1. In effect, the Fabians skewed utilitarianism in favour of the principle of social solidarity.
[ترجمه گوگل]در واقع، فابیان ها سودگرایی را به نفع اصل همبستگی اجتماعی منحرف کردند
[ترجمه ترگمان]در واقع، Fabians utilitarianism به نفع اصل همبستگی اجتماعی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. His utilitarianism required a practical, socially useful justification for punishment; retribution was totally inadequate.
[ترجمه گوگل]فایده گرایی او مستلزم توجیهی عملی و اجتماعی مفید برای مجازات بود قصاص کاملاً ناکافی بود
[ترجمه ترگمان]utilitarianism او یک توجیه عملی، اجتماعی و مفید برای مجازات بود؛ مجازات کاملا نامناسب بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. If utilitarianism has no way of making equity matter, it does not follow that equity is unimportant or insignificant.
[ترجمه گوگل]اگر فایدهگرایی راهی برای اهمیت دادن به انصاف نداشته باشد، به این نتیجه نمیرسد که برابری بیاهمیت یا بیاهمیت است
[ترجمه ترگمان]اگر utilitarianism هیچ راهی برای کسب ارزش سهام نداشته باشد، به دنبال آن نیست که دارایی بی اهمیت یا ناچیز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. This critique of utilitarianism would seem to support Gandhi's contention that in comparison with sarvodaya utilitarianism shows a lack of dignity and humanity.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد این انتقاد از فایده گرایی از ادعای گاندی حمایت می کند که در مقایسه با فایده گرایی سارودایا فقدان عزت و انسانیت را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد این انتقاد از utilitarianism حمایت (گاندی)را حمایت می کند که در مقایسه با sarvodaya utilitarianism، فقدان کرامت و انسانیت را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Utilitarianism has been both vigorously defended and attacked in the last few decades.
[ترجمه گوگل]فایده گرایی در چند دهه اخیر هم به شدت مورد دفاع و هم مورد حمله قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]utilitarianism در چند دهه گذشته به شدت مورد دفاع و حمله قرار گرفته و مورد حمله قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. I have already noted his rejection of utilitarianism as an interpretation of the aim and purpose of life.
[ترجمه گوگل]من قبلاً به رد فایده گرایی او به عنوان تفسیری از هدف و هدف زندگی اشاره کرده ام
[ترجمه ترگمان]من قبلا به رد utilitarianism به عنوان تفسیری از هدف و هدف زندگی اشاره کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. That utilitarianism needs some such additional clause to be in the intended spirit of Bentham is beyond doubt.
[ترجمه گوگل]اینکه فایدهگرایی به چنین بند اضافی نیاز دارد تا در روح مورد نظر بنتام باشد، شکی نیست
[ترجمه ترگمان]این utilitarianism نیازمند برخی از این ماده اضافی است که باید در روح مورد نظر بنتم واقع شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Unfortunately[sentence dictionary], much of the drab utilitarianism of urban existence has come to be associated with the design philosophy of functionalism.
[ترجمه گوگل]متأسفانه [فرهنگ جملات]، بسیاری از فایده گرایی مبهم وجود شهری با فلسفه طراحی کارکردگرایی مرتبط شده است
[ترجمه ترگمان]متاسفانه فرهنگ لغت [ جمله ]، بسیاری از the drab زندگی شهری با فلسفه طراحی کارکردگرایی در ارتباط است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Even more than the theories discussed before, utilitarianism ignores the problematic issue of the discourse's scientific object, the subject.
[ترجمه گوگل]حتی بیش از نظریه هایی که قبلاً مورد بحث قرار گرفت، فایده گرایی مسئله مشکل ساز ابژه علمی گفتمان، سوژه را نادیده می گیرد
[ترجمه ترگمان]حتی بیش از نظریه های مطرح شده در گذشته، utilitarianism موضوع گیج کننده موضوع علمی گفتمان را نادیده می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. This healthy utilitarianism was, as has been said, ultimately referable to biologically grounded needs and drives.
[ترجمه گوگل]این فایدهگرایی سالم، همانطور که گفته شد، در نهایت به نیازها و انگیزههای مبتنی بر بیولوژیک قابل اشاره بود
[ترجمه ترگمان]این utilitarianism سالم همان طور که گفته شد در نهایت به نیازها و انگیزه های بیولوژیکی بیولوژیکی مربوط می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. In this connection Hume propounds a kind of utilitarianism for which the good is essentially the useful, in terms of promoting human happiness.
[ترجمه گوگل]هیوم در این رابطه نوعی فایده گرایی را مطرح می کند که خیر اساساً برای ارتقای خوشبختی انسان مفید است
[ترجمه ترگمان]در این رابطه، هیوم یک نوع of را به کار برد که برای آن خوب، از نظر ترویج شادی انسانی مفید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. There is just too much emphasis on utilitarianism in our society.
[ترجمه گوگل]فقط تاکید بیش از حد بر سودگرایی در جامعه ما وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در جامعه ما بیش از حد تاکید زیادی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. As for Jeremy Bentham, who launched utilitarianism as a doctrine in moral and legal philosophy, Bentham died in 1832 at the age of 8
[ترجمه گوگل]در مورد جرمی بنتام، که فایدهگرایی را به عنوان یک دکترین در فلسفه اخلاق و حقوق مطرح کرد، بنتام در سال 1832 در سن 8 سالگی درگذشت
[ترجمه ترگمان]جرمی بنتم در سال ۱۸۳۲ در سن ۸ سالگی در سال ۱۸۳۲ درگذشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Jeremy Bentham is the founder of the British utilitarianism in the second half of 18~ ( th ) century.
[ترجمه گوگل]جرمی بنتام بنیانگذار سودگرایی بریتانیایی در نیمه دوم قرن هجدهم تا (هشتم) است
[ترجمه ترگمان]جرمی Bentham بنیانگذار شاخه utilitarianism بریتانیایی در نیمه دوم قرن ۱۸ (ام)است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. We further distinguish between act utilitarianism and rule utilitarianism.
[ترجمه گوگل]ما بیشتر بین فایده گرایی کنش و فایده گرایی حاکم تمایز قائل می شویم
[ترجمه ترگمان]ما بیشتر بین utilitarianism عمل و utilitarianism قانون تمایز قایل می شویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید