1. There are those who regard him as the uxorious spouse of a beautiful wife .
[ترجمه گوگل]کسانی هستند که او را همسر بدجنس یک همسر زیبا می دانند
[ترجمه ترگمان]کسانی هستند که او را به عنوان همسر uxorious همسر زیبایی می شناسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Uxorious people can not smoke, can not drink, not pleasure, a day early to go home from work after the report.
[ترجمه گوگل]افراد مبهوت نمی توانند سیگار بکشند، نمی توانند بنوشند، لذت نبرند، یک روز زودتر از محل کار به خانه بروند پس از گزارش
[ترجمه ترگمان]مردم Uxorious نمی توانند سیگار بکشند، نه لذت ببرند، نه لذت، یک روز زودتر از این که گزارش را شروع کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. His sentiments are, he is aware, complacent, even uxorious. Nevertheless he does not cease to hold to them.
[ترجمه گوگل]احساسات او آگاه است، از خود راضی و حتی ناپسند است با این وجود او از پایبندی به آنها دست نمی کشد
[ترجمه ترگمان]احساسات او این است که او می داند، ازخودراضی، ازخودراضی، حتی عیال با این حال، دست از خواندن آن ها بر نمی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The uxorious Rupert reacted to the Journalstory with fury, calling the paper to complain.
[ترجمه گوگل]روپرت خشمگین با خشم به ژورنال استوری واکنش نشان داد و از روزنامه خواست تا شکایت کند
[ترجمه ترگمان]The، روپرت طوری رفتار کرد که با عصبانیت کاغذ را گرفت و شروع به شکایت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Walter had strong feelings about courtesy and fairness and amity, and he was borderline uxorious as a husband, but he was apparently willing neither to support his wife nor to curb her.
[ترجمه گوگل]والتر احساسات شدیدی نسبت به ادب و انصاف و رفاقت داشت، و به عنوان یک شوهر در حد مرزی بدجنس بود، اما ظاهراً نه حاضر بود از همسرش حمایت کند و نه او را مهار کند
[ترجمه ترگمان]والتر احساس خوبی نسبت به ادب و مهربانی داشت، و او هم به عنوان یک شوهر borderline بود، اما ظاهرا مایل بود که نه از همسرش حمایت کند و نه او را مهار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید