1. Without mentioning the Uzbek community name, Otunbayeva said the wrecked city of Osh would be rebuilt.
[ترجمه گوگل]اوتونبایوا بدون ذکر نام جامعه ازبکی گفت که شهر ویران شده اوش بازسازی خواهد شد
[ترجمه ترگمان]اوتونبایوا بدون اشاره به نام جامعه ازبک، گفت که شهر درهم شکسته اوش بازسازی خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. On May 2 20 Uzbek President Islam Karimov met with visiting Chinese Foreign Minister Yang Jiechi at the Presidential Palace in Tashkent, the capital of Uzbekistan.
[ترجمه گوگل]در تاریخ 2 مه، اسلام کریم اف، رئیس جمهور ازبکستان، با یانگ جیچی، وزیر امور خارجه چین در کاخ ریاست جمهوری در تاشکند، پایتخت ازبکستان، دیدار کرد
[ترجمه ترگمان]اسلام کریموف، رئیس جمهور ازبکستان، در روز ۲ مه با وزیر امور خارجه چین، یانگ جیچی در کاخ ریاست جمهوری در تاشکند پایتخت ازبکستان دیدار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Some 4000 Uzbeks have registered as refugees in neighbouring Uzbek - majority Uzbekistan.
[ترجمه گوگل]حدود 4000 ازبک به عنوان پناهنده در همسایه ازبکستان - اکثریت ازبکستان - ثبت نام کرده اند
[ترجمه ترگمان]حدود ۴۰۰۰ ازبک به عنوان پناهنده در ازبکستان همسایه ازبکستان - ازبکستان ثبت نام کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Uzbekistan and Uzbek people will always live in my heart.
[ترجمه گوگل]مردم ازبکستان و ازبکستان همیشه در قلب من زندگی خواهند کرد
[ترجمه ترگمان]ازبکستان و مردم ازبکستان همواره در قلب من زندگی خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Chinese, Uzbek leaders meet to strengthen bilateral ties.
[ترجمه گوگل]رهبران چین و ازبکستان برای تقویت روابط دوجانبه دیدار کردند
[ترجمه ترگمان]رهبران چین و ازبکستان برای تقویت روابط دوجانبه با یکدیگر دیدار می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The Uzbek soldiers claimed mercy from Genghis Khan.
[ترجمه گوگل]سربازان ازبک از چنگیز خان ادعای رحمت کردند
[ترجمه ترگمان]سربازان ازبک از چنگیز خان حمایت کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. One Uzbek was contused. He jumped out of the trench, turned around and ran towards the Germans.
[ترجمه گوگل]یک ازبک کوفت شده بود از سنگر بیرون پرید، برگشت و به طرف آلمانی ها دوید
[ترجمه ترگمان]یکی از ازبک ها contused بود از گودال پایین جست، چرخی زد و به سوی آلمان ها شتافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Other staples of the Uzbek diet include kabob ,laghmon (long, thick noodles often used in soups), and many varieties of bread, called non. Green tea is a common beverage.
[ترجمه گوگل]سایر مواد اصلی رژیم غذایی ازبکستان عبارتند از کباب، لغمون (نودل بلند و غلیظ که اغلب در سوپ استفاده می شود) و بسیاری از انواع نان به نام غیر چای سبز یک نوشیدنی رایج است
[ترجمه ترگمان]کالاهای دیگر رژیم غذایی ازبکستان عبارتند از kabob، laghmon (noodles دراز و ضخیم که اغلب در سوپ)و بسیاری از انواع نان به نام non استفاده می شود چای سبز یک نوشیدنی معمولی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. There are few reasons to doubt that the Uzbek authorities can afford additional stimulus measures.
[ترجمه گوگل]دلایل کمی برای شک وجود دارد که مقامات ازبکستان می توانند اقدامات محرک اضافی را انجام دهند
[ترجمه ترگمان]دلایل اندکی برای تردید وجود دارد که مقامات ازبک بتوانند از عهده اقدامات محرک بیشتری برآیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The use of Uzbek language belongs to Altaic Turkic language branch, West Huns.
[ترجمه گوگل]کاربرد زبان ازبکی متعلق به شاخه زبان ترکی آلتایی، هون های غربی است
[ترجمه ترگمان]استفاده از زبان ازبک به شاخه زبان های ترکی و Huns غربی تعلق دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The official language is Uzbek, Turkic languages belong to the Altai southeast Group ( Geluolu ) language support.
[ترجمه گوگل]زبان رسمی ازبکی است، زبان های ترکی متعلق به پشتیبانی زبان گروه جنوب شرقی آلتای (Geluolu) است
[ترجمه ترگمان]زبان رسمی زبان های ازبکی و ترکی است که به پشتیبانی زبان آلتای رحیم southeast (Geluolu)تعلق دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Uzbek is the official state language; however, Russian is the de facto language for interethnic communication, including day-to-day government and business use.
[ترجمه گوگل]زبان رسمی دولتی ازبکی است با این حال، روسی زبان عملی برای ارتباطات بین قومی، از جمله استفاده روزمره دولتی و تجاری است
[ترجمه ترگمان]زبان رسمی دولت ازبک است؛ با این حال، زبان روسی زبان رسمی برای ارتباط بین قومی، از جمله دولت امروز تا روز و استفاده تجاری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. According to official Uzbek figures, 3 000 people have so far crossed the border and now live in make-shift tents.
[ترجمه گوگل]بر اساس آمار رسمی ازبکستان، تا کنون 3000 نفر از مرز عبور کرده و اکنون در چادرهای شیفتی زندگی می کنند
[ترجمه ترگمان]براساس آمار رسمی ازبک، بیش از ۳،۰۰۰ نفر تاکنون از مرز عبور کرده اند و اکنون در چادرهای شیفتی زندگی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Can you speak Uzbek?