usurpation

/ˌjuːsərˈpeɪʃn̩//ˌjuːzɜːˈpeɪʃn̩/

معنی: غصب
معانی دیگر: زورستانی، سگار، تصاحب به عنف

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the unlawful or violent seizure of royal power.

(2) تعریف: the illegal exercise of, or encroachment upon, the power of another.

جمله های نمونه

1. In this way the barbarians encouraged usurpation, and the usurpers drew attention away from the barbarians.
[ترجمه گوگل]بدین ترتیب بربرها به غصب دامن می زدند و غاصبان توجه را از وحشیان دور می کردند
[ترجمه ترگمان]در این راه بربرها اثر غصب را تشویق کردند و غاصبان توجه خود را از وحشیان جلب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. For theft there must be adverse interference or usurpation.
[ترجمه گوگل]برای سرقت باید تداخل یا غصب وجود داشته باشد
[ترجمه ترگمان]برای سرقت باید دخالت یا غصب نامطلوب صورت گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Had she begun to resent my usurpation of her role as Edward's collaborator?
[ترجمه گوگل]آیا او از غصب نقش او به عنوان همکار ادوارد ناراحت بود؟
[ترجمه ترگمان]ایا او از طرز رفتار او به عنوان هم کار ادوارد رنجیده خاطر شده بود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Indeed, before its usurpation by Christianity Mithraism enjoyed the patronage of some of the most important individuals in the Roman Empire.
[ترجمه گوگل]در واقع، قبل از غصب آن توسط مسیحیت، میترائیسم از حمایت برخی از مهمترین افراد در امپراتوری روم برخوردار بود
[ترجمه ترگمان]در واقع، پیش از غصب آن توسط مسیحیت، Mithraism از حمایت برخی از مهم ترین افراد در امپراطوری روم برخوردار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Moreover, excessive use of clerical power or usurpation of political and economic power has again and again evoked vigorous resistance.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، استفاده بیش از حد از قدرت روحانی یا غصب قدرت سیاسی و اقتصادی بارها و بارها مقاومت شدیدی را برانگیخته است
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، استفاده بیش از حد از قدرت روحانیت یا غصب قدرت سیاسی و اقتصادی بارها و بارها مقاومت شدید را برانگیخته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. For the legal relief of the usurpation, there is an introduction to the theories of unjust enrichment and constructive trust.
[ترجمه گوگل]برای رفع حقوقی غصب، مقدمه ای بر نظریه های غنای ناروا و اعتماد سازنده وجود دارد
[ترجمه ترگمان]برای رهایی قانونی از غضب، مقدمه ای بر نظریه های غنی سازی ناعادلانه و اعتماد سازنده وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. As conquest may be called a foreign usurpation, so usurpation is a kind of domestic conquest. . . .
[ترجمه گوگل]همانطور که فتح را می توان غصب خارجی نامید، غصب نیز نوعی تسخیر داخلی است
[ترجمه ترگمان]از آنجا که فتح ممکن است به عنوان یک غصب خارجی خوانده شود، پس غصب نوعی از فتح داخلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. From this point reflects the usurpation of power For Gao, the ambitions of the change plan.
[ترجمه گوگل]از این نقطه منعکس کننده غصب قدرت برای گائو، جاه طلبی های طرح تغییر است
[ترجمه ترگمان]از این نقطه بازتاب قدرت قدرت برای Gao، جاه طلبی طرح تغییر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Surely this usurpation is more worrisome than a few federal stimulus programs.
[ترجمه گوگل]مطمئناً این غصب نگران‌کننده‌تر از چند برنامه محرک فدرال است
[ترجمه ترگمان]مطمئنا این غصب کننده تر از چند برنامه محرک فدرال است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. And by that measure, China's usurpation indeed ushers in a new order.
[ترجمه گوگل]و با این معیار، غصب چین در واقع نظم جدیدی را به وجود می آورد
[ترجمه ترگمان]و با این تدبیر، به قدرت غصب چین در قانون جدید منجر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Liu Cao Cao's usurpation of the world, called the history of infidelity.
[ترجمه گوگل]غصب لیو کائو کائو از جهان، به نام تاریخ کفر
[ترجمه ترگمان]لیو از غضب جهان به نام تاریخ خیانت خبر می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. "The Misrule of Law: Land and Usurpation in Brazil. " Comparative Studies in Society and History 33 (October 199: 695-72
[ترجمه گوگل]"سوء حکومت قانون: زمین و غصب در برزیل " مطالعات تطبیقی ​​در جامعه و تاریخ 33 (اکتبر 199: 695-72)
[ترجمه ترگمان]\" مطالعات تطبیقی در جامعه و تاریخ ۳۳ (اکتبر ۱۹۹: ۶۹۵ - ۷۲)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He is said to have launched an attack on the Areopagus, for usurpation of powers that were not statutory.
[ترجمه گوگل]گفته می شود که او حمله ای به آرئوپاگوس را برای غصب قدرت هایی آغاز کرد که قانونی نبود
[ترجمه ترگمان]گفته می شود که او حمله به the را به خاطر غصب اختیارات قانونی که قانونی نبوده است آغاز کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This identification was emphasized in 1483 when Gloucester took the precaution of arresting lord Stanley as a prelude to his usurpation.
[ترجمه گوگل]این هویت در سال 1483 زمانی که گلوستر احتیاط را برای دستگیری لرد استنلی به عنوان مقدمه ای برای غصب او اتخاذ کرد، مورد تاکید قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]این شناسایی در سال ۱۴۸۳ مورد تاکید قرار گرفت، در حالی که گلاستر، احتیاط دستگیری لرد استنلی را به عنوان مقدمه ای برای غصب او به عمل آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

غصب (اسم)
seizure, confiscation, expropriation, usurpation, deforcement, detinue

تخصصی

[حقوق] غصب، تصرف عدوانی

انگلیسی به انگلیسی

• unlawful takeover of control or of government

پیشنهاد کاربران

غصب
مثال:
You see, 75 years have passed now since the usurpation of Palestine.
شما ببینید الان ۷۵ سال از غصب فلسطین گذشته است.
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : usurp
✅️ اسم ( noun ) : usurpation / usurper
✅️ صفت ( adjective ) : usurpative
✅️ قید ( adverb ) : _
دست درازی ( noun )
usurpation of authority
غصب

بپرس