verbalism

/ˈvɜːrbəˌlɪzəm//ˈvɜːbəlɪzm/

بیان با واژه، شرح گفتاری، عبارت، واژه، واج، لغت، کلمه، کلام (در برابر: معنی)، انتقاد لفظی، عبارت بی معنی، پرحرفی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a verbal expression; word or phrase.
مشابه: locution, verbal

(2) تعریف: a virtually meaningless word or expression.

(3) تعریف: words or phrases that obscure ideas or reality; words only; verbiage.

جمله های نمونه

1. When once glary verbalism and illustrious oath are forsaken in the back of the Bores.
[ترجمه گوگل]زمانی که یک بار کلام پر زرق و برق و سوگند برجسته در پشت بورها کنار گذاشته می شود
[ترجمه ترگمان]پس از آنکه سوگند یاد کرد سوگند یاد کرد و سوگند یاد کرد که در عقب کشتی سوگند یاد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Polite verbalism is the respect to others. Moreover, it adds your demeanor .
[ترجمه گوگل]کلامی مودبانه احترام به دیگران است علاوه بر این، رفتار شما را اضافه می کند
[ترجمه ترگمان]نزاکت مودب احترام دیگران است علاوه بر این، آن رفتار شما را اضافه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The idea was immediate but the verbalism took hours.
[ترجمه گوگل]ایده آنی بود اما کلامی ساعت ها طول کشید
[ترجمه ترگمان]این فکر آنی بود، اما انتقاد و انتقاد چندین ساعت طول کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The Principle of Directness and Verbalism is a fundamental principle that is universally established in the Civil Law System countries.
[ترجمه گوگل]اصل مستقیم و کلام گرایی یک اصل اساسی است که به طور جهانی در کشورهای نظام حقوق مدنی برقرار است
[ترجمه ترگمان]اصل of و Verbalism یک اصل بنیادی است که به طور جهانی در کشورهای سیستم قانون مدنی ایجاد می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Polite verbalism is the respect to others.
[ترجمه گوگل]کلامی مودبانه احترام به دیگران است
[ترجمه ترگمان]نزاکت مودب احترام دیگران است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Guiyang Business Association always faced imbroglio of national right and business benefit. So, lots of verbalism and practice with paradox cannot avoid.
[ترجمه گوگل]انجمن بازرگانی گویانگ همیشه با تضعیف حقوق ملی و منافع تجاری روبرو بود بنابراین، بسیاری از کلام و تمرین با پارادوکس را نمی توان اجتناب کرد
[ترجمه ترگمان]انجمن بازرگانی Guiyang همیشه با منافع ملی و سود کسب وکار مواجه است بنابراین، بسیاری از verbalism و تمرین با پارادوکس نمی توانند از آن اجتناب کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In China, the current stipulations still have some distance to the establishment of the Principle of Directness and Verbalism .
[ترجمه گوگل]در چین، شروط فعلی هنوز تا ایجاد اصل مستقیم و کلامی فاصله دارد
[ترجمه ترگمان]در چین، شرط های فعلی هنوز مقداری فاصله برای ایجاد اصل of و Verbalism دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Third, the judges don't have enough professional skill to control the trial guided by the Principle of Directness and Verbalism.
[ترجمه گوگل]ثالثاً، قضات مهارت حرفه ای کافی برای کنترل محاکمه با هدایت اصل مستقیم و کلامی را ندارند
[ترجمه ترگمان]سوم، قضات فاقد مهارت حرفه ای کافی برای کنترل محاکمه با هدایت اصل of و Verbalism هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. With the development of the legal reform in our country, we attach more importance to the directness principle and the verbalism principle in the trial.
[ترجمه گوگل]با توسعه اصلاحات قانونی در کشور ما به اصل صراحت و اصل کلامی در دادرسی اهمیت بیشتری می دهیم
[ترجمه ترگمان]با توسعه اصلاحات قانونی در کشورمان، ما اهمیت بیشتری به اصل directness و اصل verbalism در محاکمه داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. One of the main reasons is that we didn't establish the Principle of Directness and Verbalism.
[ترجمه گوگل]یکی از دلایل اصلی این است که ما اصل روراستی و کلامی را پایه گذاری نکردیم
[ترجمه ترگمان]یکی از دلایل اصلی این است که ما اصل of و Verbalism را تعیین نکردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The literati almost all agree on establishing the Principle of Directness and Verbalism in China.
[ترجمه گوگل]تقریباً همه اهل ادب در مورد ایجاد اصل مستقیم و کلام گرایی در چین اتفاق نظر دارند
[ترجمه ترگمان]The تقریبا همگی بر سر تاسیس اصل of و Verbalism در چین توافق دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس