوهشگران واکوئول را به صورت حفره های آبکی که از تورم بخش های کلوییدی میان یاخته در نظر می گیرند.
...
[مشاهده متن کامل]

vacuole
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/vacuole• https://en.wikipedia.org/wiki/Vacuole
vacuole ( زیست‏شناسی )
واژه مصوب: کُریچه
تعریف: فضا یا حفره‏ای غشادار در درون‏یاخته که عمل هضم یا ترشح یا ذخیره یا دفع مواد را بر عهده دارد
حباب ، حفره توخالی ، واکوئل ، حفره توخالی کوچکی در پروتوپلاسم یاخته
ذخیره آب، مواد غذایی و دفعی
محفظه ی حباب شکل، محفظه ی نفوذ ناپذیر، واکوئل،
واکوئل
( مربوط به مسائل زیستی )

بپرس