virus

/ˈvaɪrəs//ˈvaɪərəs/

معنی: ویروس، عامل نقل وانتقال امراض
معانی دیگر: (زیست شناسی) ویروس، ویش، (در اصل) زهر (به ویژه زهر مار)، مایه ی تباهی و فساد، عامل نقل وانتقال امرا­

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: viruses
(1) تعریف: any of a large group of submicroscopic agents that reproduce only in living cells and are disease-producing in humans, animals, and plants.

(2) تعریف: a disease caused by such an agent.
مشابه: cold

(3) تعریف: a negative, poisonous influence, as on one's mind or soul.
مشابه: poison, taint

- the insidious virus of fear
[ترجمه گوگل] ویروس موذی ترس
[ترجمه ترگمان] ویروس insidious ترس از
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(4) تعریف: see computer virus.

جمله های نمونه

1. the virus of mistrust which has invaded their home
ویروس عدم اعتماد که منزل آنها را مورد تهاجم قرار داده است

2. An infected person can pass the virus to others.
[ترجمه گوگل]یک فرد آلوده می تواند ویروس را به دیگران منتقل کند
[ترجمه ترگمان]فرد مبتلا می تواند ویروس را به دیگران منتقل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. These virus infections display obvious visual symptoms.
[ترجمه گوگل]این عفونت های ویروسی علائم بصری آشکاری را نشان می دهند
[ترجمه ترگمان]این عفونت های ویروسی علائم بصری مشخصی را نشان می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The influenza virus has shown person-to-person transmission in a given locale.
[ترجمه گوگل]ویروس آنفولانزا انتقال فرد به فرد را در یک منطقه مشخص نشان داده است
[ترجمه ترگمان]ویروس آنفولانزا یک انتقال انسان به فرد را در یک منطقه مشخص نشان داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The antibodies glom onto the virus and destroy it.
[ترجمه گوگل]آنتی بادی ها بر روی ویروس نفوذ کرده و آن را از بین می برند
[ترجمه ترگمان]بافت ها به ویروس مبتلا می شوند و آن را نابود می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. If the virus cannot replicate itself, it cannot cause illness.
[ترجمه گوگل]اگر ویروس نتواند خودش را تکثیر کند، نمی تواند باعث بیماری شود
[ترجمه ترگمان]اگر ویروس نمی تواند خودش تکثیر کند، نمی تواند باعث بیماری شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She has got some kind of virus.
[ترجمه گوگل]او به نوعی ویروس مبتلا شده است
[ترجمه ترگمان]یه جور ویروس داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. People with the virus may feel perfectly well, but they can still infect others.
[ترجمه گوگل]افراد مبتلا به این ویروس ممکن است احساس خوبی داشته باشند، اما هنوز هم می توانند دیگران را آلوده کنند
[ترجمه ترگمان]افراد مبتلا به ویروس ممکن است احساس خوبی داشته باشند اما هنوز هم می توانند دیگران را آلوده کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Evidence suggested that the AIDS virus was spreading very quickly among the heterosexual community.
[ترجمه گوگل]شواهد حاکی از آن است که ویروس ایدز به سرعت در میان جامعه دگرجنس گرایان منتشر می شود
[ترجمه ترگمان]شواهد نشان می دهند که ویروس ایدز در بین جامعه همجنس باز بسرعت گسترش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The exact number of people carrying the virus is unknown.
[ترجمه گوگل]تعداد دقیق افراد ناقل این ویروس مشخص نیست
[ترجمه ترگمان]تعداد دقیق افرادی که ویروس را حمل می کنند مشخص نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The identification of rabies virus has saved many lives.
[ترجمه گوگل]شناسایی ویروس هاری جان بسیاری را نجات داده است
[ترجمه ترگمان]شناسایی ویروس هاری باعث نجات بسیاری از زندگی ها شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The virus mutates in the carrier's body.
[ترجمه گوگل]ویروس در بدن حامل جهش می یابد
[ترجمه ترگمان]ویروس وارد بدن کالسکه چی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The virus is getting more and more attention, and not before time.
[ترجمه گوگل]این ویروس بیشتر و بیشتر مورد توجه قرار می گیرد، و نه قبل از زمان
[ترجمه ترگمان]ویروس بیشتر و بیشتر جلب می شود، و نه قبل از زمان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Various drugs have proved ineffective against the virus.
[ترجمه گوگل]داروهای مختلف در برابر ویروس ناکارآمد هستند
[ترجمه ترگمان]داروهای مختلفی در برابر این ویروس بی اثر شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The virus is not passed on through touching or shaking hands.
[ترجمه baby 쇠] ویروس از طریق لمس کردن یا دست دادن انتقال نمی یابد
|
[ترجمه گوگل]این ویروس از طریق دست دادن یا دست دادن منتقل نمی شود
[ترجمه ترگمان]ویروس از طریق لمس کردن یا دست دادن دست نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ویروس (اسم)
virus

