1. But nervousness and vacillation over direct state intervention was more than just a problem of administration.
[ترجمه گوگل]اما عصبیت و نوسان در مورد مداخله مستقیم دولت چیزی بیش از یک مشکل اداری بود
[ترجمه ترگمان]اما اضطراب و تردید ناشی از مداخله دولت مستقیم بیش از یک مشکل اداری بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما اضطراب و تردید ناشی از مداخله دولت مستقیم بیش از یک مشکل اداری بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. When Grandcourt languidly presents his proposal. her vacillation intrigues him.
[ترجمه گوگل]وقتی گراندکورت با بی حوصلگی پیشنهاد خود را ارائه می کند نوسان او او را مجذوب می کند
[ترجمه ترگمان]وقتی که به بیت با بی میلی پیشنهاد او را تقدیم می کند vacillation او را فریب می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]وقتی که به بیت با بی میلی پیشنهاد او را تقدیم می کند vacillation او را فریب می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Although the increase was understandable given the Government's vacillation, it made ministers even less willing to intervene.
[ترجمه گوگل]اگرچه این افزایش با توجه به نوسانات دولت قابل درک بود، اما تمایل وزیران را حتی کمتر به مداخله کرد
[ترجمه ترگمان]اگرچه این افزایش برای تردید دولت قابل درک بود، اما وزرا حتی تمایل کمتری به مداخله داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اگرچه این افزایش برای تردید دولت قابل درک بود، اما وزرا حتی تمایل کمتری به مداخله داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. But for his weakness and vacillation, peasant unrest and working-class militancy could have been kept in check by efficient and unwavering repression.
[ترجمه گوگل]اما به دلیل ضعف و نوسان او، ناآرامی های دهقانی و ستیزه جویی طبقه کارگر می توانست با سرکوب کارآمد و تزلزل ناپذیر مهار شود
[ترجمه ترگمان]اما برای ضعف و دودلی او، ناآرامی های روستایی و شبه نظامی گری در طبقه کارگر می توانست با سرکوب گسترده و قطعی حفظ شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما برای ضعف و دودلی او، ناآرامی های روستایی و شبه نظامی گری در طبقه کارگر می توانست با سرکوب گسترده و قطعی حفظ شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. This vacillation between different approaches showed in other ways.
[ترجمه گوگل]این نوسان بین رویکردهای مختلف به شکل های دیگری نشان داده شد
[ترجمه ترگمان]این vacillation بین رویکردهای مختلف به روش های دیگری نشان داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این vacillation بین رویکردهای مختلف به روش های دیگری نشان داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Unnecessary vacillation will only be a waste of time.
[ترجمه گوگل]نوسانات غیر ضروری فقط اتلاف وقت خواهد بود
[ترجمه ترگمان]شک و تردیدهای غیر ضروری فقط اتلاف وقت خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شک و تردیدهای غیر ضروری فقط اتلاف وقت خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. His constant vacillation make him an unfit administrator.
[ترجمه گوگل]نوسانات مداوم او او را به یک مدیر نامناسب تبدیل می کند
[ترجمه ترگمان]vacillation ثابت او باعث می شود او یک مدیر نامناسب شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]vacillation ثابت او باعث می شود او یک مدیر نامناسب شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. He accused President Carter of vacillation and retreat.
[ترجمه گوگل]او رئیس جمهور کارتر را به تزلزل و عقب نشینی متهم کرد
[ترجمه ترگمان]وی کارتر را به تردید و دودلی متهم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]وی کارتر را به تردید و دودلی متهم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Vacillation is the cause of his failure.
[ترجمه گوگل]تزلزل دلیل شکست اوست
[ترجمه ترگمان]vacillation دلیل شکست اونه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]vacillation دلیل شکست اونه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. They will draw lessons from their vacillation.
[ترجمه گوگل]آنها از نوسانات خود درس خواهند گرفت
[ترجمه ترگمان]آن ها از vacillation درس خواهند گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها از vacillation درس خواهند گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Any vacillation or procrastination, any contrary policy, is absolutely wrong.
[ترجمه گوگل]هر گونه تزلزل یا تعلل، هر سیاست مخالف، کاملاً اشتباه است
[ترجمه ترگمان]هر گونه تردید و تردید، هر گونه سیاست مخالف، کاملا غلط است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هر گونه تردید و تردید، هر گونه سیاست مخالف، کاملا غلط است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. We are vexed by too much inconsistency and vacillation in our creed.
[ترجمه گوگل]ما از ناهماهنگی و نوسان بیش از حد در اعتقاداتمان آزرده خاطر هستیم
[ترجمه ترگمان]ما از تناقض و تردید بیش از حد در معتقدات خود ناراضی هستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما از تناقض و تردید بیش از حد در معتقدات خود ناراضی هستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. His constant vacillation made him an unfit administrator.
[ترجمه گوگل]تزلزل دائمی او او را به یک مدیر نامناسب تبدیل کرد
[ترجمه ترگمان]vacillation ثابت او باعث شد او یک مدیر نامناسب شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]vacillation ثابت او باعث شد او یک مدیر نامناسب شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. There must be no mistake, no vacillation or dallying because of her own smallness of mind.
[ترجمه گوگل]به خاطر کوچک بودن ذهن او نباید هیچ اشتباهی وجود داشته باشد، هیچ تزلزلی یا دودلی وجود نداشته باشد
[ترجمه ترگمان]هیچ اشتباهی در کار نیست، هیچ حرکتی در کار نیست، به خاطر کوچکی افکار خودش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هیچ اشتباهی در کار نیست، هیچ حرکتی در کار نیست، به خاطر کوچکی افکار خودش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The computation results show that vacillation has a significant effect on falling film absorption in a vertical tube with TFE/NMP solution.
[ترجمه گوگل]نتایج محاسبات نشان میدهد که نوسانات تأثیر قابلتوجهی بر جذب فیلم سقوط در یک لوله عمودی با محلول TFE/NMP دارد
[ترجمه ترگمان]نتایج محاسبه نشان می دهد که vacillation تاثیر قابل توجهی بر روی کاهش جذب فیلم در یک لوله عمودی با محلول TFE \/ NMP دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نتایج محاسبه نشان می دهد که vacillation تاثیر قابل توجهی بر روی کاهش جذب فیلم در یک لوله عمودی با محلول TFE \/ NMP دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید