using

جمله های نمونه

1. using the wrong word cheated him of his legacy
استفاده از واژه ی غلط،او را از ارث محروم کرد.

2. using words in sentences clarifies their meanings
به کار بردن واژه در جمله معانی آن را روشن می کند.

3. the simplicity of using this dictionary
سهولت استفاده از این فرهنگ

4. an economical way of using fuel
روش صرفه جویانه مصرف سوخت

5. they accused him of using improper language
او را به استعمال کلمات ناسزا متهم کردند.

6. wash your hands after using the toilet
پس از استفاده از مستراح دستان خود را بشویید.

7. he climbed up the rock using some jutting parts as holds
او از برجستگی های سنگ به عنوان دستگیره استفاده کرد و از صخره بالا رفت.

8. the company was enjoined from using false advertising
شرکت از به کار بردن آگهی های دروغین منع شد.

9. he tried a diplomatic approach before using strong arm methods
پیش از توسل به روش های قهرآمیز شیوه ی تدبیرمندانه ای را به کار برد.

10. He was using his business activities as a screen for crime.
[ترجمه گوگل]او از فعالیت های تجاری خود به عنوان پرده ای برای جرم و جنایت استفاده می کرد
[ترجمه ترگمان]او از فعالیت های تجاری خود به عنوان یک پرده برای جرم استفاده می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This beer has been brewed using traditional methods.
[ترجمه گوگل]این آبجو با روش های سنتی دم می شود
[ترجمه ترگمان]این آبجو با استفاده از روش های سنتی تولید شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. You aren't using your computer to its full potential.
[ترجمه کنعان] شما از تمام پتانسیل رایانه ی خود استفاده نمی کنید.
|
[ترجمه گوگل]شما از رایانه خود به طور کامل استفاده نمی کنید
[ترجمه ترگمان]شما از کامپیوتر خود برای پتانسیل کامل خود استفاده نمی کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Filter out all the dirt before using the water.
[ترجمه Helen] قبل از استفاده از آب را تصویه کنید
|
[ترجمه گوگل]قبل از استفاده از آب، تمام کثیفی ها را فیلتر کنید
[ترجمه ترگمان]تمام کثیفی را قبل از استفاده از آب فیلتر کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The consultant who suggested using spamming to raise the company's profile has been fired.
[ترجمه گوگل]مشاوری که پیشنهاد استفاده از هرزنامه برای بالا بردن مشخصات شرکت را داده بود، اخراج شد
[ترجمه ترگمان]مشاور که از spamming برای بالا بردن پروفایل شرکت استفاده می کرد، اخراج شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. He could hardly open his mouth without using one or other of his tags.
[ترجمه گوگل]او به سختی می‌توانست دهانش را بدون استفاده از یکی از برچسب‌هایش باز کند
[ترجمه ترگمان]او به سختی می توانست دهانش را باز کند و از یک یا چند برچسب دیگر استفاده نکند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. He is fond of using high - sounding phrases.
[ترجمه گوگل]او به استفاده از عبارات با صدای بلند علاقه دارد
[ترجمه ترگمان]اون خیلی دوست داره از جمله های بلند استفاده کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• utilizing, applying

پیشنهاد کاربران

با استفاده از
واقعا همگی خسته نباشید با معانی مثل هم
به کاربردن یا وقت گذاشتن یا عادت کردن ، بهربرداری کردن
Using and dealing he is hopeless
وقت گذاشتن و معامله کردن او هست بی فایده
استفاده کردن
استفاده ، به کار بردن
استفاده کردن

مصرف , کاربرد , استفاده
استفاده

به کمکِ، به مددِ، از طریقِ، به واسطه، با بهره گیری از
بکارگیری، صَرف
( بِه کار بُردَن )
استفاده از، با استفاده از
بهره مند ، بهره ور ،
با استفاده
استفاده
استفاده - کاربرد -
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)

بپرس