user interface

جمله های نمونه

1. InConcert uses a graphical user interface and object-oriented user environment.
[ترجمه گوگل]InConcert از یک رابط کاربری گرافیکی و محیط کاربری شی گرا استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]InConcert از یک واسط گرافیکی کاربر و محیط کاربر شی گرا استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The user interface is very limiting.
[ترجمه گوگل]رابط کاربری بسیار محدود است
[ترجمه ترگمان]رابط کاربر بسیار محدود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The user interface looks like setting the standard for future electronic books of this kind.
[ترجمه گوگل]رابط کاربری به نظر می رسد استانداردی را برای کتاب های الکترونیکی آینده از این نوع تنظیم کند
[ترجمه ترگمان]رابط کاربر مانند تنظیم استاندارد برای کتاب های الکترونیکی آینده از این نوع است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Xerox developed the first graphical user interface for its Star computer in the seventies.
[ترجمه گوگل]زیراکس اولین رابط کاربری گرافیکی را برای کامپیوتر Star خود در دهه هفتاد توسعه داد
[ترجمه ترگمان]شرکت زیراکس در دهه هفتاد اولین رابط گرافیکی کاربر را برای رایانه Star ایجاد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. An add-on graphical user interface is available.
[ترجمه گوگل]یک رابط کاربری گرافیکی افزودنی در دسترس است
[ترجمه ترگمان]واسط گرافیکی کاربر در دسترس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The five applications include Xalt Desk - a user interface, which can be used to integrate third party applications.
[ترجمه گوگل]این پنج برنامه شامل Xalt Desk - یک رابط کاربری است که می تواند برای ادغام برنامه های شخص ثالث استفاده شود
[ترجمه ترگمان]این پنج کاربرد شامل میز Xalt - یک رابط کاربر هستند که می تواند برای ادغام برنامه های شخص ثالث مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Its key components include a graphical user interface builder, database access, reusable application framework and cross-platform portability, it says.
[ترجمه گوگل]مؤلفه های کلیدی آن شامل سازنده رابط کاربری گرافیکی، دسترسی به پایگاه داده، چارچوب برنامه قابل استفاده مجدد و قابلیت حمل بین پلتفرم است
[ترجمه ترگمان]اجزای کلیدی آن شامل یک سازنده رابط کاربری گرافیکی، دسترسی به پایگاه داده، چارچوب برنامه قابل استفاده مجدد و قابلیت حمل بر روی سکو هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In addition to user interface changes, a repair report generator was added.
[ترجمه گوگل]علاوه بر تغییرات رابط کاربری، یک مولد گزارش تعمیر اضافه شد
[ترجمه ترگمان]یک مولد گزارش تعمیر باید علاوه بر تغییرات رابط کاربر، اضافه شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. There are other sub-classes for graphical user interface components such as push buttons and scroll bars.
[ترجمه گوگل]زیر کلاس های دیگری برای اجزای رابط کاربری گرافیکی مانند دکمه های فشاری و نوارهای اسکرول وجود دارد
[ترجمه ترگمان]کلاس های فرعی دیگری برای قسمت های رابط کاربر گرافیکی مثل دکمه فشاری و bars scroll وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The graphical user interface supports either Open Look or Motif applications.
[ترجمه گوگل]رابط کاربری گرافیکی از برنامه های Open Look یا Motif پشتیبانی می کند
[ترجمه ترگمان]واسط گرافیکی کاربر از برنامه های باز یا Motif پشتیبانی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A user interface reportedly allows a developer to intervene at any stage in the translation.