عامل نقل وانتقال امراض (اسم)
virus

تخصصی

[علوم دامی] ویروس ؛ ذرات عفونت زای کوچکی هستند که از صافی عبور کرده و باعث بیماری در انسان و حیوانات می شوند . شامل یک لایه پروتئینی ضخیم است که در بر گیرنده RNA و یا DNA (هر دو را باهم ندارد) می باشد . ویروسها برای تکثیر ناچار به استفاده از یک سلول میزبان می هستند .
[کامپیوتر] ویروس برنامه ای کامپیوتری که به طور خود کار خودش را کپی می کند . در نتیجه سایر دیسکها یا برنامه ها را بدون آگاهی کاربر آلوده کرده و با نوعی فریب کاری عملیات کامپیوتر را خراب می کند . ویروسها از دهه ی 60 به عنوان شوخیهای آکادمیک وجود داشتند . اما در سال 1987 نخستین ویروسهای ویانگر ظاهر شدند . بهترین محافظ در برابر ویروسها، تهیه ی نرم افزار از منابع مطمئن، پشتیبان گیری مرتب از فایلها، اجرای دوباره ی برنامه های ویروس یاب و حفاظت از دیسکهای سیستم است . توسعی برنامه ی های ویریوس زا جرم محسوب می شود . نگاه کنید به trojan horse vaccine . - ویروس

انگلیسی به انگلیسی

• microorganism which functions as an infectious agent; computer program which is intended to be spread surreptitiously between computers and usually causes damage (computers)
a virus is a kind of germ that can cause disease.
in computer technology, a virus is a program that introduces itself into a system, altering or destroying the information stored in the system.

پیشنهاد کاربران

ویروس
مثال: The computer was infected with a virus.
رایانه با ویروس آلوده شده بود.
[اصطلاح تخصصی ارزهای دیجیتال]
ویروس
رایانه ها معمولاً زمانی به ویروس آلوده می شوند که کاربر ناآگاهانه آن را از طریق یک فایل دانلود شده نصب کند.
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : virus
✅️ صفت ( adjective ) : viral
✅️ قید ( adverb ) : virally
[پزشکی] ویروس: نوعی از عوامل عفونی میکروسکوپی
این واژه خودش، ریشه در �ویسا� سانسکریت و �ویش� اوستایی دارد که همگی به معنای �زهر� و �زهرابه� هستند. ( منبع: واژه نامه ریشه شناسی اتیموآنلاین )
virus ( رایانه و فنّاوری اطلاعات )
واژه مصوب: ویروس
تعریف: بدافزاری به صورت یک برنامه که معمولاً ازطریق شبکه وارد رایانه می‏شود و ایجاد اختلال می‏کند
《 پارسی را پاس بِداریم》
virus
دَر اَوِستا دیوی بوده که هِنگامی به دَرونِ تَن می رَفته آن کَس را بیمار کَرده وُ می کُشته که به آن " نِسو " می گُفتَند.
پیش نَهاد ها :
نِسو ، نیسو ، نیستو ، نیسوک ، نیسوش ( به گَمان اَز سِتاکِ نیست وَ نیس بَرساخته شُده ، نیستَن # هَستَن: ریزاَندامی که زِندِگی را نیست می کُنَد یا می نیستَد. )
...
[مشاهده متن کامل]

virus
ایرانی کهن : ویش
باز سازی : گیش
پیش نهاد های دیگر :
وِیره ( از ویران کُننده ) ، وِیروش ( از ویراننده )
its origin is the Greek word: VIRION which means poison
به تلفظش دقت کنید: وای رِس

بپرس