uses


(مخفف) اداره ی کاریابی ایالات متحده (امریکا)

جمله های نمونه

1. he uses his talents to good purpose
او از استعدادهای خود خوب استفاده می کند.

2. he uses the mornings for seeing patients and the afternoons for visiting the hospital
او پیش از ظهرها بیماران را می بیند و بعدازظهرها به بیمارستان می رود.

3. she uses thick lining to plump out the skirt
او برای پف دار شدن دامن از آستر ضخیم استفاده می کند.

4. a woodpecker uses its beak like a drill
دارکوب نوک خود را همچون مته به کار می برد.

5. he always uses his father as a crutch
او همیشه به پدرش تکیه می کند.

6. the industrial uses of atomic energy
مصارف صنعتی نیروی اتمی

7. the potential uses of this new device
کاربردهای بالقوه ی این اسباب

8. this motor uses a lot of fuel
این موتور زیاد سوخت مصرف می کند.

9. a fuel-efficient car uses less gasoline
اتومبیل کم مصرف بنزین کمتری مصرف می کند.

10. a quack who uses the titles of "doctor" and "professor"
آدم شیادی که به خود عنوان ((دکتر)) و ((پروفسور)) می بندد

11. the perfume she uses is heady
عطری که او می زند آدم را پچول می کند.

12. a practical machine with many uses
ماشین به دردخور که کاربردهای فراوانی دارد

13. the diversion of government funds for personal uses
واراهی (اختلاس) پول های دولت برای امور شخصی

14. the toughness of this material adapts it for many uses
این پارچه به خاطر استحکامی که دارد به درد کارهای زیادی می خورد.

15. In his lecture the teacher expanded on the uses of the English subjunctive mood.
[ترجمه گوگل]معلم در سخنرانی خود کاربردهای حالت فرعی انگلیسی را گسترش داد
[ترجمه ترگمان]معلم در سخنرانی خود به کاربرد حالت های روانی انگلیسی ادامه داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. She has a microwave, but uses it mainly for defrosting bread.
[ترجمه گوگل]او مایکروویو دارد، اما عمدتاً از آن برای یخ زدایی نان استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]او یک مایکروویو دارد، اما عمدتا برای نان defrosting استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. He uses big words to impress people.
[ترجمه گوگل]او از کلمات بزرگ برای تحت تاثیر قرار دادن مردم استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]او از کلمات بزرگ برای تحت تاثیر قرار دادن مردم استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. The language this computer uses is BASIC.
[ترجمه گوگل]زبانی که این کامپیوتر استفاده می کند BASIC است
[ترجمه ترگمان]زبانی که این رایانه استفاده می کند پایه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. The makers of the car claim that it uses up to 50% less fuel than other similar cars.
[ترجمه گوگل]سازندگان این خودرو ادعا می کنند که مصرف سوخت آن تا 50 درصد کمتر از سایر خودروهای مشابه است
[ترجمه ترگمان]سازندگان اتومبیل ادعا می کنند که این خودرو تا ۵۰ درصد سوخت کمتری نسبت به ماشین های مشابه دیگر مصرف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

20. She uses her car mostly for driving to work.
[ترجمه گوگل]او بیشتر از ماشین خود برای رانندگی به محل کار استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]او از ماشینش برای رانندگی استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[حسابداری] مصارف

پیشنهاد کاربران

استفاده
موارد استفاده
کاربردها
کاربرد
فرض، فرض کردن

بپرس