[ترجمه گوگل]رابط کاربری ظاهراً به توسعه دهنده اجازه می دهد تا در هر مرحله از ترجمه مداخله کند
[ترجمه ترگمان]بنا بر گزارش ها، رابط کاربری به یک توسعه دهنده اجازه می دهد تا در هر مرحله از ترجمه، مداخله نماید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. At a design level, the user interface determines the screen design and its functionality.
[ترجمه گوگل]در سطح طراحی، رابط کاربری طراحی صفحه نمایش و عملکرد آن را تعیین می کند
[ترجمه ترگمان]در یک سطح طراحی، رابط کاربر طراحی صفحه و عملکرد آن را تعیین می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It offers a graphical user interface and uses a simplified data-flow diagramming technique to model the parallel interactions.
[ترجمه گوگل]این یک رابط کاربری گرافیکی ارائه می دهد و از یک تکنیک نموداری جریان داده ساده برای مدل سازی تعاملات موازی استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]این شاخه یک رابط کاربری گرافیکی ارایه می دهد و از تکنیک diagramming جریان داده ساده برای مدل سازی تعاملات موازی استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. And its innovative user interface features reduce or eliminate the number of steps needed to perform standard spreadsheet operations.
[ترجمه گوگل]و ویژگی های رابط کاربری نوآورانه آن تعداد مراحل مورد نیاز برای انجام عملیات صفحه گسترده استاندارد را کاهش یا حذف می کند
[ترجمه ترگمان]و ویژگی های نوآورانه کاربر آن، تعداد مراحل مورد نیاز برای انجام عملیات های گسترده گسترده را کاهش و یا حذف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. It uses a drag and drop style graphical user interface based on OSF/Motif.
[ترجمه گوگل]از یک رابط کاربری گرافیکی سبک کشیدن و رها کردن بر اساس OSF/Motif استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]این روش از یک رابط کاربری گرافیکی و drop براساس on \/ Motif استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[کامپیوتر] رابط کاربر - روشی که یک برنامه ی کامپیوتری با کاربر ارتباط برقرار می کند. سه نوع مهم این رابطهای کاربر عبارتند از : (1) زبانهای فرمانی ؛ این روش، روش عمومی در ااپرائه دستور به سیستمهای عامل است. مثلا در MS-DOS، OS/2 یا VAX/VMS، کاربر می تواند فهرستی از فایلها را به وسیله ی نوشتن فرمان dir به دست آورد. به کارگیری مداوم زبانهای فرمانی موجب خوب کارکردن آن می شود. (2) منوها؛ کاربر یکی از عناصر فهرست نمایش داده شده را انتخاب می کند. منوها برای نرم فزارهایی که به ندرت به کار می روند، ایده آل هستند، اما ممکن است از نظر کاربران با تجربه بسیار کند باشند. (3) محیطهای گرافیکی ؛ کاربر عملیات را به وسیله ی انتخاب تصاویر کوچک با ماوس انجام می دهد. محیطهایی از نوع، می توانند بسیار مولد باشند. برای آشنایی با نمونه ها، نگاه کنید به Macintosh , Windows و نقص این روش این است که راه ساده ای برای تشریح چگونگی انجام چیزی وجود ندارد، تقریباً الزام دارید که فرد دیگری را برای انجام آن به کار بگیرید . در مقابل، فرمانها را در یک زبان فرمان گرا بر روی کاغذ نوشته شده و حتی دورن برنامه های کامپیوتری می توان جاسازی کرد. - میانجی کمکی
[برق و الکترونیک] واسطه کاربر
[زمین شناسی] میانجى کمکى - روشی که توسط آن کاربر عملیات، سیستم رایانهای را کنترل می کند.

انگلیسی به انگلیسی

• means by which a person uses a computer and its applications

پیشنهاد کاربران

( فرهنگستان زبان و ادب ) : میانای کاربر
user interface ( رایانه و فنّاوری اطلاعات )
واژه مصوب: واسط کاربر
تعریف: سامانۀ نرم‏افزاری یا سخت‏افزاری میان کاربر و رایانه که کاربر ازطریق آن می‏تواند از امکانات رایانه استفاده کند|||متـ . میانای‏کاربر
رابط کاربری

نمای کاربری

بپرس