voice mail

/ˌvɔɪsˈmeɪl//vɔɪsmeɪl/

(کامپیوتر) پست گفتاری، پست صوتی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a telephone system that records and stores messages left by callers which can be retrieved by subscribers by dialing the central computer.

(2) تعریف: a spoken telephone message or messages recorded and stored on a central computer for retrieval by the recipient.

جمله های نمونه

1. Users can access their voice mail remotely.
[ترجمه گوگل]کاربران می توانند از راه دور به پست صوتی خود دسترسی داشته باشند
[ترجمه ترگمان]کاربران می توانند به پست صوتی خود از راه دور دسترسی داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Let's hope that he will check his voice mail.
[ترجمه گوگل]بیایید امیدوار باشیم که او پست صوتی خود را بررسی کند
[ترجمه ترگمان]بیا امیدوار باشیم که اون پیام صوتی - ش رو چک کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In addition, users can access their voice mail remotely.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، کاربران می توانند از راه دور به پست صوتی خود دسترسی داشته باشند
[ترجمه ترگمان]به علاوه، کاربران می توانند به پست صوتی خود از راه دور دسترسی داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We learned how many voice mail messages you had.
[ترجمه گوگل]ما فهمیدیم که شما چند پیام پست صوتی دارید
[ترجمه ترگمان]ما یاد گرفتیم چند تا پیغام صوتی که تو داشتی رو گرفتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Next, he updates his voice mail, letting callers know who they can reach as a back-up.
[ترجمه گوگل]در مرحله بعد، او پست صوتی خود را به روز می کند و به تماس گیرندگان اجازه می دهد بدانند که به عنوان پشتیبان با چه کسی می توانند تماس بگیرند
[ترجمه ترگمان]سپس، او پست صوتی خود را به روز رسانی می کند و اجازه می دهد تماس گیرندگان بدانند که می توانند به عنوان پشتیبان به آن ها دسترسی داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. These include: Features like voice mail, call waiting and call forwarding.
[ترجمه گوگل]این موارد عبارتند از: ویژگی هایی مانند پست صوتی، انتظار تماس و ارسال تماس
[ترجمه ترگمان]این موارد عبارتند از: خصوصیاتی مانند پست صوتی، فراخوانی و ارسال
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I want to check my voice mail.
[ترجمه گوگل]من می خواهم پست صوتی خود را چک کنم
[ترجمه ترگمان] میخوام پیغام صوتی ام رو چک کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Gordon's voice mail: Hi, this is Gordon, I am not in the office at the moment.
[ترجمه گوگل]پست صوتی گوردون: سلام، این گوردون است، من در حال حاضر در دفتر نیستم
[ترجمه ترگمان]پیام صوتی گوردون: سلام، من گوردون هستم، در حال حاضر در دفتر نیستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. You access your voice mail and delete and forward messages from anywhere.
[ترجمه گوگل]شما به پست صوتی خود دسترسی دارید و پیام ها را از هر کجا حذف و فوروارد می کنید
[ترجمه ترگمان]شما به ایمیل تان دسترسی دارید و پیام های ارسالی و ارسال را از هر جایی حذف کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The distinguishing features of Embedded Voice Mail System and its application in Harris PABX are introduced.
[ترجمه گوگل]ویژگی های متمایز سیستم پست صوتی جاسازی شده و کاربرد آن در هریس PABX معرفی شده است
[ترجمه ترگمان]ویژگی های متمایز سیستم میل توکار و کاربرد آن در هریس PABX معرفی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. And she'd left me a frightened voice mail.
[ترجمه گوگل]و او یک پیام صوتی ترسیده برای من گذاشته بود
[ترجمه ترگمان]و اون برام یه پیغام گیر صدا گذاشته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. These technologies include voice mail, e - mail, scheduling software, desktop publishing, word processing, and fax.
[ترجمه گوگل]این فناوری‌ها شامل پست صوتی، پست الکترونیکی، نرم‌افزار زمان‌بندی، انتشار دسکتاپ، پردازش متن و فکس می‌شود
[ترجمه ترگمان]این تکنولوژی ها شامل پست صوتی، پست الکترونیک، نرم افزار برنامه ریزی، چاپ دسک تاپ، پردازش کلمه، و فکس هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Voice mail records messages when you are out of the office.
[ترجمه گوگل]پست صوتی زمانی که خارج از دفتر هستید پیام ها را ضبط می کند
[ترجمه ترگمان]زمانی که شما خارج از دفتر هستید، ایمیل پیام ها را ثبت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He left a 15-minute voice message on my voice mail box. It was really a voice novel.
[ترجمه گوگل]او یک پیام صوتی 15 دقیقه ای روی صندوق پست صوتی من گذاشت این واقعا یک رمان صوتی بود
[ترجمه ترگمان]اون یه پیغام ۱۵ دقیقه ای روی جعبه پیغام صوتی من گذاشت واقعا یه داستان صوتی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The popularity of voice mail has about because of its many benefits.
[ترجمه گوگل]محبوبیت پست صوتی به دلیل مزایای فراوان آن است
[ترجمه ترگمان]محبوبیت پست صوتی به دلیل مزایای زیاد آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[کامپیوتر] پست صوتی ؛ پست آوایی ؛ پست صوتی - نامه صوتی پیامهایی که توسط تلفن دریافت و ضبط شده و به طور خود کار خوانده می شوند سیستمهای نامه ی صوتی توسط کامپیوتر کنترل می شوند و می توان آنها را از طریق تلفن در خواست کرد .
[زمین شناسی] پست صوتی

انگلیسی به انگلیسی

• computerized answering service which stores and plays back digital audio messages for subscribers

پیشنهاد کاربران

پست صوتی یا گفتاری. پیغام گیر. {در تلفن شرکت ها یا. . . زمانی که مشتری تماس می گیرد، با این پیام صوتی مواجه می شود. }
مثال:
I want to check my voice mail.
من می خواهم پیغام گیرم را چک کنم.
voice mail ( رایانه و فنّاوری اطلاعات )
واژه مصوب: پست صوتی
تعریف: سامانه‏ای که به برخوانی ها پاسخ می‏دهد و پیام‏ها را ذخیره و پخش می‏کند
پست صوتی یا گفتاری
پیغام گیر
در تلفن شرکت ها یا. . . زمانی که مشتری تماس می گیرد، با این پیام صوتی مواجه می شود.
پیام صوتی

بپرس