1. to vaccinate children against smallpox
بچه ها را در برابر آبله واکسینه کردن
2. There has been a radical decline in polio since doctors began to vaccinate children with the Salk vaccine.
 [ترجمه گوگل]از زمانی که پزشکان شروع به واکسینه کردن کودکان با واکسن سالک کردند، فلج اطفال به شدت کاهش یافته است 
[ترجمه ترگمان]از زمانی که پزشکان شروع به واکسینه کردن کودکان با واکسن Salk کرده اند، یک کاهش شدید در فلج اطفال وجود داشته است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
3. The general population has accepted the need to vaccinate children against the once-dreaded disease.
 [ترجمه گوگل]عموم مردم نیاز به واکسینه کردن کودکان را در برابر این بیماری که زمانی ترسناک بود پذیرفته اند 
[ترجمه ترگمان]مردم عمومی نیاز به واکسینه کردن کودکان در برابر این بیماری وحشتناک را پذیرفته اند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
4. Numerous examples persist of people who have neglected to have their infants vaccinated.
 [ترجمه گوگل]نمونه های متعددی از افرادی وجود دارد که از واکسینه کردن نوزادان خود غفلت کرده اند 
[ترجمه ترگمان]نمونه های زیادی از افرادی وجود دارند که از واکسینه شدن کودکان خود غفلت کرده اند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
5. They have begun to vaccinate children in an attempt to check the spread of the disease.
 [ترجمه گوگل]آنها واکسیناسیون کودکان را در تلاش برای کنترل شیوع این بیماری آغاز کرده اند 
[ترجمه ترگمان]آن ها شروع به واکسینه کردن کودکان در تلاش برای بررسی شیوع این بیماری کرده اند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
6. Smallpox was eliminated by a dedicated effort to vaccinate everyone.
 [ترجمه گوگل]آبله با تلاشی اختصاصی برای واکسینه کردن همه از بین رفت 
[ترجمه ترگمان]آبله از سوی یک تلاش اختصاصی برای واکسینه کردن همه حذف شد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
7. However, the decision to vaccinate a large population for group C meningococcal disease is difficult.
 [ترجمه گوگل]با این حال، تصمیم گیری برای واکسینه کردن جمعیت زیادی برای بیماری مننگوکوک گروه C دشوار است 
[ترجمه ترگمان]با این حال، تصمیم برای واکسینه کردن یک جمعیت بزرگ برای بیماری گروه سی meningococcal دشوار است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
8. Your doctor will normally be able to vaccinate you with a flu vaccine.
 [ترجمه گوگل]پزشک شما به طور معمول می تواند شما را با واکسن آنفولانزا واکسینه کند 
[ترجمه ترگمان]پزشک شما معمولا می تواند با واکسن سرماخوردگی شما را واکسن بزند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
9. Worcestershire Health Authority is another which doesn't vaccinate youngsters.
 [ترجمه گوگل]اداره بهداشت Worcestershire یکی دیگر از مواردی است که جوانان را واکسینه نمی کند 
[ترجمه ترگمان]اداره بهداشت Worcestershire دیگری است که جوانان را واکسینه نمی کند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
10. To vaccinate a few hundred people in a village and find a disease there a decade later is one thing.
 [ترجمه گوگل]واکسینه کردن چند صد نفر در یک روستا و پیدا کردن یک بیماری در آنجا یک دهه بعد یک چیز است 
[ترجمه ترگمان]برای واکسینه کردن چند صد نفر در یک روستا و یافتن یک بیماری در آنجا یک دهه بعد یک چیز است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
11. Third, if the condition permission, may vaccinate the influenza vaccine.
 [ترجمه گوگل]سوم، اگر شرایط اجازه دهد، ممکن است واکسن آنفولانزا را واکسینه کند 
[ترجمه ترگمان]سوم، اگر شرایط اجازه داشته باشد، ممکن است واکسن آنفولانزا را واکسینه کند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
12. Nonetheless, it will still be possible to vaccinate people in other high-risk groups: health care workers, people caring for infants and healthy young people.
 [ترجمه گوگل]با این وجود، واکسیناسیون افراد در سایر گروه های پرخطر همچنان امکان پذیر خواهد بود: کارکنان مراقبت های بهداشتی، افرادی که از نوزادان مراقبت می کنند و جوانان سالم 
[ترجمه ترگمان]با این وجود، هنوز امکان واکسینه کردن افراد در دیگر گروه های پرخطر وجود دارد: کارکنان مراقبت های بهداشتی، افرادی که مراقب کودکان و جوانان سالم هستند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
13. At home it began a program to vaccinate children against infectious childhood diseases.
 [ترجمه گوگل]در خانه برنامه ای را برای واکسینه کردن کودکان در برابر بیماری های عفونی دوران کودکی آغاز کرد 
[ترجمه ترگمان]در خانه، این برنامه شروع به برنامه ای برای واکسینه کردن کودکان در برابر بیماری های عفونی کودکان کرد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
14. Chinese officials have vowed to vaccinate the country's entire stock of poultry.
 [ترجمه گوگل]مقامات چینی قول داده اند که کل موجودی طیور این کشور را واکسینه کنند 
[ترجمه ترگمان]مقامات چینی قول داده اند که کل مرغ و ماکیان این کشور را واکسینه کنند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
15. We need to vaccinate our dog.
16. He thinks he can find a way to vaccinate the elephants from a safe distance.
 [ترجمه گوگل]او فکر می کند که می تواند راهی برای واکسینه کردن فیل ها از فاصله ایمن پیدا کند 
[ترجمه ترگمان]او فکر می کند که می تواند راهی برای واکسینه کردن فیل ها از فاصله ایمن بیابد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
17. The doctor may vaccinate him for protection against others.
 [ترجمه گوگل]پزشک ممکن است او را برای محافظت در برابر دیگران واکسینه کند 
[ترجمه ترگمان]دکتر ممکن است او را برای محافظت در برابر دیگران واکسینه کند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
18. I helped fix windmills, vaccinate cattle, and do other chores.
 [ترجمه گوگل]من به تعمیر آسیاب های بادی، واکسینه کردن گاوها و انجام کارهای دیگر کمک کردم 
[ترجمه ترگمان]من به تعمیر windmills، واکسینه کردن گاو و انجام کاره ای دیگر کمک کردم 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید