utricle

/ˈjuːtrɪkəl//ˈjuːtrɪkl/

(کالبدشناسی - گیاه شناسی) توبریزه، کیسچه، گوشک (utriculous هم می گویند)، انبان چه، یاخته

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the larger of two saclike cavities in the inner ear, useful in the maintenance of bodily equilibrium.

(2) تعریف: a small, one-celled fruit with a thin wall and one or several seeds.

جمله های نمونه

1. RESULTS Ampullary cristae or macula of saccule and utricle were well differentiated in ED 40. There were a layer of hair cells and several layers of supporting cells.
[ترجمه گوگل]ResultsCristae آمپولاری یا ماکولا از ساکول و utricle به خوبی در ED 40 متمایز شد یک لایه از سلول های مویی و چندین لایه از سلول های حمایت کننده وجود دارد
[ترجمه ترگمان]نتایج Ampullary یا macula of و utricle در بخش اورژانس ۴۰ به خوبی متمایز شدند یک لایه از سلول های مو و چندین لایه از سلول های حامی وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The shapes of utricle, saccule and crista ampullaris tended to mature at E and the shapes of supporting and hair cells also tended to mature. The vestibular organ was mature at P0.
[ترجمه گوگل]شکل‌های اوتریکل، ساکول و کریستا آمپولاریس به بلوغ در E و شکل سلول‌های نگهدارنده و مویی نیز تمایل به بلوغ داشتند اندام دهلیزی در P0 بالغ بود
[ترجمه ترگمان]اشکال of، saccule و crista ampullaris به بلوغ در E تمایل داشتند و اشکال پشتیبانی کننده و مو نیز به بلوغ گرایش داشتند اندام دهلیزی در p۰ بالغ بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Utricle egg circle, the seed is black Brown.
[ترجمه گوگل]دایره تخم مرغی، دانه سیاه قهوه ای است
[ترجمه ترگمان]تخم طلایی، دانه، قهوه ای است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The inner ear and the semicircular canal and utricle balance function main balloon.
[ترجمه گوگل]گوش داخلی و کانال نیم دایره ای و تعادل دهانه رحم عملکرد بالون اصلی را دارند
[ترجمه ترگمان]گوش داخلی و مجرای نیمه حلقوی و function utricle، بالون اصلی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. To explore the diagnosis and treatment of prostatic utricle cyst.
[ترجمه گوگل]برای کشف تشخیص و درمان کیست اوتریکل پروستات
[ترجمه ترگمان]برای بررسی تشخیص و درمان کیست utricle کیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The utricle and crista ampullaris develop earlier than the saccule. The vestibular sensory organ become fully mature at birth.
[ترجمه گوگل]اوتریکل و کریستا آمپولاریس زودتر از ساکول رشد می کنند اندام حسی دهلیزی در بدو تولد کاملا بالغ می شود
[ترجمه ترگمان]The و crista ampullaris زودتر از the رشد می کنند اندام حسی دهلیزی در هنگام تولد کاملا بالغ می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Conclusions The incidence and degree of enlarged prostatic utricle was increased according to the severity of hypospadias, and the occurrence of postoperative fistula was also increased as well.
[ترجمه گوگل]ConclusionsThe بروز و درجه بزرگ شدن رحم پروستات با توجه به شدت هیپوسپادیاس افزایش یافته است، و وقوع فیستول پس از عمل نیز افزایش یافته است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری میزان شیوع و میزان of enlarged utricle با توجه به شدت of افزایش یافت و وقوع فیستول postoperative نیز افزایش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Utricle is close globose, seminal kidney form, brown, shining.
[ترجمه گوگل]Utricle نزدیک کروی، فرم کلیه منی، قهوه ای، درخشان است
[ترجمه ترگمان]utricle نزدیک است، شکل کلیه، قهوه ای، درخشان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Though we could not identify the basal membrane and sensory epithelia under micro-endoscopy, the utricle and saccule could be clearly identified.
[ترجمه گوگل]اگرچه ما نمی‌توانیم غشای پایه و اپیتلیوم حسی را در میکروآندوسکوپی شناسایی کنیم، اما تریکل و ساکول را می‌توان به وضوح شناسایی کرد
[ترجمه ترگمان]اگرچه ما نتوانستیم غشای پایه و epithelia حسی را تحت میکرو - شناسایی کنیم، the و saccule را می توان به وضوح شناسایی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Objective To review the diagnosis and treatment of the prostatic utricle associated with hypospadias.
[ترجمه گوگل]هدف بررسی تشخیص و درمان رحم پروستات مرتبط با هیپوسپادیاس
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی تشخیص و درمان the utricle مرتبط با hypospadias
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Vestibule hair cells were normal at macula of saccule, macula of utricle and ampullary crest vestibule among C57BL/10J mice of varied age.
[ترجمه گوگل]سلول‌های موی دهلیزی در ماکولا ساکول، ماکولای رحم و دهلیز تاج آمپولاری در موش‌های C57BL/10J در سنین مختلف طبیعی بودند
[ترجمه ترگمان]سلول های مویی vestibule در macula of، macula از utricle و ampullary تاج در بین C۵۷BL \/ ۱۰ J با سن متنوع طبیعی بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. B sonography and MRI are excellent imaging modalities for accurately depicting prostatic utricle cyst.
[ترجمه گوگل]سونوگرافی B و MRI روش های تصویربرداری عالی برای تصویربرداری دقیق کیست رحم پروستات هستند
[ترجمه ترگمان]B sonography و MRI از روش های تصویربرداری عالی برای نمایش دقیق کیست utricle utricle هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Vestibule hair cells were normal at macula of saccule, macula of utricle and ampullary crest vestibule among C7BL/0J mice of varied age.
[ترجمه گوگل]سلول‌های موی دهلیزی در ماکولا ساکول، ماکولای رحم و دهلیز تاج آمپولاری در موش‌های C7BL/0J با سن‌های مختلف طبیعی بودند
[ترجمه ترگمان]سلول های مویی vestibule در macula of، macula از utricle و ampullary تاج در میان C۷BL \/ ۰ J با سن متنوع طبیعی بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It is proved that the endolymph fluid controls the global system response and the utricle controls the final response of the system.
[ترجمه گوگل]ثابت شده است که مایع اندولنف پاسخ سیستم سراسری را کنترل می کند و utricle پاسخ نهایی سیستم را کنترل می کند
[ترجمه ترگمان]ثابت شده است که سیال endolymph واکنش سیستم جهانی را کنترل می کند و utricle واکنش نهایی سیستم را کنترل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• structure resembling a small sac; membranous sac in the inner ear (anatomy); bladder-like fruit of some plants (botany)

پیشنهاد کاربران

توبریزه ( زیست شناسی، بخشی از حلزونی گوش است )
در گیاه شناسی به میوه فندقه گفته می شود.
utricle ( زیست شناسی - علوم گیاهی )
واژه مصوب: کیسَک 1
تعریف: 1. کیسه‏ای کوچک یا اندامی کیسه‏مانند که در علف دریایی وجود دارد و پر از هواست|||2. پیرابَری با غشا یا پوستۀ نازک

بپرس